م_۱۶_۵_۱
T-16.V.1
۱در نگاه کردن به رابطه خاص، ابتدا باید متوجه شد که درد زیادی را به همراه دارد.۲اضطراب، ناامیدی، گناه و حمله همه وارد آن میشوند، دورههایی که به نظر میرسد از بین رفتهاند.۳همه اینها را باید برای آنچه هستند فهمید.۴به هر شکلی که باشند، همیشه حمله ای به خود هستند تا دیگری را مقصر جلوه دهند.۵من قبلاً در این مورد صحبت کرده ام، اما جنبه هایی از آنچه واقعاً تلاش می شود وجود دارد که به آنها اشاره نشده است.
م_۱۶_۵_۲
T-16.V.2
۱خیلی ساده، تلاش برای مقصر جلوه دادن همیشه علیه خداست.۲زیرا ایگو از شما می خواهد که او و تنها او را به عنوان گناهکار ببینید و پسر بودن را برای حمله و بدون محافظت از آن رها کنید.۳رابطه عشقی خاص، سلاح اصلی نفس برای دور نگه داشتن شما از بهشت است.۴به نظر می رسد که این یک سلاح نیست، اما اگر در نظر بگیرید که چقدر برای آن ارزش قائل هستید و چرا، متوجه خواهید شد که باید چه باشد.
م_۱۶_۵_۳
T-16.V.3
۱رابطه عشقی خاص، افتخارآمیزترین موهبت نفس است و برای کسانی که تمایلی به ترک گناه ندارند، بیشترین جذابیت را دارد.۲«پویایی» ایگو در اینجا واضحتر است، چون روی جذابیت این پیشنهاد حساب میکنیم، فانتزیهایی که در اطراف آن متمرکز میشوند اغلب کاملاً آشکار هستند.۳در اینجا معمولاً آنها را قابل قبول و حتی طبیعی ارزیابی می کنند.۴هیچ کس دوست داشتن و نفرت با هم را عجیب نمی داند و حتی کسانی که نفرت را گناه می دانند، صرفا احساس گناه می کنند، اما آن را اصلاح نمی کنند.۵این شرایط «طبیعی» جدایی است و کسانی که می آموزند که اصلاً طبیعی نیست، به نظر می رسد که آنها غیر طبیعی هستند.۶زیرا این جهان برعکس بهشت است و در مقابل آن ساخته شده است و همه چیز در اینجا جهتی دقیقاً برعکس آنچه حقیقت دارد می گیرد.۷در بهشت که معنی عشق معلوم است عشق همان اتحاد است.۸در اینجا که توهم عشق به جای عشق پذیرفته می شود، عشق به عنوان جدایی و طرد تلقی می شود.
م_۱۶_۵_۴
T-16.V.4
۱در رابطه ویژه، زاده شده از آرزوی پنهانی برای عشق ویژه از طرف خداوند است، که نفرت نفس پیروز میشود.۲زیرا رابطه ویژه چشمپوشی از عشق خداوند، و تلاش برای حفظ آن ویژه بودن برای خود است که او انکار کرد.۳برای حفظ نفس ضروری است که شما معتقد باشید این خاص بودن جهنم نیست، بلکه بهشت است.۴زیرا ایگو هرگز نخواهد دید که جدایی تنها میتواند از دست دادن باشد، زیرا تنها شرایطی است که بهشت نمیتواند در آن باشد.
م_۱۶_۵_۵
T-16.V.5
۱برای همه، بهشت تکمیل شدن است.۲در این مورد نمیتواند اختلاف نظری در کار باشد، زیرا هم نفس و هم روحالقدس آن را میپذیرند.۳با این حال، آنها در مورد اینکه تکمیل شدن چیست، و چگونه به انجام میرسد، کاملاً اختلاف نظر دارند.۴روحالقدس میداند که تکمیل شدن ابتدا در وحدت نهفته است، و سپس در گسترش وحدت.۵تكميل شدن برای نفس در پيروزی، و در گسترش «چیرگی» حتی تا پيروزی نهايی بر خداوند نهفته است.۶در این، آزادی نهایی خود را میبیند، زیرا چیزی باقی نخواهد ماند تا با نفس مداخله کند.۷این ایده او از بهشت است.۸و بنابراین وحدت، که حالتی است که در آن نفس نمیتواند دخالت کند، باید جهنم باشد.
