دورهای در معجزات | ۱۹ مهر ۱۴۰۲
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
پذیرش احساس گناه در درون ذهن فرزند خداوند آغاز جدایی بود، همانگونه که پذیرش تاوان پایان آن است.دنیایی که میبینی سیستم موهوم کسانی است که از احساس گناه دیوانه شدهاند.با دقت به این دنیا بنگر، و متوجه خواهی شد که آن اینگونه است.زیرا این دنیا نماد مجازات است، و همۀ قانونهایی که به نظر میرسد بر آن حاکمند قانونهای مرگ هستند.کودکان از طریق درد و در درد درون آن زاده میشوند.رشد آنها همراه با رنج است، و از غم و جدایی و مرگ میآموزند.به نظر میرسد که ذهن آنها در مغزشان محبوس شده است، و اگر بدنشان آسیب ببیند، قدرتهای آن کاهش مییابد.به نظر میرسد که آنها عشق میورزند، اما آنها ترک میکنند و ترک میشوند.به نظر میرسد که آنها چیزی را که به آن عشق میورزند از دست میدهند، شاید نامعقولترین از همه باورها.و بدنهای آنها پژمرده میشوند و به نفس نفس میافتند و در زمین دفن میشوند، و دیگر وجود ندارند.هیچ یک از آنها نیست که خداوند را ظالم نپنداشته باشد.