د_ب۲_۱۰_۱
W-pII.10.1
۱آمدن دوباره مسیحا به فرزند خداوند این موهبت را میدهد: شنیدن آوای برای خداوند که اعلام میکند آنچه غیرحقیقی است، غیرحقیقی است، و آنچه حقیقی است، هرگز تغییر نکرده است.۲و این همان داوری است که در آن ادراک پایان مییابد.۳ابتدا تو دنیایی را میبینی که حقیقی بودن این را پذیرفته است، دنیایی که اکنون از ذهنی اصلاح یافته تابش میکند.۴و با این نگاه مقدس، ادراک تبرکی ساکت را عرضه کرده و سپس ناپدید میگردد، در حالیکه هدفش به انجام رسیده و ماموریتش پایان یافته است.
د_ب۲_۱۰_۲
W-pII.10.2
۱داوری نهایی در مورد این دنیا هیچ محکومیتی را در خود ندارد.۲زیرا این داوری دنیا را کاملا بخشوده میبینید، بدون گناهکاری و تماما بیمنظور.۳بدون علت، و اینک بدون عملکرد در نگاه مسیحا، این دنیا صرفاً به سمت بیوجودی میلغزد.۴در آنجا زاده شد، و در آنجا نیز به پایان میرسد.۵و تمام شمایلهای درون رؤیایی که دنیا در آن آغاز شد همراه با آن میروند.۶اینک بدنها بیاستفاده هستند، و بنابراین محو خواهند شد، زیرا فرزند خداوند نامحدود است.
د_ب۲_۱۰_۳
W-pII.10.3
۱تو که باور داشتی داوری نهایی خداوند میخواهد این دنیا را همراه با تو به جهنم محکوم کند این حقیقت مقدس را بپذیر: داوری خداوند، موهبت تصحیحی است که آن را به تمامی خطاهای تو ارزانی کرد، در حالی که تو را از این خطاها آزاد میکند، و از همه اثراتی که همیشه به نظر رسیده این خطاها داشتهاند.۲هراس از فیض نجاتبخش خداوند فقط هراس از رهایی کامل از رنج است، بازگشت به صلح، امنیت و شادمانی، و وحدت با هویت خودت.
د_ب۲_۱۰_۴
W-pII.10.4
۱داوری نهایی خداوند به همان اندازه رحیمانه است که هر گام در نقشه مقرر او برای تبرک فرزندش است، و او را برای بازگشت به صلح ابدی که خداوند با او سهیم میشود، فرامیخواند.۲از عشق نهراس.۳زیرا تنها عشق میتواند تمامی غم ها را شفا دهد، همه اشکها را بزداید، و با مهربانی او را که خداوند فرزند خود میداند، از رؤیای درد بیدار کند.۴از این نهراس.۵رستگاری میخواهد که از آن استقبال کنی.۶و این دنیا در انتظار پذیرش شادمان تو است، که آن را آزاد خواهد کرد.
د_ب۲_۱۰_۵
W-pII.10.5
۱این داوری نهایی خداوند است: «تو هنوز فرزند مقدس من هستی، برای همیشه معصوم، برای همیشه عاشق و برای همیشه معشوق، همانند آفریدگارت نامحدود، و کاملا بیتغییر و برای همیشه خالص.۲بنابراین بیدار شو و به سوی من بازگرد.۳من پدر تو هستم و تو فرزند من هستی.»