م_۱۶_۵_۶
T-16.V.6
۱رابطه خاص یک وسیله نفسانی عجیب و غیرطبیعی برای پیوستن به جهنم و بهشت و غیر قابل تشخیص کردن آنهاست.۲و تلاش برای یافتن «بهترین» تصوری هر دو جهان صرفاً به خیالپردازیهای هر دو و ناتوانی در درک هر یک آنطور که هست منجر شده است.۳رابطه خاص پیروزی این سردرگمی است.۴نوعی اتحادیه است که اتحاد از آن مستثنی است و اساس تلاش برای اتحاد بر طرد است.۵چه مثالی بهتر از این اصل ایگو، «جستجو، اما پیدا نمیکنی» وجود دارد؟
م_۱۶_۵_۷
T-16.V.7
۱شگرفتر از همه، مفهوم آن خود است که نفس در رابطه ویژه پرورش میدهد.۲این «خود» به دنبال رابطه است تا خود را کامل کند.۳اما هنگامی که رابطه ویژهای را پیدا میکند که فکر میکند در آن این کار را میتواند انجام دهد خود را کنار میگذارد، و سعی میکند خودش را در برابر خود دیگری «معامله» کند.۴این اتحاد نیست، زیرا هیچ افزایش و گسترشی در کار نیست.۵هر شریک سعی میکند خودی را که نمیخواهد در برابر خودی که فکر می کند ترجیح میدهد فدا کند.۶و او به خاطر «گناهِ» گرفتن، و در عوض هیچ چیزِ با ارزشی در ازای آن ندادن احساس گناه میکند.۷او چقدر برای خودی که کنار میگذارد میتواند ارزش قائل شود تا به خودی «بهتر» دست یابد؟
م_۱۶_۵_۸
T-16.V.8
۱خود «بهتر» که ایگو به دنبال آن است، همیشه خاصتر است.۲و هر که به نظر می رسد دارای یک خود خاص است، برای آنچه می توان از او گرفت، "محبوب" می شود.۳جایی که هر دو شریک این خود خاص را در یکدیگر می بینند، ایگو "اتحادی که در بهشت ایجاد شده است" را می بیند.۴زیرا هیچ کس متوجه نخواهد شد که او جهنم را خواسته است، و بنابراین او در توهم بهشتی ایگو که به او پیشنهاد دخالت در بهشت را داده است، دخالت نخواهد کرد.۵با این حال، اگر همه توهمات ناشی از ترس باشند، و نمی توانند از هیچ چیز دیگری باشند، توهم بهشت چیزی بیش از یک شکل "جذاب" ترس نیست، که در آن احساس گناه در اعماق دفن شده و به شکل "عشق" بالا می رود.
م_۱۶_۵_۹
T-16.V.9
۱جذابیت جهنم تنها در جاذبه وحشتناک احساس گناه نهفته است، که نفس برای کسانی که ایمان خود را به کوچکی می دانند، نشان می دهد.۲اعتقاد به کوچک بودن در هر رابطه ویژه ای نهفته است، زیرا فقط محرومان می توانند برای خاص بودن ارزش قائل شوند.۳تقاضا برای خاص بودن، و درک دادن خاص بودن به عنوان یک عمل عاشقانه، عشق را نفرت انگیز می کند.۴هدف واقعی رابطه ویژه، مطابق با اهداف ایگو، تخریب واقعیت و جایگزینی توهم است.۵زیرا ایگو خود یک توهم است و تنها توهمات می توانند شاهد «واقعیت» آن باشند.
م_۱۶_۵_۱۰
T-16.V.10
۱اگر رابطه ویژه را به عنوان یک پیروزی بر خداوند درک میکردی، آیا آن را میخواستی؟۲به ماهیت ترسناک آن فکر نکنیم، نه به گناهی که باید به همراه داشته باشد، نه به غم و تنهایی.۳زیرا اینها فقط صفات کل دین جدایی و کل زمینه ای است که تصور می شود در آن رخ می دهد.۴موضوع اصلی در مراسم فداکاری آن این است که خدا باید بمیرد تا بتوانید زندگی کنید.۵و این مضمون است که در رابطه خاص مطرح می شود.۶از طریق مرگ خود فکر میکنید میتوانید به خود دیگری حمله کنید و آن را از دیگری ربودید تا جایگزین خودی شوید که از آن نفرت دارید.۷و شما آن را تحقیر می کنید زیرا فکر نمی کنید خاص بودن مورد نیاز شما را ارائه می دهد.۸و با نفرت از آن، آن را کوچک و نالایق ساختی، زیرا از آن می ترسی.
م_۱۶_۵_۱۱
T-16.V.11
۱چگونه می توانید به چیزی که فکر می کنید به آن حمله کرده اید قدرت نامحدود بدهید؟۲حقیقت چنان برای شما ترسناک شده است که اگر ضعیف و اندک و بی ارزش نباشد جرأت نخواهید داشت به آن نگاه کنید.۳فکر میکنید امنتر است که به خود کوچکی که ساختهاید قدرتی بدهید که از حقیقت خلاص کردهاید، بر آن پیروز شوید و آن را درمانده رها کنید.۴ببینید دقیقاً چگونه این آیین در رابطه خاص اجرا می شود.۵محرابی در میان دو نفر جدا از هم برپا میشود که هر یک بر روی آن میخواهد خود را بکشد و بر بدن خود خود دیگری را برافراشته تا قدرت خود را از مرگش بگیرد.۶بارها و بارها این آیین اجرا می شود.۷و هرگز کامل نمی شود و هرگز کامل نمی شود.۸مراسم تکمیل نمی تواند کامل شود، زیرا زندگی نه از مرگ برمی خیزد و نه بهشت از جهنم.
