امروز قانون عشق را میآموزم؛ که آنچه به برادرم میدهم هدیهٔ من به من است.
د_۳۴۴_۱
W-344.1
۱این قانون تو است، پدرم، نه قانون من.۲من درک نکردهام که دادن چه معنایی دارد، و پنداشتم چیزی را که آرزو داشتم تنها برای خودم اندوخته کنم.۳و آنگاه که به گنجی که پنداشتم دارم نگریستم، یک مکان خالی را جایی یافتم که هرگز هیچ چیزی نبود یا نیست یا نخواهد بود.۴چه کسی میتواند یک رؤیا را تسهیم کند؟۵و یک وهم چه چیزی میتواند به من عرضه کند؟۶اما کسی که من او را میبخشم هدیههایی فراتر از ارزش هر چیزی بر روی زمین را به من خواهد داد.۷بگذار برادران بخشیده شدهٔ من خزانهٔ مرا با گنجهای بهشت پر کنند، که تنها گنجینههای واقعی هستند.۸اینگونه قانون عشق به انجام میرسد.۹و اینگونه فرزند تو برمیخیزد و بسوی تو بازمیگردد.
د_۳۴۴_۲
W-344.2
۱ما چقدر به یکدیگر نزدیک هستیم، همچنان که بسوی خداوند میرویم.۲او چقدر به ما نزدیک است.۳چقدر نزدیک است پایان رؤیای گناه، و نجات فرزند خداوند.