م_۲۸_۲_۱

T-28.II.1

۱بدون علت هیچ معلولی وجود ندارد و در عین حال بدون معلول هیچ علتی وجود ندارد.۲علّت یک علت با تأثیرات آن ساخته می شود. پدر توسط پسرش پدر است.۳معلول ها علت خود را ایجاد نمی کنند، بلکه علت آن را ثابت می کنند.۴بنابراین، پسر به خالق خود پدری می بخشد و هدیه ای را که او به او بخشیده است دریافت می کند.۵به این دلیل است که او پسر خداست که باید پدری نیز باشد که همانگونه که خدا او را آفریده است، می آفریند.۶دایره آفرینش پایانی ندارد.۷شروع و پایان آن یکی است.۸اما به خودی خود، جهان همه خلقت را، بدون آغاز و بدون پایان، در اختیار دارد.

م_۲۸_۲_۲

T-28.II.2

۱پدری خلقت است.۲عشق باید تمدید شود.۳طهارت محصور نیست.۴طبیعت بیگناه این است که تا ابد مهارنشدنی، بدون مانع یا محدودیت باشد.۵بنابراین پاکی بدن نیست.۶همچنین نمی توان آن را در جایی یافت که محدودیت وجود دارد.۷بدن را می توان با اثرات آن شفا داد، اثراتی که به اندازه خودش بی حد و حصر است.۸با این حال، همه شفاها باید به وجود بیایند زیرا ذهن به عنوان غیر درون بدن شناخته می شود، و معصومیت آن کاملاً جدا از آن است، و همه شفاها در آنجا هستند.۹پس شفا کجاست؟۱۰فقط در جایی که علت آن به اثرات آن داده می شود.۱۱زیرا بیماری کوششی بی‌معنی است برای تأثیرگذاری به بی‌علتی و تبدیل آن به علت.

م_۲۸_۲_۳

T-28.II.3

۱پسر خدا همیشه در بیماری تلاش می کند تا خود را هدف خود قرار دهد و به خود اجازه نمی دهد که پسر پدرش باشد.۲برای این میل غیرممکن، او معتقد نیست که او اثر عشق است، و باید به دلیل آنچه هست، علت باشد.۳علت شفا تنها علت همه چیز است.۴فقط یک اثر دارد.۵و در آن شناخت، بی علتی هیچ اثری داده نمی شود و دیده نمی شود.۶ذهنی در بدن و دنیایی از بدن‌های دیگر، هر کدام با ذهن‌های مجزا، «آفریده‌های شما» هستند، شما ذهن «دیگر» هستید که با تأثیراتی بر خلاف خودتان خلق می‌کنید.۷و به عنوان "پدر" آنها، شما باید مانند آنها باشید.

م_۲۸_۲_۴

T-28.II.4

۱هیچ اتفاقی نیفتاده جز اینکه خودت را به خواب زده ای و خوابی دیده ای که در آن با خود بیگانه بودی و جزیی از رویای دیگری.۲معجزه شما را بیدار نمی کند، بلکه فقط به شما نشان می دهد که رویاپرداز کیست.۳این به شما می آموزد که در حالی که هنوز در خواب هستید، بسته به هدفی که در خواب می بینید، یک انتخاب از رویاها وجود دارد.۴آیا آرزوی رویاهای شفا را دارید یا آرزوی مرگ؟۵یک رویا مانند یک خاطره است که آنچه را که می خواستید به شما نشان دهد را به تصویر می کشد.

م_۲۸_۲_۵

T-28.II.5

۱یک انبار خالی، با دری باز، تمام تکه های خاطرات و رویاهای شما را در خود جای می دهد.۲با این حال، اگر شما بیننده خواب باشید، حداقل این را درک می کنید: اینکه شما باعث رویا شده اید و می توانید رویای دیگری را نیز بپذیرید.۳اما برای این تغییر در محتوای رویا، باید متوجه شد که این شما هستید که خوابی را دیدید که دوست ندارید.۴این فقط اثری است که شما باعث آن شده اید و شما عامل این اثر نخواهید بود.۵در رویاهای قتل و حمله، شما قربانی یک بدن در حال مرگ هستید.۶اما در رویاهای بخشنده از کسی خواسته نمی شود که قربانی و رنج دیده باشد.۷اینها رویاهای شادی هستند که معجزه با خودتان مبادله می کنند.۸از شما نمی خواهد دیگری بسازید. فقط میبینی که اونی رو ساختی که با این عوض میکردی.

م_۲۸_۲_۶

T-28.II.6

۱این دنیا بی علت است، مانند هر رویایی که هر کسی در دنیا دیده است.۲هیچ طرحی ممکن نیست، و هیچ طرحی وجود ندارد که بتوان آن را پیدا کرد و فهمید.۳از چیزی که دلیل ندارد چه انتظار دیگری می توان داشت؟۴اما اگر علتی نداشته باشد، هدفی هم ندارد.۵شما ممکن است باعث ایجاد یک رویا شوید، اما هرگز به آن اثرات واقعی نخواهید داد.۶زیرا که علت آن را تغییر می دهد، و این است که شما نمی توانید انجام دهید.۷خواب بیننده بیدار نیست، اما نمی داند که خوابیده است.۸او توهمات خود را مریض یا خوب، افسرده یا شاد، اما بدون علت ثابت با اثرات تضمین شده می بیند.