م_۱۶_۵_۱۲
T-16.V.12
۱هر گاه هر شکلی از رابطهٔ ویژه تو را وسوسه میکند تا در مناسک به دنبال عشق بگردی، به یاد داشته باش که عشق محتوا است، و نه شکل از هر نوعی.۲رابطه ویژه مناسکی از شکل است، با هدف فرازاندن شکل برای جایگزین کردن خداوند به بهای حذف محتوا.۳هیچ معنایی در شکل وجود ندارد، و هرگز وجود نخواهد داشت.۴رابطه خاص باید همانگونه که هست شناخته شود. آیینی بی معنی که در آن از مرگ خدا نیرو گرفته می شود و بر قاتل او سرمایه گذاری می شود تا نشانه ای باشد که شکل بر محتوا پیروز شده و عشق معنای خود را از دست داده است.۵آیا می خواهید این امکان وجود داشته باشد، حتی فارغ از غیرممکن بودن آشکار آن؟۶اگر ممکن بود خودت را درمانده می کردی.۷خدا عصبانی نیست.۸او فقط نمی توانست اجازه دهد این اتفاق بیفتد.۹شما نمی توانید نظر او را تغییر دهید.۱۰هیچ آیینی که بر پا کرده اید و رقص مرگ در آن شما را شاد می کند، نمی تواند مرگ را به ابدیت برساند.۱۱همچنین جانشین انتخابی شما برای تمامیت خدا نمی تواند هیچ تأثیری بر آن داشته باشد.
م_۱۶_۵_۱۳
T-16.V.13
۱در رابطه خاص چیزی بیش از تلاشی بی معنی برای برانگیختن خدایان دیگر در برابر او و با پرستش آنها برای پوشاندن کوچکی و عظمت او را نبینید.۲به نام تکمیل شما این را نمی خواهید.۳زیرا هر بتی را که برای قرار دادن در پیشگاه او بلند می کنید، به جای آنچه هستید، در برابر شما می ایستد.
م_۱۶_۵_۱۴
T-16.V.14
۱رستگاری در این واقعیت ساده نهفته است که توهمات ترسناک نیستند زیرا درست نیستند.۲اما به نظر می رسد که تا حدی می ترسند که شما آنها را به خاطر آنچه هستند تشخیص دهید. و شما در انجام این کار تا حدی که می خواهید درست باشد شکست خواهید خورد.۳و به همان اندازه که حقيقت را انکار مي کنيد، و به همين ترتيب در انتخاب ساده بين حقيقت و توهم شکست مي خوريد. خدا و خیال.۴این را به خاطر بسپارید، و شما هیچ مشکلی در درک تصمیم به عنوان همان چیزی که هست نخواهید داشت و نه بیشتر.
م_۱۶_۵_۱۵
T-16.V.15
۱هسته اصلی توهم جدایی صرفاً در تخیل نابودی معنای عشق نهفته است.۲و تا زمانی که معنای عشق به شما بازگردانده نشود، نمی توانید خودتان را که در معنای آن سهیم هستید، بشناسید.۳جدایی تنها تصمیم برای نشناختن خودت است.۴کل این سیستم فکری یک تجربه یادگیری بدقت ساخته شده است، که برای دوری از حقیقت و هدایت به سوی تخیل طراحی شده است.۵با این حال برای هر یادگیری که تو را آزار میدهد، خداوند اصلاح و رهایی کامل از همه عواقب آن را به تو عطا میکند.
م_۱۶_۵_۱۶
T-16.V.16
۱تصمیم درباره گوش دادن یا گوش ندادن به این دوره و پیروی از آن، تنها انتخاب میان حقیقت و وهم است.۲زیرا اینجا حقیقت، از وهم جدا میشود و به هیچ وجه با آن اشتباه گرفته نمیشود.۳این انتخاب چقدر ساده میشود هنگامی که تنها به عنوان همان چیزی که هست ادراک شود.۴زیرا تنها تخیلات اختلال در انتخاب کردن را ممکن میسازند، و آنها کاملاً غیرواقعی هستند.
م_۱۶_۵_۱۷
T-16.V.17
۱امسال در نتیجه زمان گرفتن آسانترین تصمیمی است که تاکنون با آن روبرو شدهای، و همچنین تنها تصمیم.۲تو از پل به سوی واقعیت عبور خواهی کرد تنها به این دلیل که تشخیص خواهی داد خداوند در آن طرف است، و اصلا هیچ چیزی در اینجا نیست.۳زمانی که به این پی برده باشی، غیرممکن است که این تصمیم طبیعی را نگیری.