م_۶_۱_۱
T-6.I.1
۱برای هدفهای یادگیری، اجازه دهید بار دیگر مصلوب شدن را در نظر بگیریم.۲من در گذشته به دلیل مفهومهای ترسناکی که ممکن است به آن ارتباط دهی به آن نپرداختم.۳تنها تاکیدی که تاکنون بر آن شده این بوده است که آن شکلی از مجازات نبود.۴با این حال، هیچ چیز را نمیتوان تنها با عبارتهای منفی توضیح داد.۵تعبیر مثبتی از مصلوب شدن وجود دارد که کاملاً عاری از ترس است، و بنابراین در آنچه آموزش میدهد کاملاً خوشایند است، اگر به درستی درک شود.
م_۶_۱_۲
T-6.I.2
۱مصلوب شدن چیزی بیش از یک نمونه افراطی نیست.۲ارزش آن، مانند ارزش هر ابزار آموزشی، صرفاً در نوع یادگیریای است که تسهیل میکند.۳آن میتواند اشتباه فهمیده شود، و شده است.۴این تنها به این دلیل است که آنهایی که هراسان هستند مستعد ادراک هراسانگیز هستند.۵از پیش به تو گفتهام که همیشه میتوانی از من درخواست کنی تا تصمیمم را به اشتراک بگذارم، و در نتیجه آن را نیرومندتر کنم.۶من همچنین به تو گفتهام که مصلوب شدن آخرین سفر بیفایدهای بود که مقام فرزندی نیاز دارد انجام دهد، و نشاندهنده رهایی از ترس برای هر کسی است که آن را درک میکند.۷در حالی که من پیشتر تنها بر رستاخیز تأکید میکردم، هدف مصلوب شدن و اینکه چگونه عملا به رستاخیز انجامید در آن زمان توضیح داده نشد.۸با این وجود، سهم مشخصی برای ارائه در زندگی خود تو دارد، و اگر بدون ترس آن را در نظر بگیری، به تو کمک خواهد کرد تا نقش خودت را به عنوان یک آموزگار درک کنی.
م_۶_۱_۳
T-6.I.3
۱احتمالاً سالها بگونهای واکنش نشان دادهای که انگار در حال مصلوب شدن هستی.۲این یک گرایش مشهود جداشدگان است، که همیشه از توجه کردن به آنچه که با خود کردهاند خودداری میکنند.۳فرافکنی به معنای خشم است، خشم تهاجم را میپرورد، و تهاجم ترس را ترویج میدهد.۴معنای واقعی مصلوب شدن در شدت ظاهری حمله برخی از فرزندان خداوند به دیگری نهفته است.۵این، البته، غیرممکن است، و باید کاملاً به عنوان غیرممکن درک شود.۶در غیر این صورت، من نمیتوانم به عنوان یک الگوی یادگیری خدمت کنم.
م_۶_۱_۴
T-6.I.4
۱حمله در نهایت تنها بر روی بدن میتواند انجام شود.۲شکی نیست که یک بدن میتواند به بدن دیگری حمله کند، و حتی میتواند آن را نابود کند.۳با این حال اگر نابودی به خودی خود غیرممکن باشد، هر چیزی که نابود شدنی است نمیتواند واقعی باشد.۴بنابراین، نابودی آن، خشم را توجیه نمیکند.۵تا جایی که تو باور داشته باشی که اینطور است، فرضهای غیرحقیقی را میپذیری و آنها را به دیگران آموزش میدهی.۶پیامی که مصلوب شدن قرار بود آموزش دهد این بود که لازم نیست در آزار هیچ گونه حملهای را درک کنی، زیرا تو نمیتوانی مورد آزار قرار بگیری.۷اگر با خشم واکنش نشان دهی، باید به این معنا باشد که خودت را با چیزی که نابود شدنی است برابر میکنی، و بنابراین خودت را نامعقول میدانی.
