م_۱۵_۱۰_۱

T-15.X.1

۱این در اختیار تو است، که در زمان، اتحاد کامل پدر و فرزند را به تأخیر بیندازی.۲زیرا در این دنیا، جاذبه احساس گناه میان آن‌ها قرار دارد.۳نه زمان و نه فصل‌ها هیچ‌کدام در ابدیت معنایی ندارند.۴اما در اینجا این وظیفهٔ روح‌القدس است که از هر دوی آن‌ها استفاده کند، البته نه آنگونه که نفس از آن‌ها استفاده می کند.۵این فصلی است که تولد من را در جهان جشن می‌گیری.۶با این حال نمی دانید چگونه این کار را انجام دهید.۷بگذارید روح القدس به شما تعلیم دهد و اجازه دهید تولد شما را از طریق او جشن بگیرم.۸تنها هدیه ای که می توانم از تو بپذیرم هدیه ای است که به تو دادم.۹همانطور که من نسخه شما را انتخاب می کنم، مرا آزاد کنید.۱۰زمان مسیح را با هم جشن می گیریم، زیرا اگر از هم جدا باشیم معنایی ندارد.

م_۱۵_۱۰_۲

T-15.X.2

۱لحظه مقدس واقعاً زمان مسیح است.۲زیرا در این لحظه رهایی بخش هیچ گناهی بر گردن پسر خدا نیست و بدین ترتیب قدرت نامحدود او به او بازگردانده می شود.۳چه هدیه دیگری می توانید به من بدهید، در حالی که فقط همین را انتخاب می کنم که به شما تقدیم کنم؟۴و دیدن من این است که مرا در همه ببینی، و به همه هدیه ای را که به من می دهی تقدیم کنی.۵من به اندازه خدا ناتوان از قربانی شدن هستم و هر قربانی که از خودت بخواهی از من می خواهی.۶اکنون بیاموزید که هر نوع قربانی چیزی نیست جز محدودیتی که بر بخشایش تحمیل شده است.۷و با این محدودیت، پذیرش محدودی از هدیه ای که من به شما ارائه می کنم، دارید.

م_۱۵_۱۰_۳

T-15.X.3

۱ما که یکی هستیم نمی توانیم جدا بدهیم.۲وقتی مایلید رابطه ما را واقعی بپذیرید، احساس گناه هیچ جذابیتی برای شما نخواهد داشت.۳زیرا در اتحاد ما همه برادران ما را خواهید پذیرفت.۴هدیه اتحاد تنها هدیه ای است که برای دادنش به دنیا آمده ام.۵آن را به من بده تا آن را داشته باشی.۶زمان مسیح زمان تعیین شده برای هدیه آزادی است که به همه تقدیم می شود.۷و با پذیرش آن، آن را به همه عرضه می کنید.

م_۱۵_۱۰_۴

T-15.X.4

۱این در قدرت شماست که این فصل را مقدس کنید، زیرا در اختیار شماست که زمان مسیح را اکنون بسازید.۲انجام این کار به یکباره امکان پذیر است زیرا فقط یک تغییر در ادراک لازم است، زیرا شما فقط یک اشتباه مرتکب شده اید.۳خیلی به نظر می رسد، اما همه چیز یکسان است.۴زیرا اگر چه ایگو اشکال مختلفی به خود می گیرد، اما همیشه همان ایده است.۵چیزی که عشق نیست همیشه ترس است و نه چیز دیگر.

م_۱۵_۱۰_۵

T-15.X.5

۱لازم نیست ترس را از طریق تمام مسیرهای مداری که از طریق آن در زیر زمین نقب می‌زند و در تاریکی پنهان می‌شود دنبال کنیم تا به اشکالی کاملاً متفاوت از آنچه هست ظاهر شود.۲با این حال، لازم است هر یک را تا زمانی که اصل حاکم بر همه آنها را حفظ کنید، بررسی کنید.۳زمانی که بخواهید آنها را نه جدا از هم، بلکه به عنوان مظاهر متفاوت یک ایده و یکی که نمی خواهید در نظر بگیرید، با هم می روند.۴ایده به سادگی این است: شما معتقدید که می توان میزبان نفس یا گروگان خدا بود.۵این همان انتخابی است که فکر می کنید دارید، و تصمیمی است که معتقدید باید بگیرید.۶شما هیچ جایگزین دیگری نمی بینید، زیرا نمی توانید این واقعیت را بپذیرید که فداکاری چیزی به دست نمی آورد.۷فداکاری آنقدر برای سیستم فکری شما ضروری است که رستگاری جدا از فداکاری برای شما معنایی ندارد.۸آشفتگی فداکاری و عشق تو چنان عمیق است که نمی توانی عشق را بدون فداکاری تصور کنی.۹و این است که شما باید به آن نگاه کنید. فداکاری حمله است نه عشق.۱۰اگر جز همین یک ایده را می پذیرفتی، ترس از عشق از بین می رفت.۱۱وقتی ایده فداکاری حذف شده باشد، احساس گناه نمی تواند دوام بیاورد.۱۲زیرا اگر فداکاری باشد، یکی باید بپردازد و یکی باید بگیرد.۱۳و تنها سوالی که باقی می ماند این است که قیمت آن چقدر است و برای دریافت چه چیزی.

