ر_۳_۲_۱
P-3.II.1
۱به طور دقیق پاسخ منفی است.۲چگونه یک حرفه جداگانه میتواند حرفهای باشد که همه به آن مشغول باشند؟۳و چگونه میتوان بر تعاملی محدودیت قائل شد که در آن هر کس وارد هر رابطهای که میشود هم بیمار و هم درمانگر است؟۴با این وجود از نظر عملی، هنوز هم میتوان گفت کسانی هستند که عمدتا خود را وقف انواعی از شفا به عنوان وظیفه اصلی خود میکنند.۵و شمار زیادی از افراد دیگر برای کمک به آنها مراجعه میکنند.۶این، در واقع، عمل درمان است.۷بنابراین این افراد «رسما» یاریگر هستند.۸آنها در فعالیتهای حرفهای خود وقف انواع خاصی از نیازها شدهاند، اگرچه ممکن است خارج از آنها آموزگاران بسیار تواناتری باشند.۹البته، این افراد نیازی به قوانین خاصی ندارند، اما آنها ممکن است فرا خوانده شوند تا از کاربردهای خاصی از اصول کلی شفا استفاده کنند.
ر_۳_۲_۲
P-3.II.2
۱نخست، درمانگر حرفهای در موقعیت بسیار عالی قرار دارد تا نشان دهد که هیچ ترتیبی از نظر دشواری در شفا وجود ندارد.۲با این حال، برای این کار، او به آموزش ویژه نیاز دارد، زیرا دوره آموزشی که او توسط آن درمانگر شد احتمالاً در مورد اصول واقعی شفا اندکی به او آموزش داده است یا هیچ چیز به او آموزش نداده است.۳در واقع، آن احتمالاً به او آموخته است که چگونه شفا را ناممکن کند.۴بیشتر آموزههای این دنیا یک برنامه آموزش قضاوت را در پیش میگیرند، با این هدف که درمانگر را تبدیل به یک قاضی کنند.
ر_۳_۲_۳
P-3.II.3
۱حتی این را روحالقدس میتواند با کوچکترین دعوت، استفاده کند، و خواهد کرد.۲شفا دهنده شفا نیافته ممکن است گستاخ، خودخواه، بیتوجه و در واقع ناصادق باشد.۳او ممکن است نسبت به شفا به عنوان هدف اصلیاش بیعلاقه باشد.۴با این وجود اتفاقی برای او افتاد، هرچند کوچک، زمانی که او تصمیم گرفت شفا دهنده باشد، هرچند ممکن است که مسیری گمراه کننده را انتخاب کرده باشد.۵همان «اتفاق» کافی است.۶دیر یا زود آن اتفاق طلوع و رشد خواهد کرد؛ یک بیمار قلب او را لمس خواهد کرد، و درمانگر در سکوت از او درخواست کمک خواهد کرد.۷او خود یک درمانگر پیدا کرده است.۸او از روحالقدس خواسته است که وارد رابطه شود و آن را شفا دهد.۹او تاوان را برای خودش پذیرفته است.
ر_۳_۲_۴
P-3.II.4
۱میگویند که خداوند به همه آنچه که او آفریده است نگریسته و آن را نیکو خوانده است.۲نه، او آن را کامل اعلام کرد، و آن چنین بود.۳و از آنجا که آفرینشهای او تغییر نمیکنند و برای همیشه پایدار هستند، اکنون نیز چنین است.۴با این حال یک درمانگر کامل و یک بیمارِ کامل هرگز نمیتوانند وجود داشته باشند.۵هر دو باید کمال خود را انکار کرده باشند، زیرا دقیقا نیاز آنها به یکدیگر دلالت بر احساس فقدان دارد.۶یک رابطه یک به یک، یک رابطه نیست.۷با این حال آن وسیله بازگشت است؛ راهی که خداوند برای بازگشت فرزندش انتخاب کرد.۸در آن رؤیای غیر عادی باید یک تصحیح غیر عادی وارد شود، زیرا تنها آن، فراخوان برای بیداری است.۹و درمان، چه چیزی جز این باید باشد؟۱۰بیدار شو و خشنود باش، زیرا همه گناهان تو بخشیده شده اند.۱۱این تنها پیامی است که هر دو نفری باید به یکدیگر بدهند.
ر_۳_۲_۵
P-3.II.5
۱از هر ملاقات بیمار و درمانگر باید خیری حاصل شود.۲و این خیر برای هر دو اندوخته میشود، تا روزی که آنها بتوانند تشخیص دهند که تنها این در رابطه آنها واقعی بوده است.۳در آن لحظه این خیر به آنها بازگردانده میشود، که توسط روحالقدس به عنوان هدیهای از آفریدگار آنها، به عنوان نشانهای از عشق او، برکت داده شده است.۴زیرا رابطه درمانی باید مانند رابطه پدر و فرزند شود.۵دیگری وجود ندارد، زیرا چیز دیگری وجود ندارد.۶درمانگران این دنیا انتظار چنین نتیجهای را ندارند، و اگر میداشتند بسیاری از بیماران آنها نمیتوانستند کمک آنها را پذیرا باشند.۷با این وجود هیچ درمانگری واقعاً برای روابطی که او بخشی از آن است، هدف تعیین نمیکند.۸درک او با تشخیص این امر آغاز میشود، و سپس از آنجا ادامه مییابد.
