ک_۵_۳_۱

M-5.III.1

۱اگر بیمار باید نظرش را عوض کند تا شفا پیدا کند، معلم خدا چه می کند؟۲آیا او می تواند نظر بیمار را برای او تغییر دهد؟۳قطعا نه.۴برای کسانی که قبلاً مایل به تغییر عقیده خود هستند، او هیچ کارکردی جز شادی با آنها ندارد، زیرا آنها با او معلمان خدا شده اند.۵با این حال، او برای کسانی که نمی دانند شفا چیست، کارکرد خاص تری دارد.۶این بیماران متوجه نمی شوند که بیماری را انتخاب کرده اند.۷برعکس، آنها معتقدند که بیماری آنها را انتخاب کرده است.۸آنها در این مورد نیز ذهن باز ندارند.۹بدن به آنها می گوید که چه کاری انجام دهند و آنها اطاعت می کنند.۱۰آنها نمی دانند این مفهوم چقدر دیوانه کننده است.۱۱اگر حتی به آن مشکوک بودند، شفا می یافتند.۱۲با این حال آنها به هیچ چیز مشکوک نیستند.۱۳برای آنها جدایی کاملا واقعی است.

ک_۵_۳_۲

M-5.III.2

۱معلمان خدا نزد آنها می آیند تا نماینده انتخاب دیگری باشند که فراموش کرده بودند.۲حضور ساده معلم خدا یادآوری است.۳افکار او حق سؤال کردن آنچه را که بیمار به عنوان حقیقت پذیرفته است را می طلبد.۴معلمان او به عنوان فرستادگان خدا نماد نجات هستند.۵آنها برای پسر خدا به نام خود از بیمار طلب بخشش می کنند.۶آنها برای آلترناتیو ایستاده اند.۷با کلام خدا در ذهنشان، آنها به نیایش می آیند، نه برای شفای بیماران، بلکه برای یادآوری درمانی که خدا قبلاً به آنها داده است.۸این دست آنها نیست که شفا می یابد.۹این صدای آنها نیست که کلام خدا را بیان می کند.۱۰آنها فقط آنچه را که به آنها داده شده است می دهند.۱۱آنها با ملایمت برادران خود را فرا می خوانند که از مرگ روی گردانند: "اینک ای پسر خدا، چه زندگی می تواند به تو بدهد.۱۲آیا به جای این بیماری را انتخاب می کنید؟"

ک_۵_۳_۳

M-5.III.3

۱معلمان پیشرفته خدا حتی یک بار هم به اشکال بیماری که برادرشان به آن معتقد است توجه نمی کنند.۲انجام این کار به این معنی است که فراموش کنیم همه آنها هدف یکسانی دارند و بنابراین واقعاً متفاوت نیستند.۳آنها به دنبال صدای خدا در این برادر هستند که آنقدر خود را فریب می دهد که باور کند پسر خدا ممکن است رنج بکشد.۴و به او یادآوری می کنند که او خود را نساخته است و باید همانگونه که خداوند او را آفریده باقی بماند.۵آنها تشخیص می دهند که توهمات نمی توانند تأثیری داشته باشند.۶حقیقت در ذهن آنها به حقیقت در ذهن برادرانشان می رسد تا توهمات تقویت نشود.۷بنابراین آنها به حقیقت آورده می شوند. حقیقت برای آنها آورده نمی شود.۸بنابراین، آنها از بین می روند، نه به خواست دیگری، بلکه با اتحاد یک اراده با خود.۹و این وظیفه معلمان خداست. هیچ اراده ای را جدا از اراده خود و نه اراده خود را جدا از اراده خدا.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.