م_۱۷_۷_۱
T-17.VII.1
۱جانشین جنبه های موقعیت شاهد بی ایمانی شماست.۲آنها نشان می دهند که شما باور نمی کردید که وضعیت و مشکل در یک مکان است.۳مشکل کمبود ایمان بود، و این را نشان میدهی که آن را از منبعش حذف میکنی و در جای دیگری قرار میدهی.۴در نتیجه شما مشکل را نمی بینید.۵اگر ایمان نداشتید که می توان آن را حل کرد، مشکل از بین می رفت.۶و موقعیت برای شما معنادار می شد، زیرا دخالت در راه تفاهم برطرف می شد.۷رفع مشکل در جای دیگر، حفظ آن است، زیرا خود را از آن دور می کنید و آن را غیر قابل حل می کنید.
م_۱۷_۷_۲
T-17.VII.2
۱در هیچ شرایطی مشکلی نیست که ایمان حل نکند.۲هیچ تغییری در هیچ جنبه ای از مشکل وجود ندارد، اما راه حل را غیرممکن می کند.۳زیرا اگر بخشی از مسئله را به جای دیگری منتقل کنید، معنای مسئله باید از بین برود و راه حل مسئله در معنای ذاتی آن است.۴آیا ممکن نیست که همه مشکلات شما حل شده باشد، اما خودتان را از راه حل حذف کرده باشید؟۵با این حال، ایمان باید در جایی باشد که کاری انجام شده است، و شما آن را انجام میدهید.
م_۱۷_۷_۳
T-17.VII.3
۱موقعیت یک رابطه است، به هم پیوستن افکار.۲اگر مشکلات درک می شوند، به این دلیل است که افکار در تضاد قضاوت می شوند.۳اما اگر هدف حقیقت باشد، این غیر ممکن است.۴باید تصوری از بدن وارد شده باشد، زیرا ذهن ها نمی توانند حمله کنند.۵فکر بدن نشانه بی ایمانی است، زیرا بدن نمی تواند چیزی را حل کند.۶این دخالت آنها در رابطه است، یک اشتباه در افکار شما در مورد موقعیت، که سپس توجیهی برای عدم ایمان شما می شود.۷شما این خطا را انجام خواهید داد، اما اصلا نگران آن نباشید.۸خطا مهم نیست.۹بیایمانی که به ایمان آورده شود، هرگز با حقیقت تداخل نخواهد داشت.۱۰اما بی ایمانی که در برابر حقیقت به کار می رود همیشه ایمان را از بین می برد.۱۱اگر ایمان ندارید، بخواهید که آن را در جایی که از دست داده است، بازگردانند، و بخواهید که آن را در جای دیگری جبران نکنید، گویی به ناحق از آن محروم شده اید.
م_۱۷_۷_۴
T-17.VII.4
۱تنها چیزی که نداده ای ممکن است در هر شرایطی کم باشد.۲اما این را به خاطر بسپارید؛ هدف تقدس برای رابطه شما تعیین شده است و نه توسط شما.۳شما آن را تعیین نکردید زیرا قداست جز از راه ایمان دیده نمی شود و رابطه شما مقدس نبود زیرا ایمان شما به برادرتان بسیار محدود و کم بود.۴ایمان شما باید رشد کند تا به هدفی که تعیین شده است برسید.۵واقعیت هدف این را فرا خواهد خواند، زیرا خواهید دید که صلح و ایمان جدا از هم نمی آیند.۶بدون ایمان در چه وضعیتی می توانید قرار بگیرید و به برادر خود وفادار بمانید؟
م_۱۷_۷_۵
T-17.VII.5
۱هر موقعیتی که در آن قرار می گیرید فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف تعیین شده برای رابطه شماست.۲آن را به عنوان چیز دیگری ببینید و شما بی ایمان هستید.۳از بی ایمانی خود استفاده نکنید۴بگذارید وارد شود و با آرامش به آن نگاه کنید، اما از آن استفاده نکنید.۵بی وفایی بنده توهم است و به ارباب خود کاملاً وفادار است.۶از آن استفاده کنید، و شما را مستقیماً به توهمات خواهد برد.۷با آنچه به شما ارائه می دهد وسوسه نشوید.۸نه با هدف، بلکه با ارزش هدف برای شما تداخل دارد.۹توهم صلحی را که ارائه می دهد نپذیرید، بلکه به پیشنهاد آن نگاه کنید و بدانید که این توهم است.