ر_۳_۲_۶
P-3.II.6
۱شفا در آن لحظهای رخ میدهد که درمانگر قضاوت کردن بیمار را فراموش میکند.۲برخی از روابط هرگز به این نقطه نمیرسند، اگرچه ممکن است بیمار و درمانگر هر دو در این روند رؤیاهایشان را تغییر دهند.۳با این حال برای هر دوی آنها رؤیای یکسانی نخواهد بود، و بنابراین آن رؤیای بخشایشی نیست که روزی هر دو در آن بیدار خواهند شد.۴خیر اندوخته میشود؛ و در واقع پرورده میشود.۵اما تنها زمان اندکی اندوخته میشود.۶رؤیاهای تازه جذابیت موقتی خود را از دست خواهند داد و به رؤیاهای ترس تبدیل میشوند، که محتوای همه رؤیاها است.۷با این حال هیچ بیماری نمیتواند بیش از آنچه که آماده دریافتش است را بپذیرد، و هیچ درمانگری نمیتواند بیش از آنچه که فکر میکند دارد را ارائه دهد.۸و بنابراین برای همه روابط در این دنیا جایگاهی وجود دارد، و آنها به اندازهای خیر به ارمغان خواهند آورد که هر یک توان پذیرش و استفاده از آن را داشته باشد.
ر_۳_۲_۷
P-3.II.7
۱با این حال زمانی شفا رخ میدهد که قضاوت متوقف میشود، زیرا تنها در این صورت میتوان فهمید که هیچ ترتیبی از نظر دشواری در شفا وجود ندارد.۲این یک درک ضروری برای شفا دهنده شفا یافته است.۳او آموخته است که بیدار کردن برادری از یک رؤیا سختتر از رؤیای دیگری نیست.۴هیچ درمانگر حرفهای نمیتواند این درک را به طور پیوسته در ذهن خود نگه دارد، و آن را به همه کسانی که نزد او میآیند ارائه دهد.۵برخی در این دنیا هستند که بسیار نزدیک شدهاند، اما آنها این موهبت را به طور کامل نپذیرفتهاند تا بمانند و بگذارند که درکشان تا به پایان رسیدن زمان بر روی زمین باقی بماند.۶به سختی میتوان آنها را درمانگران حرفهای نامید.۷آنها قدیسان خداوند هستند.۸آنها منجیان دنیا هستند.۹تصویر آنها باقی میماند، زیرا آنها انتخاب کردهاند که اینگونه باشد.۱۰آنها جای تصویرهای دیگر را میگیرند، و با رؤیاهای مهربانانه کمک میکنند.
ر_۳_۲_۸
P-3.II.8
۱هنگامی که درمانگر حرفهای متوجه شود که همه ذهنها به هم پیوسته هستند، همچنین میتواند تشخیص دهد که ترتیب دشواری در شفا بیمعنی است.۲با این وجود هنوز بسیار پیش از رسیدن او به این امر در زمان، او میتواند به سمتش حرکت کند.۳بسیاری از لحظههای مقدس میتوانند در این راه از آن او باشند.۴یک هدف، پایان یک سفر را نشان میدهد، نه آغاز را، و با رسیدن به هر هدف میتوان یک هدف دیگر را به طور مبهم در پیش رو دید.۵بیشتر درمانگران حرفهای هنوز در آغاز مرحله ابتدایی نخستین سفر هستند.۶حتی آنانی که آغاز به درک این کردهاند که چه کاری باید انجام دهند، ممکن است هنوز با این طرح مخالف باشند.۷با این حال همه قانونهای شفا میتوانند در یک لحظه از آن آنها باشند.۸سفر طولانی نیست مگر در رؤیاها.
ر_۳_۲_۹
P-3.II.9
۱درمانگر حرفهای دارای یک مزیت است که در صورت استفاده صحیح میتواند در زمان به مقدار هنگفتی صرفهجویی کند.۲او راهی را انتخاب کرده است که در آن وسوسه بسیاری برای سوء استفاده از نقشش وجود دارد.۳این امر او را قادر میسازد تا در صورت گریز از وسوسه انجام دادن وظیفهای که به او داده نشده، به سرعت از کنار موانع بسیاری برای رسیدن به صلح بگذرد.۴برای درک این که هیچ ترتیبی از نظر دشواری در شفا وجود ندارد، او همچنین باید برابری خود و بیمار را تشخیص دهد.۵هیچ نقطه میانهای در این مورد وجود ندارد.۶یا آنها برابر هستند یا نیستند.۷تلاشهای درمانگران برای سازش در این زمینه براستی عجیب است.۸برخی درمانگران از این روابط صرفاً برای گردآوری بدنهایی برای پرستش در حرم خود استفاده میکنند، و این را شفا میدانند.۹بسیاری از بیماران، نیز، این روش عجیب را رستگاری میدانند.۱۰با این وجود در هر ملاقاتی یکی وجود دارد که میگوید، «برادرم، دوباره انتخاب کن.»
ر_۳_۲_۱۰
P-3.II.10
۱فراموش نکن که از هر گونه خاص بودن باید دفاع شود، و دفاع خواهد شد.۲درمانگر بیدفاع، قدرت خداوند را با خود دارد، اما درمانگر دفاع کننده، سرچشمه رستگاری خود را فراموش کرده است.۳او نمیبیند و نمیشنود.۴پس، چگونه، میتواند آموزش دهد؟۵چون این اراده خداوند است که او جایگاه خود را در نقشه رستگاری بگیرد.۶چون این اراده خداوند است که به بیمارش کمک شود تا به او در آنجا بپیوندد.۷زیرا ناتوانی او در دیدن و شنیدن به هیچ وجه روحالقدس را محدود نمیکند.۸مگر در زمان.۹در زمان میتواند میان تقدیم و پذیرش شفا تأخیر بسیاری وجود داشته باشد.۱۰این حجابی است بر روی چهره مسیحا.۱۱با این حال این تنها میتواند یک وهم باشد، زیرا زمان وجود ندارد و اراده خداوند همیشه دقیقاً همانگونه بوده است که هست.