م_۱۰_۳_۱

T-10.III.1

۱شما به خدا حمله نکرده اید و او را دوست دارید.۲آیا می توانید واقعیت خود را تغییر دهید؟۳هیچ کس نمی تواند خود را نابود کند.۴وقتی فکر می کنید دارید به خودتان حمله می کنید، نشانه ای است که از آنچه فکر می کنید متنفر هستید.۵و این، و فقط این، می تواند مورد حمله شما قرار گیرد.۶چیزی که فکر می‌کنید می‌تواند بسیار نفرت‌انگیز باشد و آنچه این تصویر عجیب شما را وادار می‌کند می‌تواند بسیار مخرب باشد.۷با این حال، ویرانی واقعی تر از تصویر نیست، اگرچه کسانی که بت می سازند، آنها را می پرستند.۸بت ها چیزی نیستند، اما پرستندگان آنها فرزندان خدا در بیماری هستند.۹خداوند آنها را از بیماری رها کرده و به ذهن خود باز می‌گرداند.۱۰او قدرت شما را برای کمک به آنها محدود نمی کند، زیرا او آن را به شما داده است.۱۱از آن نترسید، زیرا نجات شماست.

م_۱۰_۳_۲

T-10.III.2

۱چه تسلی دهنده‌ای برای فرزندان بیمار خداوند می‌تواند وجود داشته باشد جز قدرت او از طریق تو؟۲به یاد داشته باش که مهم نیست او در کجا در فرزندی پذیرفته شود.۳او همیشه برای همه پذیرفته می‌شود، و هنگامی که ذهن تو او را می‌پذیرد، یاد او در سراسر فرزندی بیدار می‌شود.۴برادرانت را با پذیرش خداوند برای آن‌ها به سادگی شفا بده.۵ذهن‌های شما از هم جدا نیستند، و خداوند تنها یک کانال برای شفا دارد زیرا او تنها یک فرزند دارد.۶پیوند ارتباطی باقی ماندهٔ خداوند با همهٔ فرزندانش آن‌ها را به یکدیگر، و آن‌ها را به او می‌پیوندد.۷آگاهی از این امر شفای آن‌هاست، زیرا این آگاهی این است که هیچ‌کس جدا نیست، و بنابراین هیچ کس بیمار نیست.

م_۱۰_۳_۳

T-10.III.3

۱باور به اینکه فرزند خداوند می‌تواند بیمار باشد، باور به این است که بخشی از خداوند می‌تواند رنج بکشد.۲عشق نمی‌تواند رنج بکشد، زیرا نمی‌تواند حمله کند.۳بنابراین به یاد آوردن عشق، آسیب‌ناپذیری را با خود به همراه می‌آورد.۴در حضور فرزند خداوند بیماری را نپذیر حتی اگر او به آن باور داشته باشد، زیرا پذیرش تو در مورد حضور خداوند در او تصدیق کنندهٔ عشق خداوند است که او فراموش کرده است.۵شناخت تو از او به عنوان بخشی از خداوند، حقیقت را در مورد خودش به او یادآوری می‌کند، در حالی که او آن را انکار می‌کند.۶آیا می‌خواهی انکار خداوند توسط او را تقویت کنی و در نتیجه بینایی نسبت به خودت را از دست دهی؟۷یا می‌خواهی تمامیتش را به او یادآوری کنی و آفریدگارت را همراه با او به یاد آوری؟

م_۱۰_۳_۴

T-10.III.4

۱باور داشتن به اینکه یک فرزند خداوند بیمار است به معنای پرستش همان خدای دروغینی است که او می‌پرستد.۲خداوند عشق را آفرید، نه بت‌پرستی را.۳همهٔ شکل‌های بت‌پرستی کاریکاتورهایی از آفرینش هستند، که توسط ذهن‌هایی بیمار آموزش داده می‌شوند که آنقدر تقسیم‌شده هستند که نمی‌دانند آفرینش، قدرت را تسهیم می‌کند و هرگز آن را غصب نمی‌کند.۴بیماری بت‌پرستی است، زیرا این باور است که می‌توان قدرت را از تو گرفت.۵با این حال این ناممکن است، زیرا تو بخشی از خداوند هستی، او که تمام قدرت است.۶یک خدای بیمار باید یک خدای دروغین باشد، که در تصویری ساخته شده است که سازنده‌اش می‌پندارد او آن‌گونه است.۷و این دقیقاً همان چیزی است که نفس در فرزند خداوند ادراک می‌کند؛ خدایی بیمار، خودساخته، خودبسنده، بسیار شرور و بسیار آسیب‌پذیر.۸آیا این خدای دروغینی است که می‌خواهی بپرستی؟۹آیا این تصویری است که می‌خواهی برای حفظ آن هوشیار باشی؟۱۰آیا واقعأ می‌ترسی این را از دست بدهی؟

م_۱۰_۳_۵

T-10.III.5

۱با آرامش به نتیجه‌گیری منطقی نظام فکری نفس بنگر و قضاوت کن که آیا آنچه پیشکش می‌کند واقعاً همان چیزی است که تو می‌خواهی، زیرا این همان چیزی است که به تو تقدیم می‌کند.۲برای به دست آوردنش تو مایلی که به الوهیت برادران خود حمله کنی، و در نتیجه الوهیت خود را نبینی.۳و تو تمایل داری آن را پنهان نگه داری، تا از خدای دروغینی محافظت کنی که می‌پنداری تو را از خطرها نجات می‌دهد، خطرهایی که در برابر آن‌ها می‌ایستد، اما وجود ندارند.

