م_۱۵_۱۱_۱

T-15.XI.1

۱از این بترسید که کل ایده فداکاری را صرفاً ساخته خودتان تشخیص ندهید.۲و با تلاش برای محافظت از خود از جایی که نیست، به دنبال امنیت نباشید.۳برادران و پدرتان برای شما بسیار ترسیده اند.۴و برای چند رابطه خاص با آنها چانه می‌زنید، که فکر می‌کنید در آن موارد ایمنی را می‌بینید.۵بیش از این تلاش نکنید که افکار خود و اندیشه ای را که به شما داده شده است از هم دور نگه دارید.۶هنگامی که آنها دور هم جمع می شوند و درک می کنند که کجا هستند، انتخاب بین آنها چیزی نیست جز یک بیداری ملایم، و به سادگی باز کردن چشمان خود به نور روز زمانی که دیگر نیازی به خواب ندارید نیست.

م_۱۵_۱۱_۲

T-15.XI.2

۱نشانه کریسمس یک ستاره است، نوری در تاریکی.۲آن را بیرون از خودت نبین، بلکه درخشان در بهشت درون، و آن را به عنوان نشانه اینکه زمان مسیحا فرا رسیده است بپذیر.۳او می‌آید در حالی که چیزی درخواست نمی‌کند.۴هیچ گونه قربانی، از هیچ کس، از طرف او خواسته نمی‌شود.۵در حضور او، تمام ایده قربانی کردن همه معنا را از دست می‌دهد.۶زیرا او میزبان خداوند است.۷و تو تنها نیاز داری او را به درون دعوت کنی با تشخیص اینکه میزبان او یگانه است، و هیچ فکری که بیگانه با یگانگی او است نمی‌تواند در آنجا با او بماند.۸عشق باید تمام باشد تا از او استقبال کند، زیرا حضور تقدس، تقدسی را که احاطه کرده است، می‌آفریند.۹هیچ ترسی نمی‌تواند آن میزبان را که در زمان مسیحا گهواره خداوند است، لمس کند، زیرا میزبان به اندازه معصومیت کاملی که او از آن محافظت می‌کند، مقدس است، و قدرتش از او محافظت می‌کند.

م_۱۵_۱۱_۳

T-15.XI.3

۱این کریسمس همه چیزهایی که تو را آزار می‌دهند‌ را به روح‌القدس بسپار.۲بگذار که خودت کاملا شفا یابی تا بتوانی در شفا با او همراه شوی، و بگذار با آزاد کردن همه با خود، آزادی‌مان را با هم جشن بگیریم.۳هیچ چیزی را جا نگذار، زیرا رهایی کامل است، و هنگامی که آن را با من پذیرفتی آن را با من خواهی داد.۴همه دردها و قربانی‌ها و کوچکی‌ها در رابطه ما, که به اندازه رابطه ما با پدرمان بی‌گناه، و به همان اندازه قدرتمند است ناپدید خواهند شد.۵درد به نزد ما آورده خواهد شد و در حضور ما ناپدید خواهد شد، و بدون درد هیچ قربانی نمی‌تواند وجود داشته باشد.۶و بدون قربانی، عشق باید وجود داشته باشد.

م_۱۵_۱۱_۴

T-15.XI.4

۱تو که باور داری قربانی کردن عشق است باید بیاموزی که قربانی کردن جدایی از عشق است.۲زیرا قربانی کردن احساس گناه را به همراه می‌آورد یقینا همانطور که عشق صلح را به همراه می‌آورد.۳احساس گناه شرط قربانی کردن است، همانطور که صلح شرط برای آگاهی از رابطه تو با خداوند است.۴تو از طریق احساس گناه پدر و برادرانت را از خود دور می‌کنی.۵از طریق صلح آن‌ها را دوباره دعوت می‌کنی، و متوجه می‌شوی که در همان جایی که آن‌ها را دعوت می‌کنی حاضر هستند.۶آنچه را که از خود حذف می‌کنید ترسناک به نظر می‌رسد، زیرا به آن ترس می‌بخشید و سعی می‌کنید آن را بیرون کنید، اگرچه بخشی از وجود شماست.۷چه کسی می تواند بخشی از خود را نفرت انگیز بداند و در آرامش در درون خود زندگی کند؟۸و چه کسی می‌تواند با بیرون راندن بهشت و دادن صفات جهنمی، بدون اینکه خود را ناقص و تنها بداند، "تضاد" بهشت و جهنم را در او حل کند؟

م_۱۵_۱۱_۵

T-15.XI.5

۱تا زمانی که بدن را به عنوان واقعیت خود درک کنید، تا زمانی که خود را تنها و محروم خواهید دید.۲و تا زمانی که شما نیز خود را قربانی فداکاری می‌دانید که برای قربانی کردن دیگران موجه است.۳زیرا چه کسی می تواند بهشت و خالق آن را بدون احساس فداکاری و از دست دادن کنار بزند؟۴و چه کسی می تواند بدون تلاش برای بازگرداندن خود، قربانی و از دست بدهد؟۵با این حال چگونه می توانید این کار را خودتان انجام دهید، در حالی که اساس تلاش شما اعتقاد به واقعیت محرومیت است؟۶محرومیت باعث ایجاد حمله می شود، این باور که حمله موجه است.۷و تا زمانی که محرومیت را حفظ کنی، حمله تبدیل به رستگاری و ایثار تبدیل به عشق می شود.