م_۱۵_۱۰_۶

T-15.X.6

۱به عنوان میزبان ایگو، شما معتقدید که می توانید هر زمان که بخواهید تمام گناه خود را از بین ببرید و در نتیجه آرامش را خریداری کنید.۲و به نظر نمی رسد پرداخت از آن شما باشد.۳در حالی که بدیهی است که ایگو خواهان پرداخت است، به نظر نمی رسد که هرگز آن را از شما مطالبه کند.۴شما حاضر نیستید تشخیص دهید که نفسی که دعوت کردید، فقط به کسانی خائن است که فکر می کنند میزبان آن هستند.۵نفس هرگز به شما اجازه نمی دهد این را درک کنید، زیرا این شناخت آن را بی خانمان می کند.۶زیرا هنگامی که تشخیص به وضوح آغاز می شود، فریب هیچ شکلی را نخواهید خورد که نفس برای محافظت از خود در برابر دید شما به خود می گیرد.۷هر فرم فقط به عنوان پوششی برای یک ایده که در پشت همه آنها پنهان است شناخته می شود. که عشق فداکاری می خواهد، و بنابراین از حمله و ترس جدایی ناپذیر است.۸و این گناه بهای عشق است که باید با ترس پرداخت شود.

م_۱۵_۱۰_۷

T-15.X.7

۱پس چقدر خدا برای شما ترسناک شده است و چقدر فداکاری بزرگی را باور دارید که عشق او می خواهد!۲زیرا عشق کامل نیازمند فداکاری کامل است.۳و بنابراین به نظر می‌رسد که نفس از شما کمتر از خدا می‌خواهد، و از بین آن دو به عنوان کوچک‌تر از دو شر مورد قضاوت قرار می‌گیرد، یکی از آن‌ها شاید کمی ترسیده شود، اما دیگری باید نابود شود.۴زیرا شما عشق را ویرانگر می بینید و تنها سوال شما این است که چه کسی باید نابود شود، شما یا دیگری؟۵شما به دنبال پاسخ به این سوال در روابط خاص خود هستید، که در آن به نظر می رسد هم ویرانگر هستید و هم تا حدی ویران می شوید، اما قادر به انجام هیچکدام نیستید.۶و این فکر می‌کنی که تو را از دست خدا نجات می‌دهد، کسی که عشق کامل او را به کلی نابود می‌کند.

م_۱۵_۱۰_۸

T-15.X.8

۱شما فکر می کنید که همه بیرون از شما فداکاری شما را می خواهند، اما نمی بینید که فقط شما و فقط از خودتان فداکاری می کنید.۲با این حال، تقاضای قربانی آنقدر وحشیانه و ترسناک است که نمی توانید آن را در جایی که هست بپذیرید.۳بهای واقعی نپذیرفتن این موضوع آنقدر زیاد بوده که به جای اینکه به آن نگاه کنید، خدا را بخشیده اید.۴زیرا اگر خدا از شما فداکاری کامل بخواهد، به نظر می رسد که او را به بیرون و از خود دور کنید و میزبان او نباشید، امن تر به نظر می رسد.۵شما خیانت نفس را به او نسبت دادید و از آن دعوت کردید که جای او را بگیرد تا از شما در برابر او محافظت کند.۶و نمی‌دانی که این چیزی است که به آن دعوت کردی که تو را نابود می‌کند، و از تو فداکاری کامل می‌طلبد.۷هیچ فداکاری جزئی این میهمان وحشی را خشنود نمی کند، زیرا مهاجمی است که به نظر می رسد مهربانی می کند، اما همیشه قربانی را کامل می کند.

م_۱۵_۱۰_۹

T-15.X.9

۱شما موفق نخواهید شد که جزئی گروگان نفس باشید، زیرا هیچ معامله ای را حفظ نمی کند و چیزی برای شما باقی نمی گذارد.۲همچنین نمی توانید میزبان نسبی آن باشید.۳شما باید بین آزادی کامل و اسارت کامل یکی را انتخاب کنید، زیرا هیچ جایگزینی جز اینها وجود ندارد.۴در تلاش برای جلوگیری از تشخیص تنها تصمیمی که باید بگیرید، مصالحه های زیادی را امتحان کرده اید.۵و با این حال، تشخیص تصمیم، همان طور که هست، است که تصمیم را بسیار آسان می کند.۶رستگاری، از خدا بودن، ساده است، و بنابراین درک آن بسیار آسان است.۷سعی نکنید آن را از خودتان فرافکنی کنید و آن را بیرون از خودتان ببینید.۸در تو هم پرسش است و هم پاسخ؛ تقاضای ایثار و آرامش خداوند.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.