دورهمتنفصل ۵ - شفا و تمامیت 

م_۵_مق_۱

T-5.in.1

^۱شفا دادن یعنی شاد کردن.^۲من به شما گفته ام که فکر کنید چند فرصت برای خوشحال کردن خود داشته اید و چند فرصت را رد کرده اید.^۳این مانند این است که به شما بگوییم از درمان خودداری کرده اید.^۴نوری که متعلق به توست، نور شادی است.^۵درخشندگی با اندوه همراه نیست.^۶شادی تمایلی یکپارچه برای به اشتراک گذاشتن آن را فرا می‌خواند و انگیزه طبیعی ذهن را برای پاسخگویی به عنوان یکی تقویت می‌کند.^۷کسانی که تلاش می‌کنند بدون اینکه کاملاً شاد باشند، درمان کنند، به طور هم‌زمان انواع مختلفی از پاسخ‌ها را مطرح می‌کنند و بنابراین دیگران را از لذت پاسخگویی از صمیم قلب محروم می‌کنند.

م_۵_مق_۲

T-5.in.2

^۱برای اینکه از صمیم قلب باشی باید خوشحال باشی.^۲اگر ترس و عشق نتوانند در کنار هم وجود داشته باشند، و اگر غیرممکن باشد که کاملاً ترسیده باشیم و زنده بمانیم، تنها حالت ممکن کل حالت عشق است.^۳هیچ فرقی بین عشق و شادی نیست.^۴بنابراین، تنها حالت ممکن، شادی کامل است.^۵بنابراین، شفا دادن یا شادی بخشیدن، مانند ادغام و ایجاد یکی است.^۶به همین دلیل است که شفا دادن به کدام بخش یا توسط کدام بخش از پسرش فرقی نمی‌کند.^۷هر بخش سود می برد و به همان اندازه سود می برد.

م_۵_مق_۳

T-5.in.3

^۱هر کدام از برادرانتان در هر کجا که هستید، مورد برکت قرار می گیرید.^۲شما باید بخواهید در ازای شکرگزاری به آنها برکت دهید.^۳لازم نیست شما آنها را به صورت جداگانه بشناسید، یا آنها شما.^۴نور به قدری قوی است که در سرتاسر دوران پسری تابش می کند و به لطف پدر برای تابش شادی خود بر آن باز می گردد.^۵فقط فرزندان مقدس خدا کانال های شایسته شادی زیبای او هستند، زیرا فقط آنها به اندازه کافی زیبا هستند که با اشتراک گذاری آن آن را نگه دارند.^۶محال است فرزند خدا همسایه خود را جز مثل خودش دوست داشته باشد.^۷به همین دلیل است که دعای شفا دهنده این است:

^۸این برادر را همانطور که خودم می شناسم به من بشناسان.