م_۶_۱_۵
T-6.I.5
۱من کاملاً روشن ساختهام که من همانند تو هستم و تو همانند من هستی، اما برابری بنیادین ما تنها با تصمیم مشترک میتواند نشان داده شود.۲تو آزاد هستی که در صورت تمایل خودت را تحت آزار ادراک کنی.۳با این حال، هنگامی که انتخاب میکنی که آنطور واکنش نشان دهی، ممکن است به یاد بیاوری که من آنگونه که دنیا داوری میکند مورد آزار قرار گرفتم، و خودم در این ارزیابی سهیم نشدم.۴و چون در آن سهیم نشدم، آن را تقویت نکردم.۵بنابراین من تفسیر متفاوتی از حمله ارائه دادم، و همان تفسیری که میخواهم با تو به اشتراک بگذارم.۶اگر آن را باور کنی، مرا یاری خواهی کرد تا آن را آموزش دهم.
م_۶_۱_۶
T-6.I.6
۱همانطور که قبلاً گفتهام، «همانگونه که آموزش میدهی، همانگونه خواهی آموخت.»۲اگر طوری واکنش نشان دهی که انگار مورد آزار قرار گرفتهای، در حال آموزش دادن آزار هستی.۳این درسی نیست که فرزند خداوند باید خواهان آموزش آن باشد اگر میخواهد رستگاری خود را تحقق بخشد.۴در عوض، مصونیت کامل خودت را، که حقیقت درون تو است، آموزش بده و دریاب که این حقیقت نمیتواند مورد حمله قرار گیرد.۵سعی نکن خودت از آن محافظت کنی، در این صورت باور داری که آن قابل حمله است.۶از تو خواسته نمیشود که مصلوب شوی، که بخشی از مشارکت آموزشی خود من بود.۷از تو تنها خواسته میشود که در مواجهه با وسوسههای بسیار کمتر افراطی برای ادراک اشتباه، از من الگو بگیری، و آنها را به عنوان توجیه نادرست برای خشم نپذیری.۸هیچ توجیهی برای آنچه که توجیهناپذیر است وجود ندارد.۹باور نکن که وجود دارد، و آموزش نده که وجود دارد.۱۰همیشه به یاد داشته باش که تو آنچه که باور داری را آموزش خواهی داد.۱۱با من ایمان داشته باش، و ما به عنوان آموزگار برابر خواهیم شد.
م_۶_۱_۷
T-6.I.7
۱رستاخیز تو بیداری دوبارهٔ تو است.۲من الگوی تولد دوباره هستم، اما خود تولد دوباره، صرفاً آگاه شدن ذهن تو از چیزی است که از پیش در آن است.۳خداوند خودش آن را در آنجا قرار داد، و بنابراین برای همیشه حقیقی است.۴من به آن باور داشتم، و به همین دلیل آن را به عنوان حقیقی برای خودم پذیرفتم.۵مرا یاری کن تا آن را به نام ملکوت خداوند به برادرانمان بیاموزم، اما نخست باور کن که برای تو حقیقی است، وگرنه به اشتباه آموزش خواهی داد.۶برادرانم در طول آن به اصطلاح «عذاب در باغ» خوابیدند، اما من نمیتوانستم از آنها خشمگین باشم، زیرا میدانستم كه نمیتوانم طرد شوم.
م_۶_۱_۸
T-6.I.8
۱متاسفم وقتی برادرانم ، تصمیم من برای شنیدن تنها صدا را سهيم نشدند ، زیرا آنها را به عنوان معلم و یادگیرنده ضعیف می کند.۲با این حال میدانم که آنها واقعاً نمیتوانند به خودشان یا من خیانت کنند، و هنوز هم بر عهده آنهاست که باید کلیسای خود را بسازم.۳در این راه چاره ای نیست، زیرا تنها شما می توانید پایه کلیسای خدا باشید.۴جایی كه محراب است كليسا ست و وجود محراب چیزی است که کلیسا را مقدس می کند.۵کلیسایی که الهامبخش عشق نیست، محراب پنهانی دارد که به هدفی که خدا برای آن در نظر گرفته است، عمل نمیکند.۶من باید کلیسای او را بر شما بنا کنم، زیرا کسانی که مرا به عنوان الگو می پذیرند به معنای واقعی کلمه شاگردان من هستند.۷مریدان پیرو هستند و اگر الگویی که از آنها پیروی می کنند برای نجات آنها از همه جهات انتخاب کرده باشد، عاقلانه نیستند که از او پیروی نکنند.
