م_۱۵_۷_۱

T-15.VII.1

۱فراتر از جذابیت ضعیف رابطه عشقی خاص، و همیشه توسط آن پنهان شده است، جاذبه قدرتمند پدر برای پسرش است.۲هیچ عشق دیگری وجود ندارد که بتواند شما را راضی کند، زیرا عشق دیگری وجود ندارد.۳این تنها عشقی است که به طور کامل داده می شود و به طور کامل باز می گردد.۴کامل بودن، چیزی نمی خواهد.۵از آنجایی که کاملاً خالص است، هرکسی که به آن ملحق شده است، همه چیز دارد.۶این مبنای هیچ رابطه‌ای نیست که نفس در آن وارد شود.۷برای هر رابطه ای که نفس در آن شروع می شود خاص است.

م_۱۵_۷_۲

T-15.VII.2

۱نفس فقط برای به دست آوردن چیزی روابط برقرار می کند.۲و بخشنده را از طریق احساس گناه به خود مقید نگه می داشت.۳غیرممکن است که ایگو بدون خشم وارد هر رابطه ای شود، زیرا ایگو معتقد است که خشم باعث ایجاد دوستان می شود.۴این بیانیه آن نیست، بلکه هدف آن است.۵زیرا ایگو واقعاً بر این باور است که می‌تواند با گناهکار کردن به دست بیاورد و حفظ کند.۶این یکی از جاذبه های آن است. جاذبه ای آنقدر ضعیف که اصلاً قدرتی ندارد، جز اینکه هیچکس آن را نمی شناسد.۷زیرا به نظر می‌رسد که نفس همیشه از طریق عشق جذب می‌شود و برای کسی که درک می‌کند که از طریق احساس گناه جذب می‌شود، هیچ جذابیتی ندارد.

م_۱۵_۷_۳

T-15.VII.3

۱جاذبه مریض احساس گناه را باید همان چیزی که هست شناخت.۲از آنجایی که برای شما واقعی شده است، ضروری است که به وضوح به آن نگاه کنید، و با برداشتن سرمایه خود در آن، یاد بگیرید که آن را رها کنید.۳هیچ‌کس ترجیح نمی‌دهد آنچه که معتقد است ارزش دارد را رها کند.۴با این حال جاذبه احساس گناه تنها به این دلیل برای تو ارزش دارد که به چیستی آن نگاه نکرده‌ای، و آن را کاملاً در تاریکی قضاوت کرده‌ای.۵همانطور که ما آن را آشکار می کنیم، تنها سوال شما این خواهد بود که چرا همیشه آن را می خواستید.۶با چشمان باز نگاه کردن چیزی برای از دست دادن ندارید، زیرا چنین زشتی در ذهن مقدس شما نیست.۷این میزبان خدا نمی تواند اینجا سرمایه گذاری واقعی داشته باشد.

م_۱۵_۷_۴

T-15.VII.4

۱پیش‌تر گفتیم که نفس سعی در حفظ و افزایش احساس گناه دارد، اما به گونه‌ای که تو تشخیص ندهی که با تو چه می‌خواهد بکند.۲زیرا این آموزه اساسی نفس است که از آنچه با دیگران انجام می‌دهی گریخته‌ای.۳نفس برای هیچ‌کس خیری آرزو نمی‌کند.۴با این حال بقای آن بستگی به این باور تو دارد که از نیت‌های شریرانهٔ آن معاف هستی.۵بنابراین، توصیه می‌کند که اگر میزبان آن باشی، به تو این امکان را خواهد داد تا خشمش را به بیرون هدایت کنی، و این‌گونه از تو محافظت کند.۶و به این ترتیب زنجیره‌ای بی‌پایان، و بی‌ثمر از روابط ویژه را آغاز می‌کند که از خشم شکل گرفته و تنها وقفِ یک باور نامعقول شده است؛ که هر چه خشم بیشتری را در بیرون از خودت سرمایه‌گذاری کنی، ایمن‌تر می‌شوی.

م_۱۵_۷_۵

T-15.VII.5

۱این زنجیر است که پسر خدا را به گناه می بندد و روح القدس این زنجیر را از ذهن مقدس او خواهد برد.۲زیرا زنجیر وحشیگری به میزبان برگزیده خدا تعلق ندارد که نتواند خود را میزبان نفس کند.۳به نام آزادی او، و به نام کسی که او را آزاد می کند، بیایید با دقت بیشتری به روابطی که ایگو می سازد نگاه کنیم و اجازه دهیم روح القدس آنها را به طور واقعی قضاوت کند.۴زیرا مسلم است که اگر به آنها بنگرى، آنها را با خوشحالى به او عرضه خواهى کرد.۵شما نمی دانید که او چه چیزی می تواند از آنها بسازد، اما اگر بخواهید ابتدا آنچه را که از آنها ساخته اید را درک کنید، مایل به کشف آنها خواهید شد.