م_۱۰_۳_۶

T-10.III.6

۱هیچ بت پرستی در پادشاهی وجود ندارد، اما برای هر چیزی که خدا آفریده است، قدردانی زیادی وجود دارد، زیرا این آگاهی آرام است که هر یک بخشی از او هستند.۲پسر خدا بت نمی شناسد، اما پدرش را می شناسد.۳سلامتی در این دنیا همتای ارزش در بهشت است.۴این شایستگی من نیست که به شما کمک کنم، بلکه عشق من است، زیرا شما برای خود ارزشی قائل نیستید.۵وقتی برای خودت ارزشی قائل نباشی بیمار می شوی، اما ارزش من برای تو می تواند شفای تو باشد، زیرا ارزش پسر خدا یکی است.۶وقتی گفتم "سلام خود را به شما می دهم" منظورم این بود.۷آرامش از خدا به واسطه من به شما می رسد.۸این برای شماست اگرچه ممکن است آن را نخواهید.

م_۱۰_۳_۷

T-10.III.7

۱وقتی برادری مریض است به این دلیل است که درخواست صلح نمی کند و بنابراین نمی داند که آن را دارد.۲پذیرش صلح نفی توهم است و بیماری توهم.۳با این حال، هر پسر خدا این قدرت را دارد که توهمات را در هر کجای ملکوت انکار کند، صرفاً با انکار کامل آنها در خود.۴من می توانم تو را شفا بدهم چون تو را می شناسم.۵من ارزش تو را برای تو می دانم و این ارزش است که تو را کامل می کند.۶یک ذهن کامل بت پرست نیست و قوانین متضاد را نمی شناسد.۷من فقط شما را شفا می دهم زیرا فقط یک پیام دارم و آن حقیقت است.۸ایمان شما به آن زمانی که به من ایمان داشته باشید شما را کامل می کند.

م_۱۰_۳_۸

T-10.III.8

۱من پیام خدا را با فریب نمی آورم و شما این را یاد خواهید گرفت همانطور که یاد می گیرید که همیشه به اندازه قبولی دریافت می کنید.۲شما می توانید اکنون صلح را برای همه بپذیرید و به آنها آزادی کامل از همه توهمات بدهید زیرا صدای او را شنیدید.۳اما جز او خدایان دیگری نداشته باشید وگرنه نخواهید شنید.۴خدا به خدایی که شما می سازید حسادت نمی کند، بلکه شما می‌کنید.۵شما آنها را نجات می دهید و به آنها خدمت می کنید، زیرا معتقدید که آنها شما را ساخته اند.۶شما فکر می کنید آنها پدر شما هستند، زیرا این واقعیت ترسناک را به آنها القا می کنید که آنها را جایگزین خدا کرده اید.۷با این حال، وقتی به نظر می رسد که با شما صحبت می کنند، به یاد داشته باشید که هیچ چیز نمی تواند جایگزین خدا شود، و هر جایگزینی که تلاش کرده اید، چیزی نیست.

م_۱۰_۳_۹

T-10.III.9

۱پس ممکن است خیلی ساده باور کنید که از نیستی می ترسید، اما واقعاً از هیچ می ترسید.۲و در این آگاهی شفا می گیرید.۳شما خدایی را که به او گوش می دهید خواهید شنید.۴خدای بیماری را ساختی و با ساختن او توانستی خودت را بشنوی.۵اما شما او را نیافریدید، زیرا او اراده پدر نیست.۶بنابراین او ابدی نیست و در لحظه ای که نشان دهید تمایل خود را به پذیرش تنها امر ابدی نشان دهید، برای شما ساخته نمی شود.

م_۱۰_۳_۱۰

T-10.III.10

۱اگر خدا فقط یک پسر دارد، فقط یک خدا وجود دارد.۲شما واقعیت را با او در میان می گذارید، زیرا واقعیت تقسیم نمی شود.۳پذیرفتن خدایان دیگر در برابر او به معنای قرار دادن تصاویر دیگر قبل از خود است.۴شما متوجه نمی شوید که چقدر به خدایان خود گوش می دهید و چقدر مراقب آنها هستید.۵با این حال آنها فقط به این دلیل وجود دارند که به آنها احترام می گذارید.۶عزت را در جایی که لازم است قرار دهید و آرامش از آن شما خواهد بود.۷این میراث شما از پدر واقعی شماست.۸شما نمی توانید پدر خود را بسازید و پدری که ساخته اید شما را نساخته است.۹عزت ناشی از توهم نیست، زیرا احترام به آنها به معنای احترام به هیچ چیز نیست.۱۰با این حال ترس ناشی از آنها نیز نیست، زیرا هیچ چیز نمی تواند ترسناک باشد.۱۱شما ترس از عشق را به دلیل بی‌آزاری کامل آن انتخاب کرده‌اید، و به دلیل این ترس حاضر شده‌اید از کمک‌رسانی کامل خود و کمک کامل خود دست بکشید.

م_۱۰_۳_۱۱

T-10.III.11

۱فقط در قربانگاه خدا آرامش پیدا خواهید کرد.۲و این محراب در توست زیرا خداوند آن را در آنجا قرار داده است.۳صدای او همچنان شما را به بازگشت فرا می خواند و هنگامی که خدایان دیگری را در مقابل او قرار ندهید، شنیده می شود.۴شما می توانید خدای بیماری را برای برادران خود رها کنید. در واقع، اگر به خاطر خود او را رها کنید، باید این کار را انجام دهید.۵زیرا اگر خدای بیماری را در جایی دیدی، او را پذیرفته ای.۶و اگر او را بپذیری سجده کرده و عبادتش می‌کنی، زیرا او جانشین خدا شد.۷او این باور است که شما می توانید انتخاب کنید کدام خدا واقعی است.۸اگرچه واضح است که این ربطی به واقعیت ندارد، اما به همان اندازه واضح است که همه چیز با واقعیت آنطور که شما آن را درک می کنید، دارد.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.