م_۲۸_۲_۷

T-28.II.7

۱معجزه مقرر می‌کند که تو یک رؤیا می‌بینی، و اینکه محتوای آن حقیقی نیست.۲این یک گام بسیار مهم در برخورد با اوهام است.۳هیچ‌کس از آن‌ها نمی‌ترسد هنگامی که درک می‌کند که خود آن‌ها را ساخته است.۴ترس در جای خود نگه داشته شده بود زیرا او ندید که او سازنده رؤیا است، و نه شمایلی در رؤیا.۵او عواقبی را برای خود به ارمغان می آورد که در رویاهایش به برادرش داده است.۶و جز این است که خواب آن را جمع کرده و به او پیشنهاد داده است تا به او نشان دهد که آرزوهایش برآورده شده است.۷بنابراین او از حمله خود می ترسد، اما آن را به دست دیگری می بیند.۸او به عنوان قربانی، از اثرات آن رنج می برد، اما نه از علت آن.۹او حمله خود را نگاشته است و از آنچه که انجام داده بی گناه است.۱۰معجزه کاری نمی کند جز اینکه به او نشان دهد که هیچ کاری نکرده است.۱۱چیزی که او از آن می ترسد علت است بدون عواقبی که باعث می شود.۱۲و بنابراین هرگز نبود.

م_۲۸_۲_۸

T-28.II.8

۱جدایی با این رویا آغاز شد که پدر از تأثیرات خود محروم شد و از آنجایی که دیگر خالق آنها نبود قدرت حفظ آنها را نداشت.۲در خواب، خواب بیننده خود را ساخت.۳اما آنچه او ساخته است بر ضد او تبدیل شده است و نقش خالق آن را به عهده می گیرد، همانطور که رویاپرداز داشته است.۴و همانطور که او از خالق خود متنفر بود، چهره های رویا نیز از او متنفر بودند.۵بدن او برده آنهاست، که آنها از آن سوء استفاده می کنند زیرا انگیزه هایی که او به آن داده است آنها را به عنوان خود پذیرفته اند.۶و از آن به خاطر انتقامی که به آنها می دهد متنفر باشید.۷به نظر می رسد این انتقام آنها از بدن است که ثابت می کند خواب بیننده نمی تواند سازنده رویا باشد.۸معلول و علت ابتدا از هم جدا می شوند، و سپس معکوس می شوند، به طوری که معلول به علت تبدیل می شود. علت، معلول

م_۲۸_۲_۹

T-28.II.9

۱این مرحله پایانی جدایی است که با آن رستگاری که به سمت دیگری پیش می رود آغاز می شود.۲این مرحله نهایی، اثری است از آنچه قبلاً پیش رفته است و به عنوان یک علت ظاهر می شود.۳معجزه اولین گام در پس دادن است تا موجب عملکرد علیت شود نه معلول.۴زیرا این آشفتگی رویا را به وجود آورده است و تا زمانی که آن ادامه دارد از بیداری می ترسد.۵ندای بیداری نیز شنیده نخواهد شد، زیرا به نظر می رسد که ندای ترس است.

م_۲۸_۲_۱۰

T-28.II.10

۱مانند هر درسی که روح القدس از شما می خواهد یاد بگیرید، معجزه واضح است.۲آنچه را که او می خواهد شما یاد بگیرید را نشان می دهد و به شما نشان می دهد که اثرات آن همان چیزی است که می خواهید.۳در رویاهای آمرزنده او آثار رویاهای شما از بین رفته است و دشمنان منفور به عنوان دوستانی با نیت رحمانی تلقی می شوند.۴دشمنی آنها اکنون بی دلیل تلقی می شود، زیرا آنها موفق نشدند.۵و شما می توانید نقش سازنده نفرت آنها را بپذیرید، زیرا می بینید که هیچ تأثیری ندارد.۶اکنون از این رویا رها شده اید؟ جهان خنثی است، و بدن هایی که به نظر می رسد هنوز به عنوان چیزهای جداگانه در حال حرکت هستند، نیازی به ترس ندارند.۷و بنابراین آنها بیمار نیستند.

م_۲۸_۲_۱۱

T-28.II.11

۱معجزه علت ترس را به تو که آن را ساخته‌ای باز می‌گرداند.۲اما این را نیز نشان می‌دهد که با نداشتن معلول، علت نیست، زیرا کارکرد رابطهٔ علت و معلول، داشتن معلول است.۳و جایی که معلول‌ها از بین رفته باشند، هیچ علتی وجود ندارد.۴بدین ترتیب بدن با معجزات شفا می‌یابد، زیرا آن‌ها نشان می‌دهند که ذهن بیماری را ساخت، و بدن را به عنوان قربانی، یا معلول، مربوط به آنچه ساخت به کار گرفت.۵با این حال نیمی از درس، کل درس را نخواهد آموخت.۶معجزه بی‌فایده است اگر تنها بیاموزی که بدن را می‌توان شفا داد، زیرا این درسی نیست که برای آموزش آن فرستاده شده بود.۷درس این است که ذهن بیمار بود که فکر می‌کرد بدن می‌توانست بیمار باشد؛ فرافکنی کردن احساس گناهش موجب چیزی نشد، و هیچ تأثیری نداشت.

م_۲۸_۲_۱۲

T-28.II.12

۱این دنیا پر از معجزه است.۲در سکوتی درخشان در کنار هر رویای درد و رنج، گناه و گناه ایستاده اند.۳آنها جایگزین رویا هستند، به جای انکار نقش فعال در ساختن رویا، انتخاب رویاپرداز بودن.۴آنها اثرات خوشحال کننده بازگرداندن پیامد بیماری به علت آن هستند.۵بدن آزاد می شود زیرا ذهن اذعان می کند "این کار با من انجام نمی شود، اما من این کار را انجام می دهم."۶و بنابراین ذهن آزاد است که به جای آن انتخاب دیگری انجام دهد.۷از اینجا شروع، رستگاری ادامه خواهد داد تا مسیر هر گام در نزول به جدایی را تغییر دهد، تا زمانی که همه پله‌ها به عقب برگردند، نردبان از بین بروند، و تمام رویاهای جهان از بین بروند.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.