م_۱۸_۳_۱
T-18.III.1
۱تو که زندگیات را صرف آوردن حقیقت به وهم، و واقعیت به خیال کردهای، راه رؤیاها را پیمودهای.۲زیرا تو از بیداری به خواب، و همچنان به یک خواب باز هم عمیقتر رفتهای.۳هر رؤیایی به رؤیاهای دیگر منجر شده است، و هر خیالی که به نظر میرسید نوری را به تاریکی میآورد تنها تاریکی را عمیقتر کرد.۴هدف تو تاریکی بود، که در آن هیچ پرتوی از نور نمیتوانست وارد شود.۵و تو به دنبال سیاهی بسیار کاملی بودی که بتوانی برای همیشه در بیعقلی کامل از حقیقت پنهان شوی.۶آنچه فراموش کردی این بود که خداوند نمیتواند خودش را نابود کند.۷نور در تو است.۸تاریکی میتواند آن را بپوشاند، اما نمیتواند آن را خاموش کند.
م_۱۸_۳_۲
T-18.III.2
۱با نزدیکتر شدن نور، شما به سوی تاریکی میشتابید، از حقیقت دور میشوید، گاهی به سمت اشکال کوچکتر ترس عقبنشینی میکنید و گاهی به وحشت شدید.۲اما شما پیشرفت خواهید کرد، زیرا هدف شما پیشروی از ترس به حقیقت است.۳هدفی که پذیرفتی هدف معرفتی است که اراده خود را برای آن نشان دادی.۴به نظر می رسد ترس در تاریکی زندگی می کند و وقتی می ترسید عقب نشینی کرده اید.۵اجازه دهید ما به سرعت در یک لحظه نور به هم بپیوندیم، و این کافی است که به شما یادآوری کنیم که هدف شما نور است.
م_۱۸_۳_۳
T-18.III.3
۱حقیقت از زمانی که تو آن را خواندی به دیدارت شتافت.۲اگر میدانستی چه کسی در راهی که تو انتخاب کردهای در کنارت گام بر میدارد، ترس غیرممکن میبود.۳شما نمی دانید زیرا سفر به تاریکی طولانی و ظالمانه بوده است و شما به اعماق آن رفته اید.۴یک سوسو زدن کوچک پلک های شما، که مدت طولانی بسته اید، هنوز کافی نبوده است که به خودتان اعتماد داشته باشید، آنقدر که مدت ها تحقیر شده اید.۵شما به سمت عشق می روید که هنوز از آن متنفر هستید و به طرز وحشتناکی از قضاوت آن بر شما می ترسید.۶و تو متوجه نمی شوی که از عشق نمی ترسی، بلکه فقط از آنچه از آن ساخته ای می ترسی.۷شما به سمت معنای عشق پیش می روید و از تمام توهماتی که آن را احاطه کرده اید دور می شوید.۸وقتی به توهم عقب نشینی می کنید، ترس شما افزایش می یابد، زیرا شکی نیست که آنچه فکر می کنید به معنای ترسناک است.۹اما این برای ما که مطمئناً و بسیار سریع به دور از ترس سفر می کنیم چیست؟
م_۱۸_۳_۴
T-18.III.4
۱شما که دست برادرتان را گرفته اید، دست من را نیز بگیرید، زیرا وقتی به یکدیگر پیوستید، تنها نبودید.۲آیا باور داری که تو را در تاریکی که با من موافقت کردی رها کنم؟۳در رابطه شما نور این جهان است.۴و ترس باید اکنون از پیش روی شما ناپدید شود.۵وسوسه شو که هدیه ایمانی را که به برادرت تقدیم کردی از دست نده.۶شما فقط در ترساندن خود موفق خواهید شد.۷این هدیه برای همیشه داده می شود، زیرا خود خدا آن را دریافت کرده است.۸شما نمی توانید آن را پس بگیرید.۹شما خدا را پذیرفته اید.۱۰قداست رابطه شما در بهشت برقرار است.۱۱شما متوجه نمی شوید که چه چیزی را پذیرفته اید، اما به یاد داشته باشید که درک شما ضروری نیست.۱۲تنها چیزی که لازم بود فقط میل به درک بود.۱۳آن آرزو میل به مقدس بودن بود.۱۴اراده خداوند به شما داده شده است.۱۵زیرا آرزوی تنها چیزی را دارید که تا به حال داشته اید یا بوده اید.