م_۱۵_۱۱_۶

T-15.XI.6

۱همینطور است که در تمام جست و جوی عشق، فداکاری می جویی و آن را می یابی.۲با این حال می بینید که عشق نیست.۳غیرممکن است که عشق چیست را انکار کرد و هنوز آن را تشخیص داد.۴معنای عشق در آن چیزی است که شما بیرون از خود افکنده اید و جدا از شما معنایی ندارد.۵این چیزی است که شما ترجیح می دهید نگه دارید که هیچ معنایی ندارد، در حالی که همه چیزهایی که دور نگه می دارید، تمام معنای جهان را در خود نگه می دارد، و جهان را در معنای خود نگه می دارد.۶اگر جهان در تو ملحق نمی شد، از خدا جدا بود و بی او بودن، بی معنا بودن است.

م_۱۵_۱۱_۷

T-15.XI.7

۱در لحظه مقدس شرط عشق برآورده می شود، زیرا ذهن ها بدون دخالت بدن به هم می پیوندند و هر جا ارتباط برقرار باشد آرامش است.۲شاهزاده صلح به دنیا آمد تا شرایط عشق را با آموزش برقرار کند که حتی اگر بدن از بین برود، ارتباط ناگسستنی باقی می‌ماند، مشروط بر اینکه بدن را وسیله ارتباط ضروری ندانید.۳و اگر این درس را درک کنید، متوجه خواهید شد که فدا کردن بدن، فدا کردن هیچ چیز نیست و ارتباطی که باید از ذهن باشد، قابل فدا کردن نیست.۴پس فداکاری کجاست؟۵درسی که من برای آموزش به دنیا آمدم و هنوز هم به همه برادرانم خواهم آموخت این است که فداکاری در جایی نیست و عشق همه جا هست.۶زیرا ارتباط همه چیز را در بر می گیرد و در آرامشی که دوباره برقرار می کند، عشق خود به خود می آید.

م_۱۵_۱۱_۸

T-15.XI.8

۱اجازه ندهید ناامیدی شادی کریسمس را تیره کند، زیرا زمان مسیح جدا از شادی بی معنی است.۲بیایید به جشن صلح بپیوندیم و از هیچ کس قربانی نخواهیم کرد، زیرا شما عشقی را که به شما تقدیم می کنم به من عرضه می کنید.۳چه چیزی می‌تواند سرورآمیزتر از این باشد که درک کنیم ما از هیچ چیزی محروم نیستیم؟۴این پیام زمان مسیح است که من به شما می‌دهم تا آن را بدهید و به پدری که آن را به من داد برگردانید.۵زیرا در زمان مسیح ارتباط برقرار می شود و او در جشن آفرینش پسرش به ما می پیوندد.

م_۱۵_۱۱_۹

T-15.XI.9

۱خداوند از میزبان مقدسی که او را پذیرفتند سپاسگزاری می کند و به او اجازه می دهد وارد شود و در جایی که می خواهد بماند.۲و با استقبال شما، شما را به درون خود می پذیرد، زیرا آنچه در شماست که از او استقبال می کنید، به سوی او باز می گردد.۳و ما تمامیت او را جشن می گیریم همانطور که از او در خود استقبال می کنیم.۴کسانی که پدر را می پذیرند با او یکی هستند و میزبان او هستند که آنها را آفریده است.۵و با اجازه ورود به او، یاد پدر با او وارد می شود و تنها رابطه ای را که تا به حال داشته اند و می خواهند داشته باشند با او به یاد می آورند.

م_۱۵_۱۱_۱۰

T-15.XI.10

۱این موقعی است که در آن به زودی سالی جدید از زمان مسیحا متولد می‌شود.۲من به تو ایمان کامل دارم که تمام آنچه که می‌خواهی به انجام برسانی را انجام خواهی داد.۳هیچ چیز کم نخواهد بود، و تو به اتمام خواهی رساند و ویران نخواهی کرد.۴پس، به برادرت بگو:
۵من تو را به عنوان بخشی از خودم به روح‌القدس می‌دهم.۶می‌دانم که آزاد خواهی شد، مگر اینکه بخواهم از تو برای زندانی کردن خودم استفاده کنم.۷به نام آزادی‌ام آزادی تو را انتخاب می‌کنم، زیرا درمی‌یابم که با هم آزاد خواهیم شد.
۸اینگونه سال در سرور و آزادی آغاز خواهد شد.۹کارهای زیادی هست که باید انجام دهیم، و ما مدت‌ها به تأخیر افتاده‌ایم.۱۰با تولد امسال، لحظه مقدس را بپذیر و نقش خود در بیداری بزرگ را که مدت‌ها است ناتمام مانده، ایفا کن.۱۱امسال را با یکسان کردنش متفاوت کن.۱۲و بگذار همه روابطت برای تو مقدس شوند.۱۳این اراده ما است.۱۴آمین.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.