م_۶_۱_۹
T-6.I.9
۱من به خاطر خودم و تو انتخاب کردم تا نشان دهم که ظالمانهترین حمله، آنطور که نفس قضاوت میکند، اهمیتی ندارد.۲آنطور که دنیا این چیزها را قضاوت میکند، اما نه آنطور که خداوند میداند، به من خیانت شد، طرد شدم، زده شدم، زخمی شدم، و در نهایت کشته شدم.۳واضح بود که این فقط به خاطر فرافکنی دیگران به من بود، زیرا من به کسی آسیب نزده بودم و بسیاری را شفا داده بودم.
م_۶_۱_۱۰
T-6.I.10
۱ما هنوز به عنوان یادگیرنده برابر هستیم، اگرچه نیازی به داشتن تجربیات برابر نداریم.۲روح القدس خوشحال می شود که شما می توانید از روح من بیاموزید و دوباره توسط آنها بیدار شوید.۳این تنها هدف آنهاست و این تنها راهی است که از طریق آن می توان من را به عنوان راه، حقیقت و زندگی درک کرد.۴وقتی فقط یک صدا را می شنوید هرگز به فداکاری دعوت نمی شوید.۵برعکس، با توانایی شنیدن روح القدس در دیگران، می توانید از تجربیات آنها بیاموزید، و بدون اینکه خودتان مستقیماً آنها را تجربه کنید، می توانید از آنها بهره ببرید.۶به این دلیل که روح القدس یکی است، و هر کسی که گوش می دهد ناگزیر هدایت می شود تا راه خود را برای همه نشان دهد.
م_۶_۱_۱۱
T-6.I.11
۱نه شما مورد آزار و اذیت قرار گرفتید و نه من.۲از شما خواسته نمی شود که تجربیات من را تکرار کنید زیرا روح القدس، که ما با او شریک هستیم، این کار را غیر ضروری می کند.۳با این حال، برای استفاده سازنده از تجربیات من، همچنان باید از من در نحوه درک آنها پیروی کنید.۴برادران من و شما دائماً مشغول توجیه غیر قابل توجیه هستند.۵یک درس من، که باید همانطور که آموختم آن را بیاموزم، این است که هیچ ادراکی که با قضاوت روح القدس مطابقت نداشته باشد، قابل توجیه نیست.۶من متعهد شدم که در یک مورد شدید نشان دهم که این درست است، صرفاً به این دلیل که به عنوان یک کمک آموزشی خوب برای کسانی که وسوسه تسلیم شدن در برابر خشم و تهاجم آنقدر افراطی نیست.۷من با خدا می خواهم که هیچ یک از فرزندان او رنج نبرند.
م_۶_۱_۱۲
T-6.I.12
۱مصلوب شدن را نمی توان به اشتراک گذاشت زیرا نماد فرافکنی است، اما رستاخیز نماد اشتراک است كه فرزند خدا بتواند بفهمد بيداري و رستاخيزش براي درك تماميت او ضروري ست .۲فقط این معرفت است.
م_۶_۱_۱۳
T-6.I.13
۱پیام مصلوب شدن کاملاً واضح است:
۲فقط عشق را بیاموز، زیرا همان چیزی است که هستی.
م_۶_۱_۱۴
T-6.I.14
۱اگر مصلوب شدن را به گونه ای دیگر تفسیر کنید، از آن به عنوان سلاحی برای حمله استفاده می کنید نه به عنوان دعوت به صلحی که برای آن در نظر گرفته شده بود.۲رسولان غالباً آن را اشتباه میفهمیدند، و به همان دلیلی که هر کسی آن را اشتباه میفهمد.۳عشق ناقص خود آنها را در برابر فرافکنی آسیب پذیر می کرد و از ترس خود از "خشم خدا" به عنوان سلاح تلافی جویانه او صحبت می کردند.۴آنها همچنین نمی توانستند کاملاً بدون خشم از مصلوب شدن صحبت کنند، زیرا احساس گناه آنها آنها را عصبانی کرده بود.
