م_۳۱_۲_۱

T-31.II.1

۱عبرت باستانی با مخالفت جدید و قدیم غلبه نمی کند.۲این مغلوب نیست که حقیقت شناخته شود، و با آن مبارزه نمی شود تا در برابر جذابیت حقیقت شکست بخورد.۳هیچ نبردی وجود ندارد که باید آماده شود. نه زمانی برای صرف کردن، و نه برنامه‌ای که باید برای آوردن چیزهای جدید در نظر گرفته شود.۴نبردی باستانی علیه حقیقت در حال انجام است، اما حقیقت پاسخ نمی دهد.۵چه کسی ممکن است در چنین جنگی آسیب ببیند، مگر اینکه خودش را آزار دهد؟۶او در حقیقت دشمنی ندارد.۷و آیا می توان او را توسط رویاها مورد حمله قرار داد؟

م_۳۱_۲_۲

T-31.II.2

۱اجازه دهید آنچه را که به نظر می رسد بین شما و حقیقت آنچه که هستید، دوباره مرور کنیم.۲زیرا مراحلی در کنار گذاشتن آن وجود دارد.۳اولی تصمیمی است که شما می گیرید.۴اما پس از آن، حقیقت به شما داده می شود.۵شما حقیقت را ثابت خواهید کرد.۶و با آرزوی خود دو انتخاب را تعیین می کنید، هر بار که فکر می کنید باید در مورد هر چیزی تصمیم بگیرید.۷هیچ کدام درست نیست.۸تفاوتی هم با هم ندارند.۹با این حال باید هر دوی آنها را ببینیم، قبل از اینکه بتوانید از کنار آنها به یک گزینه که یک انتخاب متفاوت است نگاه کنید.۱۰اما نه در رویاهایی که ساخته اید، تا شاید برای شما مبهم باشد.

م_۳۱_۲_۳

T-31.II.3

۱آنچه شما بین آن انتخاب می کنید یک انتخاب نیست و به شما می دهد، بلکه این توهم است که رایگان است، زیرا در هر صورت یک نتیجه خواهد داشت.۲بنابراین واقعاً یک انتخاب نیست.۳رهبر و پیرو به عنوان نقش های جداگانه ظاهر می شوند، به نظر می رسد هر کدام دارای مزایایی هستند که نمی خواهید از دست بدهید.۴بنابراین به نظر می رسد که در آمیختگی آنها امید رضایت و صلح وجود دارد.۵شما خود را به هر دو این نقش تقسیم کرده اید، برای همیشه بین این دو تقسیم شده اید.۶و هر دوست یا دشمن وسیله ای می شود که به شما کمک کند خود را از این امر نجات دهید.

م_۳۱_۲_۴

T-31.II.4

۱شاید اسمش را بگذاری عشق۲شاید شما فکر می کنید که این قتل در نهایت موجه است.۳از کسی که نقش رهبر را در زمانی که داشتید متنفرید، و همچنین از اینکه او در مواقعی که می‌خواهید اجازه دهید پیروانی در شما ایجاد شود، نپذیرد و نقش رهبری را از دست بدهید، متنفر هستید.۴و این همان چیزی است که برادرت را برای آن ساختی و یاد گرفتی که فکر کنی هدفش همین است.۵تا زمانی که به آن خدمت نکند، وظیفه ای را که شما به او داده اید انجام نداده است.۶و به این ترتیب او سزاوار مرگ است، زیرا او هیچ هدف و فایده ای برای شما ندارد.

م_۳۱_۲_۵

T-31.II.5

۱و از او چه؟۲او از شما چه می خواهد؟۳او چه می خواهد، اما شما از او چه می خواهید؟۴در اینجا زندگی به آسانی مرگ است، زیرا آنچه را که انتخاب می کنید برای او نیز انتخاب می کنید.۵دو تماس با او می گیری، همانطور که او با تو.۶بین این دو انتخاب است، زیرا از آنها نتیجه متفاوتی وجود دارد.۷اگر او رهبر یا پیرو شما باشد، مهم نیست، زیرا شما مرگ را انتخاب کرده اید.۸اما اگر به مرگ دعوت کند یا به زندگی، نفرت یا بخشش و کمک بخواند، نتیجه یکسان نیست.۹یکی را بشنو و از او جدا می شوی و گم می شوی.۱۰اما دیگری را بشنو، و با او بپیوندی و در پاسخ تو نجات یافت.۱۱صدایی که در او می شنوید فقط صدای شماست.۱۲او از شما چه می خواهد؟۱۳و خوب گوش کن!۱۴زیرا او می پرسد که چه چیزی به شما خواهد رسید، زیرا شما تصویری از خود می بینید و صدای خود را می شنوید که خواسته شما را می خواهد.

