م_۱۸_۷_۱

T-18.VII.1

۱تو هنوز به بدن به عنوان یک سرچشمهٔ قدرت بسیار ایمان داری.۲آیا هیچ برنامه‌ای می‌ریزی که به نوعی شامل آسایش یا محافظت یا لذت آن نباشد؟۳این باعث می‌شود بدن در تعبیر تو یک هدف باشد و نه یک وسیله، و این همیشه به این معنی است که تو هنوز گناه را جذاب می‌پنداری.۴کسی که هنوز گناه را به عنوان هدف خود می‌پذیرد، تاوان را برای خودش نمی‌پذیرد.۵بنابراین تو به تنها مسئولیت خود عمل نکرده‌ای.۶آنانی که درد و ویرانی را ترجیح می‌دهند از تاوان استقبال نمی‌کنند.

م_۱۸_۷_۲

T-18.VII.2

۱یک چیز وجود دارد که شما هرگز انجام نداده اید؛ شما بدن را کاملا فراموش نکرده اید.۲شاید گاهی اوقات از دید شما محو شده باشد، اما هنوز به طور کامل ناپدید نشده است.۳از شما خواسته نمی شود که اجازه دهید این اتفاق بیش از یک لحظه بیفتد، اما در همین لحظه است که معجزه کفاره اتفاق می افتد.۴پس از آن دوباره جسد را خواهید دید، اما هرگز کاملاً یکسان نیست.۵و هر لحظه ای که بدون آگاهی از آن سپری می کنید، هنگام بازگشت، دید متفاوتی از آن به شما می دهد.

م_۱۸_۷_۳

T-18.VII.3

۱در هیچ لحظه ای بدن اصلا وجود ندارد.۲همیشه به یاد می‌آید یا پیش‌بینی می‌شود، اما هرگز تجربه نشده است.۳فقط گذشته و آینده اش آن را واقعی جلوه می دهد.۴زمان کاملاً آن را کنترل می کند، زیرا گناه هرگز به طور کامل در زمان حال نیست.۵در هر لحظه، جاذبه احساس گناه به عنوان درد تجربه می شود و نه چیز دیگر، و از آن اجتناب می شود.۶الان هیچ جذابیتی نداره۷تمام جاذبه آن خیالی است و بنابراین باید در گذشته یا در آینده فکر کرد.

م_۱۸_۷_۴

T-18.VII.4

۱پذیرش لحظه مقدس بدون تردید غیرممکن است مگر اینکه، تنها برای یک لحظه، مایل به دیدن گذشته یا آینده نباشی.۲تو نمی‌توانی بدون اینکه آن را در آینده قرار دهی برای آن آماده شوی.۳رهایی همان لحظه‌ای که تو آن را بطلبی به تو داده می‌شود.۴بسیاری یک عمر را در آماده‌سازی گذرانده‌اند، و به راستی لحظه‌هایی از موفقیت خود را به دست آورده‌اند.۵این دوره نمی‌کوشد بیش از آنچه آن‌ها در زمان آموخته‌اند را تدریس کند، اما هدف آن صرفه‌جویی در زمان است.۶ممکن است سعی کنید مسیر بسیار طولانی را برای رسیدن به هدفی که پذیرفته اید دنبال کنید.۷رسیدن به کفاره با مبارزه با گناه بسیار دشوار است.۸تلاش زیادی برای مقدس ساختن آنچه منفور و مطرود است صرف شده است.۹و نیز یک عمر تأمل و دوره‌های طولانی مراقبه با هدف جدا شدن از بدن ضروری نیست.۱۰تمام این تلاش‌ها در نهایت به دلیل هدفشان موفق خواهند شد.۱۱با این حال، ابزار خسته کننده و بسیار وقت گیر است، زیرا همه آنها برای رهایی از وضعیت بی لیاقتی و نارسایی فعلی به آینده نگاه می کنند.

