م_۱۹_۴.د_۱
T-19.IV-D.1
۱بدون ترس از مرگ چه خواهید دید؟۲اگر مرگ برای شما جذابیتی نداشت چه احساسی و چه فکری خواهید داشت؟۳خیلی ساده، شما پدر خود را به یاد خواهید آورد.۴خالق زندگی، سرچشمه هر چیزی که زندگی می کند، پدر جهان و جهان کیهان ها، و هر چیزی که حتی فراتر از آنها نهفته است را به یاد خواهید آورد.۵و همانطور که این خاطره در ذهن شما بالا می رود، صلح همچنان باید بر آخرین مانعی غلبه کند که پس از آن نجات کامل می شود و پسر خدا به طور کامل به سلامت عقل باز می گردد.۶زیرا اینجا جهان شما به پایان می رسد.
م_۱۹_۴.د_۲
T-19.IV-D.2
۱چهارمین مانعی که باید بر آن غلبه کرد مانند حجابی سنگین در برابر چهره مسیح آویزان است.۲با این حال، همانطور که چهره او از آن فراتر می رود و از شادی می درخشد زیرا او در عشق پدرش قرار دارد، صلح به آرامی پرده را کنار زده و به دیدار او خواهد رفت و سرانجام به او ملحق خواهد شد.۳زیرا این پرده تیره که به نظر می رسد چهره خود مسیح را شبیه به جذامیان می کند، و پرتوهای درخشان عشق پدرش که چهره او را با شکوه روشن می کند، مانند جویبارهای خون ظاهر می شود، در نور فروزان فراسوی آن هنگامی که ترس از مرگ رفته است
م_۱۹_۴.د_۳
T-19.IV-D.3
۱این تاریک ترین حجاب است که با اعتقاد به مرگ حفظ شده و با جاذبه آن محافظت می شود.۲تقدیم به مرگ و حاکمیت آن جز نذر جدی نیست، قولی که در خفا به نفس داده شده است که هرگز این حجاب را برنمی‌دارد، به آن نزدیک نمی‌شود، و حتی شک نمی‌کند که آنجاست.۳این معامله مخفیانه ای است که با نفس انجام می شود تا آنچه در آن سوی حجاب نهفته است برای همیشه محو و فراموش نشود.۴این قول شماست که هرگز اجازه نمی دهید اتحادیه شما را از جدایی فراخواند. فراموشی بزرگی که در آن یاد خدا کاملاً فراموش شده به نظر می رسد. جدا شدن از خودت، ترس از خدا، آخرین مرحله جدایی تو.
م_۱۹_۴.د_۴
T-19.IV-D.4
۱ببینید چگونه به نظر می رسد باور به مرگ شما را "نجات" می بخشد.۲زیرا اگر این از بین می رفت، از چه چیزی جز زندگی می توانستید ترسید؟۳این جاذبه مرگ است که زندگی را زشت، ظالمانه و ظالمانه جلوه می دهد.۴شما از مرگ بیشتر از نفس نمی ترسید.۵اینها دوستان منتخب شما هستند.۶زیرا در اتحاد مخفیانه خود با آنها موافقت کرده اید که هرگز اجازه ندهید ترس از خدا برداشته شود، بنابراین می توانید به چهره مسیح نگاه کنید و به او در پدرش بپیوندید.
م_۱۹_۴.د_۵
T-19.IV-D.5
۱هر مانعی که صلح باید از آن عبور کند، به همین ترتیب برطرف می شود. ترسی که آن را برانگیخته است به عشق فراتر می رسد و بنابراین ترس از بین می رود.۲و همینطور است.۳میل به خلاص شدن از صلح و بیرون راندن روح القدس از شما در حضور این شناخت آرام که او را دوست دارید محو می شود.۴اعتلای بدن به نفع روحی که تو آن را دوست می داری چنانکه هرگز نمی توانستی بدن را دوست بداری، از دست می رود.۵و جذابیت مرگ برای همیشه از بین می رود زیرا جاذبه عشق به حرکت در می آید و شما را فرا می خواند.۶از ورای هر یک از موانع عشق، خود عشق فرا خوانده است.۷و هر کدام با نیروی جاذبه آنچه در آن سوی نهفته است غلبه کرده اند.۸به نظر می رسید که ترس خواهان شما آنها را در جای خود نگه داشته است.۹اما وقتی صدای عشق را فراتر از آنها شنیدی، پاسخ دادی و آنها ناپدید شدند.
م_۱۹_۴.د_۶
T-19.IV-D.6
۱و اکنون در برابر چیزی که قسم خورده بودی هرگز به آن نگاه نکنی، وحشت زده ایستاده ای.۲چشمان شما به پایین نگاه می کنند و به یاد قولی که به "دوستان" داده اید می افتند.۳«عشق» گناه، جذابیت ظریف گناه، تصویر مومی «مقدس» از مرگ، و ترس از انتقام نفسی که با خون سوگند خورده‌ای که ترک نکنی، همه برمی‌خیزند و از تو می‌خواهند که چشمانت را بلند نکنی.۴زیرا متوجه می شوید که اگر به این نگاه کنید و اجازه دهید حجاب برداشته شود، برای همیشه از بین خواهند رفت.۵همه «دوستان»، «محافظان» و «خانه» شما ناپدید خواهند شد.۶هیچ چیزی که الان به یاد بیاوری به یاد نمی آوری.
م_۱۹_۴.د_۷
T-19.IV-D.7
۱به نظر شما اگر چشمانتان را بالا بیاورید، دنیا کاملاً شما را رها خواهد کرد.۲با این حال تنها چیزی که اتفاق می افتد این است که شما برای همیشه دنیا را ترک خواهید کرد.۳این استقرار مجدد اراده شماست.۴با چشمان باز به آن نگاه کن و دیگر هرگز باور نخواهی کرد که تحت سلطه چیزهای فراتر از خود، نیروهایی که نمی توانی آنها را کنترل کنی و افکاری که بر خلاف میل به سراغت می آیند، قرار گرفته ای.۵این اراده شماست که به این موضوع نگاه کنید.۶هیچ میل جنون آمیزی، هیچ انگیزه بی اهمیتی برای فراموش کردن دوباره، هیچ خنجری از ترس و عرق سرد مرگ ظاهری نمی تواند در برابر میل شما بایستد.۷زیرا آنچه شما را از آن سوی حجاب جذب می کند نیز در اعماق وجود شماست، از آن جدا نشده و کاملاً یکی است.