م_۱۵_۷_۶

T-15.VII.6

۱به هر طریقی، هر رابطه ای که ایگو برقرار می کند بر این ایده استوار است که با قربانی کردن خود، بزرگتر می شود.۲«قربانی» که آن را تطهیر می داند، در واقع ریشه کینه تلخ آن است.۳زیرا ترجیح می دهد مستقیماً حمله کند و از تأخیر در آنچه واقعاً می خواهد اجتناب کند.۴با این حال، ایگو "واقعیت" را همانطور که می بیند تصدیق می کند و تشخیص می دهد که هیچ کس نمی تواند حمله مستقیم را به عشق تعبیر کند.۵با این حال، مقصر دانستن حمله مستقیم است، اگرچه به نظر نمی رسد.۶زیرا مجرمان منتظر حمله هستند و با درخواست آن جذب آن می شوند.

م_۱۵_۷_۷

T-15.VII.7

۱در چنین روابط جنون آمیزی، به نظر می رسد که جاذبه چیزی که نمی خواهید بسیار قوی تر از جاذبه چیزی است که می خواهید.۲زیرا هر یک گمان می کند چیزی را فدای دیگری کرده است و به خاطر آن از او متنفر است.۳با این حال این همان چیزی است که او فکر می کند می خواهد.۴او اصلاً عاشق دیگری نیست.۵او فقط معتقد است که عاشق فداکاری است.۶و برای این فداکاری که از خود می خواهد، از دیگری می خواهد که گناه را بپذیرد و خود را نیز فدا کند.۷بخشش غیرممکن می شود، زیرا ایگو معتقد است که بخشیدن دیگری به معنای از دست دادن اوست.۸تنها با حمله بدون بخشش است که نفس می تواند احساس گناهی را تضمین کند که همه روابطش را با هم حفظ می کند.

م_۱۵_۷_۸

T-15.VII.8

۱با این حال به نظر می رسد آنها فقط با هم هستند.۲برای روابط، برای نفس، فقط به این معناست که بدن ها با هم هستند.۳همیشه این چیزی است که ایگو اقتضا می کند، و اعتراضی نمی کند که ذهن به کجا می رود یا به چه فکر می کند، زیرا این امر بی اهمیت به نظر می رسد.۴تا زمانی که بدن برای دریافت فداکاری در آنجا باشد، راضی است.۵برای نفس، ذهن خصوصی است و فقط بدن را می توان به اشتراک گذاشت.۶ایده ها اساساً هیچ نگرانی ندارند، مگر اینکه بدن دیگری را نزدیک یا دورتر می کنند.۷و در این شرایط است که ایده ها را خوب یا بد ارزیابی می کند.۸آنچه دیگری را گناهکار می کند و او را از طریق گناه نگه می دارد، «خوب» است.۹چیزی که او را از گناه رها می‌کند، «بد» است، زیرا او دیگر باور نمی‌کند که بدن‌ها با هم ارتباط برقرار می‌کنند، و بنابراین «رفته» خواهد بود.

م_۱۵_۷_۹

T-15.VII.9

۱رنج و فداکاری موهبت هایی است که نفس با آن همه اتحادیه ها را "برکت" می دهد.۲و کسانی که در قربانگاه آن متحد هستند رنج و قربانی را به عنوان بهای اتحاد می پذیرند.۳در اتحادهای خشمگین خود که ناشی از ترس از تنهایی است و در عین حال به تداوم تنهایی اختصاص یافته است، هر یک با افزایش آن در دیگری به دنبال رهایی از احساس گناه هستند.۴زیرا هر یک معتقد است که این باعث کاهش احساس گناه در او می شود.۵به نظر می رسد دیگری همیشه به او حمله می کند و او را زخمی می کند، شاید به روش های کوچک، شاید «ناخودآگاه»، اما هرگز بدون نیاز به فداکاری.۶خشم کسانی که در قربانگاه نفس به هم پیوسته اند بسیار بیشتر از آگاهی شما از آن است.۷برای آنچه که نفس واقعاً می خواهد شما متوجه نمی شوید.

