دورهای در معجزات | ۱۶ آذر ۱۴۰۲
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
بسیاری، از ایدههای خود محافظت میکنند زیرا آنها میخواهند از نظامهای فکری خود همانگونه که هستند محافظت کنند، و یادگیری به معنای تغییر است.تغییر برای جداشدگان همیشه ترسناک است، زیرا آنها نمیتوانند آن را حرکتی به سوی شفای جدایی تصور کنند.آنها همیشه آن را حرکتی به سوی جدایی بیشتر ادراک میکنند، زیرا جدایی نخستین تجربهٔ تغییر برای آنها بود.تو بر این باوری که اگر اجازه ندهی هیچ تغییری به درون نفس تو وارد شود، صلح را خواهی یافت.این سردرگمی عمیق تنها در صورتی امکانپذیر است که بپذیری یک نظام فکری میتواند بر دو بنیان استوار باشد.از نفس هیچ چیز نمیتواند به روح دسترسی داشته باشد، و از روح هیچ چیز نمیتواند به نفس دسترسی داشته باشد.روح نه میتواند نفس را تقویت کند و نه از تعارض درون آن بکاهد.نفس یک تناقض است.خودِ تو و خویشتن خداوند در ضدیت هستند.آنها در سرچشمه، در جهت و در نتیجه متضاد هستند.آنها اساساً آشتی ناپذیرند، زیرا روح نمیتواند ادراک کند و نفس نمیتواند بداند.بنابراین آنها در ارتباط نیستند و هرگز نمیتوانند در ارتباط باشند.با این وجود، نفس میتواند یاد بگیرد، حتی اگر سازندهٔ آن ممکن است گمراه شود.با این حال، او نمیتواند از آنچه که به آن جان داده شده، تماماً بیجان را بسازد.