م_۳_۲_۱

T-3.II.1

۱من بیان کردم که مفاهیم پایه‌ای که در این دوره به آن‌ها رجوع می‌شود موضوعات مربوط به درجه نیستند.۲برخی مفاهیم بنیادین را نمی‌توان برحسب ضدها درک کرد.۳ناممکن است نور و تاریکی یا همه‌چیز و هیچ‌چیز را به عنوان امکان‌هایی که همزمان وجود دارند تصور کرد.۴آن‌ها یا کاملاً حقیقی یا کاملاً غیرحقیقی هستند.۵ضروری است که متوجه شوی تا زمانی که تعهدی قاطع به یکی یا دیگری نداشته باشی تفکر تو نامنظم خواهد بود.۶با این حال، تعهد محکم به تاریکی یا نیستی، ناممکن است.۷هرگز کسی نزیسته است که اندک نور و اندک چیزی را تجربه نکرده باشد.۸بنابراین، هیچ‌کس نمی‌تواند حقیقت را به طور کامل انکار کند، حتی اگر بپندارد که می‌تواند.

م_۳_۲_۲

T-3.II.2

۱معصومیت یک صفت جزئی نیست.۲تا زمانی که کلی نباشد واقعی نیست.۳آنانی که بطور جزئی معصوم هستند در مواقعی ممکن است کاملاً نابخرد باشند.۴تا زمانی که معصومیت آن‌ها به یک دیدگاه با کاربرد جهانی تبدیل نشود تبدیل به خرد نمی‌شود.۵ادراک معصومانه یا حقیقی به این معنی است که تو هرگز اشتباه ادراک نمی‌کنی و همیشه به درستی می‌بینی.۶به بیان ساده‌تر، به این معنی است که تو هرگز چیزی را که وجود ندارد نمی‌بینی و همیشه آنچه را می‌بینی که وجود دارد.

م_۳_۲_۳

T-3.II.3

۱هنگامی که به کاری که کسی انجام می‌دهد اعتماد نداری، به این باور داری که او در ذهن درست‌اندیش خود نیست.۲این به سختی یک چارچوب مرجع مبتنی بر معجزه است.۳همچنین تأثیر فاجعه‌بار انکار قدرت معجزه را به همراه دارد.۴معجزه همه چیز را همان‌گونه که هست ادراک می‌کند.۵اگر چیزی جز حقیقت وجود ندارد، دیدِ درست‌اندیش نمی‌تواند چیزی جز کمال ببیند.۶من گفته‌ام که تنها آنچه خداوند می‌آفریند یا تو با همان اراده می‌آفرینی وجود واقعی دارد.۷پس، این، تنها چیزی است که معصومان می‌توانند ببینند.۸آن‌ها از ادراک تحریف شده رنج نمی‌برند.

م_۳_۲_۴

T-3.II.4

۱تو از ارادهٔ خداوند می‌ترسی زیرا ذهنت را، که او در همانندی با ذهن خودش آفرید، برای کژآفرینی استفاده کرده‌ای.۲ذهن تنها زمانی می‌تواند کژ بیافریند که باور داشته باشد که آزاد نیست.۳یک ذهن «حبس شده» آزاد نیست زیرا توسط خودش تسخیر شده، یا عقب مانده است.۴بنابراین محدود است، و اراده آزاد نیست تا خود را اثبات کند.۵یکی بودن یعنی از یک ذهن یا اراده بودن.۶هنگامی که ارادهٔ فرزندی و پدر یکی باشد، توافق کامل آن‌ها بهشت است.

م_۳_۲_۵

T-3.II.5

۱هیچ چیز نمی‌تواند بر یک فرزند خداوند که روح خود را به دستان پدرش می‌سپارد غلبه کند.۲با انجام این کار، ذهن از خوابش بیدار می‌شود و آفریدگار خود را به یاد می‌آورد.۳تمام حس جدایی ناپدید می‌شود.۴فرزند خداوند بخشی از تثلیث مقدس است، اما خود تثلیث یگانه است.۵هیچ سردرگمی درون سطوح آن وجود ندارد، زیرا آن‌ها از یک ذهن و یک اراده هستند.۶این هدف واحد، یکپارچگی کامل را ایجاد می‌کند و صلح خداوند را برقرار می‌کند.۷با این حال این رؤیت را تنها آنانی که حقیقتاً معصوم هستند می‌توانند ادراک کنند.۸چون دل‌هایشان پاک است، معصومان از ادراک حقیقی دفاع می‌کنند به جای اینکه از خود در برابر آن دفاع کنند.۹در حالی که درسِ تاوان را درک می‌کنند آن‌ها فاقد میل به حمله هستند، و بنابراین حقیقتاً می‌بینند.۱۰این همان چیزی است که منظور کتاب مقدس است وقتی می‌گوید: «هنگامی که او ظاهر شود (یا ادراک شود) ما مانند او خواهیم بود، زیرا او را همان‌گونه که هست خواهیم دید.»

م_۳_۲_۶

T-3.II.6

۱راه تصحیح تحریف‌ها این است که ایمان خود به آن‌ها را کنار بگذاری و آن را تنها بر آنچه حقیقی است سرمایه‌گذاری کنی.۲تو نمی‌توانی غیرحقیقی را حقیقی کنی.۳اگر مایلی در هر چیزی که ادراک می‌کنی آنچه که حقیقی است را بپذیری، اجازه می‌دهی که آن برای تو حقیقی باشد.۴حقیقت بر همه خطاها غلبه می‌کند، و کسانی که در خطا و پوچی زندگی می‌کنند هرگز نمی‌توانند آرامش پایدار را بیابند.۵اگر به درستی ادراک کنی، ادراک نادرست خودت و دیگران را به طور همزمان خنثی می‌کنی.۶از آنجا که تو آن‌ها را همان‌گونه که هستند می‌بینی، تو پذیرش خودت از حقیقتشان را به آن‌ها تقدیم می‌کنی تا آن‌ها بتوانند آن را برای خودشان بپذیرند.۷این شفایی است که معجزه القا می‌کند.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.