ک_۷_۱
M-7.1
۱این سوال واقعا خودش جواب میده.۲بهبودی قابل تکرار نیست.۳اگر بیمار شفا یابد، چه چیزی برای شفای او باقی می ماند؟۴و اگر شفا قطعی است، همانطور که قبلاً گفتیم، چه چیزی برای تکرار وجود دارد؟۵اینکه معلم خدا نگران نتیجه شفا بماند، محدود کردن شفا است.۶اکنون این خود معلم خداست که ذهنش باید شفا یابد.۷و این است که او باید تسهیل کند.۸او اکنون بیمار است و باید به خودش توجه کند.۹او مرتکب اشتباهی شده است و باید مایل باشد نظرش را در مورد آن تغییر دهد.۱۰او فاقد اعتمادی بود که باعث انفاق واقعی می شود، و از این رو بهره ای از هدیه خود دریافت نکرده است.
ک_۷_۲
M-7.2
۱هر گاه معلم خدا سعی کرده کانالی برای شفا باشد، موفق شده است.۲اگر وسوسه شود که در این مورد شک کند، نباید تلاش قبلی خود را تکرار کند.۳این از قبل حداکثر بود، زیرا روح القدس آن را پذیرفت و از آن استفاده کرد.۴حالا معلم خدا فقط یک دوره دارد.۵او باید از عقل خود استفاده کند تا به خود بگوید که مشکل را به کسی داده است که نمی تواند شکست بخورد، و باید تشخیص دهد که عدم اطمینان او عشق نیست بلکه ترس است و در نتیجه نفرت.۶بنابراین موقعیت او غیرقابل دفاع شده است، زیرا او نسبت به کسی که به او عشق می ورزد نفرت می کند.۷این غیر ممکن است.۸با ارائه عشق، فقط عشق می تواند دریافت شود.
ک_۷_۳
M-7.3
۱در این است که معلم خدا باید اعتماد کند.۲این همان چیزی است که واقعاً منظور از این جمله است که تنها مسئولیت معجزه گر این است که کفاره را برای خود بپذیرد.۳معلم خدا معجزه گر است زیرا هدایایی را که دریافت کرده است می دهد.۴با این حال ابتدا باید آنها را بپذیرد.۵او نه نیازی به انجام بیشتر دارد و نه چیز دیگری که بتواند انجام دهد.۶با پذیرش شفا می تواند آن را بدهد.۷اگر در این مورد شک دارد، به یاد بیاورد که چه کسی هدیه را داده و چه کسی آن را دریافت کرده است.۸بدين ترتيب شبهه او برطرف مي شود.۹او فکر می کرد که می توان هدایای خدا را پس گرفت.۱۰این یک اشتباه بود، اما به سختی می توان با آن باقی ماند.۱۱و بنابراین معلم خدا فقط می تواند آن را به همان اندازه که هست بشناسد و برای او اصلاح شود.
ک_۷_۴
M-7.4
۱یکی از سختترین وسوسهها برای تشخیص این است که شک کردن در بهبودی به دلیل ظاهر شدن علائم مداوم، اشتباهی در قالب عدم اعتماد است.۲به این ترتیب یک حمله است.۳معمولاً به نظر می رسد که دقیقاً برعکس است.۴در ابتدا نامعقول به نظر می رسد که گفته شود ادامه نگرانی حمله است.۵تمام ظواهر عشق را دارد.۶با این حال عشق بدون اعتماد غیرممکن است و شک و اعتماد نمی توانند در کنار هم وجود داشته باشند.۷و نفرت باید مخالف عشق باشد، صرف نظر از شکلی که دارد.۸به هدیه شک نکنید و نمی توان در نتیجه آن شک کرد.۹این یقینی است که به معلمان خدا قدرت می دهد که معجزه کنند، زیرا آنها بر او اعتماد کرده اند.
ک_۷_۵
M-7.5
۱مبنای واقعی شک در مورد نتیجه هر مشکلی که برای حل آن به معلم خدا داده شده است، همیشه شک و تردید به خود است.۲و این لزوماً دلالت بر این دارد که به یک خود واهی اعتماد شده است، زیرا فقط در چنین خودی می توان شک کرد.۳این توهم می تواند اشکال مختلفی داشته باشد.۴شاید ترس از ضعف و آسیب پذیری وجود داشته باشد.۵شاید ترس از شکست و شرم با احساس بی کفایتی همراه باشد.۶شاید یک شرم گناه ناشی از فروتنی کاذب باشد.۷شکل اشتباه مهم نیست.۸آنچه مهم است فقط تشخیص اشتباه به عنوان یک اشتباه است.
ک_۷_۶
M-7.6
۱اشتباه همیشه نوعی نگرانی با خود است تا بیمار را طرد کند.۲این شکست در شناخت او به عنوان بخشی از خود است، و بنابراین نشان دهنده سردرگمی در هویت است.۳درگیری در مورد آنچه که هستید وارد ذهن شما شده است و در مورد خودتان فریب خورده اید.۴و در مورد خود فریب می خورید زیرا منبع خلقت خود را انکار کرده اید.۵اگر فقط شفا ارائه می دهید، نمی توانید شک کنید.۶اگر واقعاً می خواهید مشکل حل شود، نمی توانید شک کنید.۷اگر مطمئن هستید که مشکل چیست، نمی توانید شک کنید.۸شک نتیجه آرزوهای متضاد است.۹از آنچه می خواهید مطمئن باشید و شک غیرممکن می شود.