م_۱۸_۳_۵
T-18.III.5
۱هر لحظه ای که با هم می گذرانیم به شما می آموزد که این هدف ممکن است و تمایل شما را برای رسیدن به آن تقویت می کند.۲و در آرزوی تو تحقق آن نهفته است.۳خواسته شما اکنون با تمام قدرت اراده روح القدس مطابقت کامل دارد.۴هیچ قدم کوچک و متزلزلی که ممکن است بردارید نمی تواند آرزوی شما را از اراده و قدرت او جدا کند.۵همانقدر که قبول کردی دست برادرت را بگیری، دستت را میگیرم.۶شما جدا نخواهید شد، زیرا من با شما می ایستم و در پیشروی شما به سوی حقیقت با شما گام برمی دارم.۷و هر جا می رویم خدا را با خود حمل می کنیم.
م_۱۸_۳_۶
T-18.III.6
۱در رابطه خود با من پیوستید تا بهشت را برای پسر خدا که در تاریکی پنهان شده بود بیاورید.۲شما مایل بودهاید تاریکی را به روشنایی بیاورید، و این تمایل به هر کسی که در تاریکی بماند، نیرو بخشیده است.۳کسانی که ببینند خواهند دید.۴و آنها با من خواهند پیوست تا نور خود را به تاریکی ببرند، هنگامی که تاریکی در آنها به نور عرضه شود و برای همیشه از بین برود.۵نیاز من به شما که در پرتو مقدس رابطه شما به من ملحق شده است، نیاز شما به رستگاری است.۶آیا آنچه را که به من دادی به تو نمی دهم؟۷زیرا وقتی به برادرت پیوستی به من جواب دادی.
م_۱۸_۳_۷
T-18.III.7
۱شما که اکنون نجات دهنده هستید وظیفه رساندن نور به تاریکی را دارید.۲تاریکی در تو آشکار شده است.۳از لحظه مقدسی که به آن آورده ای، آن را به تاریکی برگردان.۴ما در آرزوی کامل شدن کامل شده ایم.۵اجازه ندهید زمان شما را نگران کند، زیرا تمام ترسی که شما و برادرتان تجربه کرده اید واقعا گذشته است.۶زمان دوباره تنظیم شده است تا به ما کمک کند آنچه را که گذشته جداگانه شما مانع می شود انجام دهیم.۷تو ترس را پشت سر گذاشته ای، زیرا هیچ دو ذهنی نمی توانند بدون پیوستن عشق به میل عشق بپیوندند.
م_۱۸_۳_۸
T-18.III.8
۱نه یک نور در بهشت بلکه با تو می رود.۲نه یک پرتو که برای همیشه در ذهن خدا می درخشد اما بر شما می تابد.۳بهشت در پیشروی شما به بهشت با شما ملحق شده است.۴وقتی چنین نورهای بزرگی به شما ملحق شدند تا به جرقه کوچک آرزوی شما قدرت خود خدا را بدهند، آیا می توانید در تاریکی بمانید؟۵شما و برادرتان با هم به خانه می آیید، پس از یک سفر طولانی و بی معنی که جدا از هم انجام دادید و به جایی نرسید.۶شما برادرتان را پیدا کرده اید و راه یکدیگر را روشن خواهید کرد.۷و از این نور، پرتوهای بزرگ به تاریکی باز میگردند و به سوی خدا پیش میروند تا گذشته را بتابانند و بدین ترتیب جایی برای حضور ابدی او باز کنند، که در آن همه چیز در نور میدرخشد.