دورهسرود نیایشفصل ۳ - شفا 

س_۳_۱_۱

S-3.I.1

^۱معلول را با علت اشتباه نگیر، و نیز فکر نکن که بیماری مجزا و جدا از آنچه که علت آن باید باشد، است.^۲آن یک نشانه است، سایه‌ای از یک فکر شرورانه که به نظر می‌رسد واقعیت دارد و بر اساس عرف دنیا عادلانه است.^۳آن دلیل بیرونی «گناهان» درونی و گواه پندارهای نابخشاینده است که فرزند خداوند را مجروح می‌کنند و می‌خواهند که به او آسیب بزند.^۴شفای بدن ناممکن است و این را ماهیت مختصر «درمان» نشان می‌دهد.^۵بدن هنوز باید بمیرد، و بنابراین شفای آن بازگشتش به خاک را به تأخیر می‌اندازد، جایی که در آن زاده شده و باز خواهد گشت.

س_۳_۱_۲

S-3.I.2

^۱علت بدن عدم بخشایشِ فرزند خداوند است.^۲بدن سرچشمه خود را ترک نکرده است و این در درد و پیری و نشان مرگ بر آن به وضوح نمایان است.^۳برای کسانی که می‌پندارند زندگیشان به فرمان آن گره خورده و به تنفس ناپایدار و ریز آن پیوند خورده است، به نظر می‌رسد هراسان و شکننده است.^۴مرگ به آن‌ها خیره می‌شود، در حالی که هر لحظه به طور غیرقابل برگشتی از دستان چنگ زنندهٔ آنان گذشته و می‌رود، دستانی که نمی‌توانند آن‌ها را عقب نگه دارند.^۵و با تغییر و بیمار شدن بدن، آن‌ها احساس ترس می‌کنند.^۶زیرا آن‌ها رایحهٔ سنگین مرگ را در دل خود احساس می‌کنند.

س_۳_۱_۳

S-3.I.3

^۱بدن را می‌توان به عنوان معلول بخشایش حقیقی شفا داد.^۲تنها این می‌تواند آن جاودانگی را به یاد بیاورد که هدیه قداست و عشق است.^۳بخشایش باید توسط ذهنی داده شود که درک می‌کند که باید تمام سایه‌های روی چهرهٔ مقدس مسیحا را نادیده بگیرد، که در میانشان بیماری باید به عنوان یکی از آن‌ها دیده شود.^۴هیچ چیز جز این که؛ نشان قضاوتی است که توسط برادر بر برادر و فرزند خداوند بر خودش انجام می‌شود.^۵زیرا او بدن خود را به عنوان زندان خود لعنت کرده است، و فراموش کرده است که او این نقش را به آن داد.

س_۳_۱_۴

S-3.I.4

^۱کاری که او اکنون انجام داده است باید پسر خدا خنثی کند.^۲اما نه تنها.^۳زیرا او کلید زندان را دور انداخته است. بی گناهی مقدس او و یاد عشق پدرش.^۴با این حال، با صدایی که پدرش در او قرار داده به او کمک می‌شود.^۵اکنون قدرت شفا دادن هدیه پدرش است، زیرا از طریق صدای او او هنوز می‌تواند به پسرش برسد و به او یادآوری کند که بدن ممکن است خانه منتخب او شود، اما هرگز در حقیقت خانه او نخواهد بود.

س_۳_۱_۵

S-3.I.5

^۱بنابراین باید بین شفای واقعی و همتای معیوب آن تمایز قائل شد.^۲دنیای اضداد جای شفا است، زیرا در بهشت چه چیزی برای شفا وجود دارد؟^۳همانطور که دعا در جهان می تواند برای کشتن ببخشد و به ظاهر صدقه ببخشد، شفا نیز می تواند کاذب و درست باشد. شاهدی بر قدرت جهان یا عشق ابدی خدا.