م_۶_۱_۱۵
T-6.I.15
۱اینها نمونههایی از تفکر وارونه در عهد جدید هستند، اگرچه انجیل مربوط به آن در واقع تنها پیام عشق است.۲اگر رسولان احساس گناه نمیکردند، هرگز نمیتوانستند از طرف من نقل کنند که میگویم: «من برای آوردن صلح نیامدهام، بلکه شمشیر آوردهام».۳این آشکارا مخالف هر چیزی است که من آموزش دادم.۴و اگر واقعاً مرا درک کرده بودند، نمیتوانستند واکنشهای من به یهودا را آنطور توصیف کنند.۵من نمیتوانستم بگویم «آیا با بوسهای به فرزند انسان خیانت میکنی؟» مگر اینکه من به خیانت باور داشته باشم.۶همه پیام مصلوب شدن صرفا این بود که من به خیانت اعتقاد نداشتم.۷«مجازاتی» که گفته شده برای یهودا در نظر گرفتم اشتباه مشابهی بود.۸یهودا برادر من و فرزند خداوند بود، به همان اندازه که من بخشی از مقام فرزندی بودم.۹آیا این ممکن بود وقتی که میخواستم نشان دهم محکوم کردن امری غیرممکن است، او را محکوم کنم؟
م_۶_۱_۱۶
T-6.I.16
۱هنگامی که آموزههای رسولان را میخوانی، به خاطر داشته باش که من خودم به آنها گفتم که چیزهای بسیاری هستند که آنها بعدها خواهند فهمید، زیرا آنها در آن زمان کاملا آماده پیروی از من نبودند.۲من نمی خواهم اجازه دهید هیچ ترسی وارد سیستم فکری شود که من شما را به سوی آن هدایت می کنم.۳من شهدا را نمیخوانم، معلمان را میخوانم.۴هیچ کس به خاطر گناهان مجازات نمی شود و پسران خدا گناهکار نیستند.۵هر مفهومی از مجازات شامل طرح سرزنش است و این ایده را تقویت می کند که سرزنش موجه است.۶نتیجه یک درس سرزنش است، زیرا همه رفتارها باورهایی را می آموزند که به آن انگیزه می دهند.۷مصلوب شدن نتیجه سیستم های فکری آشکارا مخالف بود. نماد کامل "تضاد" بین نفس و پسر خدا.۸این تضاد در حال حاضر به همان اندازه واقعی به نظر می رسد و درس های آن را هم اکنون و آن زمان باید آموخت.
م_۶_۱_۱۷
T-6.I.17
۱من نیازی به سپاسگزاری ندارم، اما تو نیاز داری توانایی ضعیف خود را برای شکرگزار بودن تقویت کنی، در غیر این صورت نمیتوانی قدر خداوند را بدانی.۲او به قدردانی تو نیازی ندارد، اما تو نیاز داری.۳تو نمیتوانی به چیزی که قدر آن را نمیدانی عشق بورزی، زیرا ترس قدردانی را ناممکن میسازد.۴وقتی از چیزی که هستی میترسی قدر آن را نمیدانی و بنابراین آن را نخواهی پذیرفت.۵در نتیجه، نپذیرفتن را آموزش خواهی داد.
م_۶_۱_۱۸
T-6.I.18
۱قدرت پسران خدا همیشه وجود دارد، زیرا آنها به عنوان خالق آفریده شده اند.۲تأثیر آنها بر یکدیگر بی حد و حصر است و باید برای نجات مشترک آنها استفاده شود.۳هر کس باید یاد دهد که همه اشکال طرد شدن بی معنی است.۴جدایی مفهوم طرد است.۵تا زمانی که این را آموزش دهید، آن را باور خواهید کرد.۶این آن طور نیست که خدا فکر می کند، و اگر می خواهید دوباره او را بشناسید، باید همانطور که او فکر می کند فکر کنید.
م_۶_۱_۱۹
T-6.I.19
۱به یاد داشته باشید که روح القدس پیوند ارتباطی بین خدای پدر و پسران جدا شده او است.۲اگر به صدای او گوش دهید، میدانید که نه میتوانید صدمه بزنيد و نه صدمه ببینید، و بسیاری به بركت شما برای شنیدن این موضوع نیاز دارند.۳وقتی فقط این نیاز را در آنها درک کردید و به دیگری پاسخ ندهید، از من آموخته اید و مانند من مشتاق به اشتراک گذاشتن آموخته های خود خواهید بود.