م_۱۷_۷_۶
T-17.VII.6
۱هدف توهم به همان اندازه که ایمان به حقیقت با بی ایمانی گره خورده است.۲اگر به کسی ایمان نداشته باشید که آن را به انجام برسانید، و سهم او در هر موقعیتی که پیشاپیش به حقیقت اختصاص داده شده باشد، به طور کامل، فداکاری شما تقسیم می شود.۳و به این ترتیب نسبت به برادرت بی ایمان بودی و از بی ایمانی خود علیه او استفاده کردی.۴هیچ رابطه ای مقدس نیست مگر اینکه قداست آن در همه جا همراه باشد.۵همانطور که قدوسیت و ایمان دست به دست هم می دهند، ایمانش هم باید همه جا همراهش باشد.۶واقعیت هدف، هر معجزه ای را که برای تحقق آن لازم است، فرا می خواند و به انجام می رساند.۷هیچ چیز خیلی کوچک یا خیلی عظیم، خیلی ضعیف یا خیلی قانع کننده نیست، اما به آرامی به سمت استفاده و هدف آن می رود.۸کائنات با کمال میل به آن خدمت خواهد کرد، همانطور که به کائنات خدمت می کند.۹اما دخالت نکن.
م_۱۷_۷_۷
T-17.VII.7
۱قدرتی که در شما وجود دارد و هدف روح القدس در آن تثبیت شده است، آنقدر فراتر از تصور کوچک شما از بی نهایت است که نمی دانید قدرتی که با شما همراه است چقدر است.۲و شما می توانید از این در ایمنی کامل استفاده کنید.۳با این حال، با تمام قدرتی که دارد، آنقدر بزرگ که از ستارگان و به کیهانی که فراتر از آنهاست میرسد، بیایمانی کوچک شما میتواند آن را بیفایده کند، اگر به جای آن از بیایمانی استفاده کنید.
م_۱۷_۷_۸
T-17.VII.8
۱با این حال در این باره فکر کن، و علت بیایمانی را بیاموز: تو گمان میکنی برادرت را بخاطر آنچه که در حق تو انجام داده است مقصر میدانی.۲اما در واقع بخاطر چیزی که در حقش انجام دادی، او را سرزنش میکنی.۳این بخاطر گذشته او نیست بلکه بخاطر گذشته تو است که او را مقصر میدانی.۴و بخاطر آنچه بودی به او ایمان نمیآوری.۵با این حال تو به اندازه او از آنچه بودی بیتقصیر هستی.۶آنچه هرگز نبوده بیعلت است، و وجود ندارد برای دخالت با حقیقت.۷هیچ دلیلی برای بی ایمانی وجود ندارد، اما دلیلی برای ایمان وجود دارد.۸آن علت وارد هر موقعیتی شده است که هدفش مشترک باشد.۹نور حقیقت از مرکز موقعیت می تابد و هر کسی را که هدف موقعیت به او می خواند، لمس می کند.۱۰همه را فرا می خواند.۱۱هیچ موقعیتی وجود ندارد که کل رابطه شما را درگیر نکند، از هر جنبه و کامل در هر قسمت.۱۲شما نمی توانید چیزی از خود را خارج از آن باقی بگذارید و موقعیت را مقدس نگه دارید.۱۳زیرا هدف کل رابطه شما را به اشتراک می گذارد و معنای خود را از آن می گیرد.
م_۱۷_۷_۹
T-17.VII.9
۱با ایمانی که به برادرتان می دهید وارد هر موقعیتی شوید یا به رابطه خود بی ایمان هستید.۲ایمان شما دیگران را فرا می خواند تا در هدف شما شریک شوند، همانطور که همان هدف ایمان به شما را فراخواند.۳و خواهید دید که ابزاری که زمانی برای هدایت شما به سوی توهمات به کار می بردید به ابزاری برای حقیقت تبدیل شده اند.۴حقیقت ایمان را می طلبد و ایمان جا را برای حقیقت باز می کند.۵هنگامی که روح القدس هدف رابطه شما را با مبادله رابطه شما با او تغییر داد، هدفی که در آنجا قرار داد به هر موقعیتی که وارد آن می شوید یا وارد آن خواهید شد گسترش یافت.۶و به این ترتیب هر موقعیتی از گذشته رها شد، که آن را بی هدف می کرد.
م_۱۷_۷_۱۰
T-17.VII.10
۱شما به خاطر او که در هر موقعیتی با شما همراه است دعوت به ایمان می کنید.۲شما دیگر نه کاملاً دیوانه هستید و نه دیگر تنها.۳زیرا تنهایی در خدا باید یک رویا باشد.۴شما که رابطهتان با هدف روحالقدس مشترک است، از تنهایی جدا شدهاید، زیرا حقیقت آمده است.۵دعوت آن به ایمان قوی است.۶از بی ایمانی خود علیه آن استفاده نکنید، زیرا شما را به رستگاری و صلح فرا می خواند.