م_۱۵_۷_۱۰

T-15.VII.10

۱هر زمانی که خشمگین هستی، مطمئن باش که رابطهٔ ویژه‌ای را ساخته‌ای که نفس آن را «برکت» داده است، زیرا خشم برکت آن است.۲خشم اشکال مختلفی دارد، اما نمی تواند برای مدت طولانی کسانی را فریب دهد که می آموزند عشق به هیچ وجه گناهی به همراه ندارد و آنچه باعث گناه می شود نمی تواند عشق باشد و باید خشم باشد.۳تمام خشم چیزی نیست جز تلاشی برای ایجاد احساس گناه در کسی، و این تلاش تنها مبنایی است که ایگو برای روابط خاص می پذیرد.۴احساس گناه تنها نیازی است که ایگو دارد و تا زمانی که با آن همذات پنداری کنید، احساس گناه برای شما جذاب خواهد بود.۵با این حال این را به خاطر بسپارید؛ با بدن بودن ارتباط نیست.۶و اگر فکر می کنید اینطور است، در مورد ارتباط احساس گناه خواهید کرد و از شنیدن روح القدس می ترسید و در صدای او نیاز خود را برای برقراری ارتباط تشخیص می دهید.

م_۱۵_۷_۱۱

T-15.VII.11

۱روح القدس نمی تواند از طریق ترس تعلیم دهد.۲و چگونه می تواند با شما ارتباط برقرار کند، در حالی که شما معتقدید که ارتباط، تنها کردن خود است؟۳این کاملاً دیوانه کننده است که باور کنید با برقراری ارتباط رها خواهید شد.۴و با این حال بسیاری آن را باور دارند.۵زیرا آنها فکر می کنند که ذهنشان باید خصوصی بماند وگرنه آنها را از دست خواهند داد، اما اگر بدنشان با هم باشد، ذهنشان از آن خودشان می ماند.۶بنابراین اتحاد بدن ها راهی می شود که در آن ذهن ها را از هم جدا نگه می دارند.۷زیرا بدن نمی تواند ببخشد.۸آنها فقط می توانند همانطور که ذهن هدایت می کند انجام دهند.

م_۱۵_۷_۱۲

T-15.VII.12

۱توهم خودمختاری بدن و توانایی آن برای غلبه بر تنهایی چیزی جز کارکرد طرح نفس برای ایجاد خودمختاری نیست.۲تا زمانی که باور داشته باشید که بودن با بدن یک همنشینی است، مجبور خواهید بود که تلاش کنید تا برادرتان را در بدن او نگه دارید، در حالی که به دلیل گناه نگه داشته شده است.۳و امنیت را در احساس گناه و خطر را در ارتباط خواهید دید.۴زیرا نفس همیشه می آموزد که تنهایی با احساس گناه حل می شود و ارتباط عامل تنهایی است.۵و با وجود جنون آشکار این درس، بسیاری آن را آموخته اند.

م_۱۵_۷_۱۳

T-15.VII.13

۱بخشش در ارتباط نهفته است به همان اندازه که لعنت در احساس گناه است.۲این وظیفه تعلیم روح القدس است که به کسانی که ارتباط را لعنت می دانند آموزش دهد که ارتباط نجات است.۳و او این کار را انجام خواهد داد، زیرا قدرت خدا در او و شما به یک رابطه واقعی بسیار مقدس و قوی پیوسته‌اید که می‌تواند بدون ترس بر این نیز غلبه کند.

م_۱۵_۷_۱۴

T-15.VII.14

۱از طریق لحظه مقدس است که آنچه غیرممکن به نظر می رسد محقق می شود و آشکار می کند که غیرممکن نیست.۲در لحظه مقدس، گناه هیچ جذابیتی ندارد، زیرا ارتباط برقرار شده است.۳و احساس گناه که تنها هدفش برهم زدن ارتباطات است، در اینجا هیچ کارکردی ندارد.۴در اینجا نه پنهان کاری وجود دارد و نه افکار خصوصی.۵تمایل به برقراری ارتباط، ارتباط را به سمت خود جذب می کند و بر تنهایی کاملاً غلبه می کند.۶در اینجا بخشش کامل وجود دارد، زیرا با درک ناگهانی ارزش نقش او در آن، هیچ تمایلی به حذف کسی از تکمیل شما وجود ندارد.۷در حفاظت از تمامیت شما، همه دعوت شده و مورد استقبال قرار گرفته اند.۸و تو می فهمی که تکمیل تو از آن خداست که تنها نیاز او این است که تو کامل باشی.۹زیرا که کمال تو را در آگاهی از آن او می سازد.۱۰و اینجاست که شما خود را همانگونه که خلق شده اید و همانگونه که هستید تجربه می کنید.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.