م_۱۸_۷_۵

T-18.VII.5

۱راه تو متفاوت خواهد بود، نه در هدف بلکه در وسیله.۲یک رابطه مقدس وسیله‌ای برای صرفه‌جویی در زمان است.۳یک لحظه سپری شده همراه با برادرت، جهان را به هر دوی شما باز می‌گرداند.۴شما آماده اید.۵حالا شما نیاز دارید، اما برای یادآوری لازم نیست کاری انجام دهید.۶اکنون صرفاً تمرکز روی این موضوع بسیار سودمندتر از این است که به آنچه باید انجام دهید فکر کنید.۷هنگامی که صلح سرانجام به کسانی می‌رسد که با وسوسه درگیر می‌شوند و با تسلیم شدن در برابر گناه مبارزه می‌کنند؛ هنگامی که نور در نهایت به درون ذهنی که به تأمل پرداخته است می‌آید؛ یا زمانی که هدف در نهایت توسط هر کسی به دست آمده است، آن همواره تنها با یک فهم شادمانه همراه است؛ «من نیاز نیست کاری بکنم.»

م_۱۸_۷_۶

T-18.VII.6

۱این رهایی نهایی است که هر کس روزی به روش خودش، در زمان خودش پیدا خواهد کرد.۲شما به این زمان نیاز ندارید.۳زمان برای شما ذخیره شده است زیرا شما و برادرتان با هم هستید.۴این ابزار ویژه ای است که این دوره برای صرفه جویی در وقت شما از آن استفاده می کند.۵اگر اصرار به استفاده از وسایلی داشته باشید که به دیگران خدمت کرده‌اند، از این دوره استفاده نمی‌کنید و از آنچه برای شما ساخته شده است غفلت می‌کنید.۶فقط با همین یک آماده سازی در زمان من صرفه جویی کنید و انجام هیچ کار دیگری را تمرین نکنید.۷«نیاز نیست کاری بکنم» اظهار سرسپردگی است، یک وفاداری براستی یکپارچه.۸آن را تنها برای یک لحظه باور کن، و بیش از آن چیزی را به انجام خواهی رساند که با یک قرن تعمق، یا مبارزه علیه وسوسه به دست می‌آید.

م_۱۸_۷_۷

T-18.VII.7

۱انجام هر کاری بدن را دربرمی‌گیرد.۲و اگر تشخیص دهی که نیاز به انجام هیچ کاری نداری، ارزش بدن را از ذهن خود کنار گذاشته‌ای.۳اینجا دری فوری و گشوده وجود دارد، که از طریق آن قرن‌ها تلاش را پشت سر می‌گذاری، و از زمان می‌گریزی.۴این راهی است که در آن گناه همه جذابیت را همین اکنون از دست می‌دهد.۵زیرا اینجا زمان انکار شده، و گذشته و آینده از بین رفته‌اند.۶کسی که نیاز به انجام هیچ کاری ندارد نیازی به زمان ندارد.۷انجام ندادن هیچ کاری آسودن است، و ساختن مکانی در درون تو که در آن فعالیت بدن دیگر درخواست توجه نمی‌کند.۸روح‌القدس به درون این مکان وارد شده، و در آنجا می‌ماند.۹او خواهد ماند زمانی که تو فراموش می‌کنی، و فعالیت های بدن برمی‌گردند تا ذهن خودآگاه تو را مشغول کنند.

م_۱۸_۷_۸

T-18.VII.8

۱با این وجود این مکان آسودن همیشه وجود خواهد داشت که به آن می‌توانی بازگردی.۲و تو از این مرکز آرام طوفان بیش از همه‌ فعالیت‌های خروشان آن آگاه خواهی بود.۳این مرکز آرام، که در آن تو هیچ کاری نمی‌کنی، با تو خواهد ماند، تا در میان هر کار پرمشغله‌ای که برای آن‌ فرستاده شده‌ای به تو آسودگی بدهد.۴زیرا از این مرکز تو هدایت خواهی شد که چگونه بدن را بدون گناه بکار بری.۵این همان مرکز است، که بدن در آن غایب است، و بدن را در آگاهی تو از آن چنین نگه خواهد داشت.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.