م_۳۱_۲_۶

T-31.II.6

۱قبل از پاسخ، درنگ کن و به این فکر کن:
۲پاسخی که من به برادرم می‌دهم همان چیزی است که من می‌طلبم.۳و آنچه از او می‌آموزم همان چیزی است که درباره‌ خودم می‌آموزم.
۴سپس بیایید یک لحظه منتظر بمانیم و بی حرکت بمانیم و همه چیزهایی را که فکر می کردیم شنیده ایم فراموش کنیم. یادمان باشد که چقدر نمی دانیم۵این برادر نه ما را رهبری می کند و نه دنبالمان می کند، بلکه در کنار ما در همان جاده قدم می زند.۶او مانند ماست، به همان اندازه که به او اجازه می دهیم نزدیک یا دور از آنچه می خواهیم باشد.۷ما هیچ دستاوردی به دست نمی آوریم که او با ما به دست نمی آورد، و اگر او پیشروی نکند عقب می نشینیم.۸دست او را نه در خشم، بلکه با عشق، زیرا در پیشرفت او دست خود را به حساب می آورید.۹و ما به طور جداگانه در طول راه می رویم مگر اینکه او را سالم در کنار خود نگه دارید.

م_۳۱_۲_۷

T-31.II.7

۱از آنجا که او در محبت خدا با شما برابر است، شما از هر ظاهری نجات خواهید یافت و به مسیحی که شما را می خواند پاسخ خواهید داد.۲آرام باش و گوش کن۳به افکار باستانی فکر نکنید.۴درس های غم انگیزی را که در مورد این پسر خدا که شما را می خواند فراموش کنید.۵مسیح همه را با عطوفت یکسان فرا می خواند، هیچ رهبر و پیروانی نمی بیند و جز یک پاسخ به همه آنها می شنود.۶از آنجا که او یک صدا را می شنود، نمی تواند پاسخی متفاوت با پاسخی که زمانی که خدا او را پسر یگانه خود تعیین کرد، بشنود.

م_۳۱_۲_۸

T-31.II.8

۱خیلی آرام یک لحظه باشید.۲بدون فکر کردن به آنچه قبلاً آموخته اید بیایید و تمام تصاویری را که ساخته اید کنار بگذارید.۳کهنه بدون مخالفت یا قصد شما قبل از جدید از بین خواهد رفت.۴هیچ حمله ای به چیزهایی که فکر می کردید ارزشمند هستند و نیاز به مراقبت دارند، وجود نخواهد داشت.۵هیچ حمله ای به خواسته شما برای شنیدن تماسی که هرگز برقرار نشده است، صورت نخواهد گرفت.۶در این مکان مقدس، که می‌آیید تا بی‌صدا به آن گوش دهید و حقیقت آنچه را که واقعاً می‌خواهید، بیاموزید، هیچ چیز به شما آسیب نمی‌زند.۷بیش از این از شما خواسته نمی شود که یاد بگیرید.۸اما همانطور که آن را می شنوید، متوجه می شوید که نیاز دارید، اما بدون افکاری که نمی خواستید بیرون می آیید، و این هرگز درست نبود.

م_۳۱_۲_۹

T-31.II.9

۱همه ظواهر را به برادرت ببخش، این درس‌هایی است که به خودت درباره گناهکاری در وجودت آموخته‌ای.۲فقط ندای رحمت او را بشنو و از تمام تصاویر ترسناکی که او از آنچه هست و تو باید باشی، رهایی بخش.۳او می ترسد با شما راه برود، و فکر می کند شاید کمی عقب تر، کمی جلوتر جای امن تری برای او باشد.۴اگر شما هم همین فکر را می کنید، می توانید پیشرفت کنید، فقط زمانی که او عقب نشینی می کند پیشرفت کنید، و زمانی که جلوتر رفت عقب نشینی کنید؟۵چرا که شما هدف سفر را فراموش می کنید، یعنی تصمیم به همراهی با او، بنابراین نه منجر می شود و نه دنبال می شود.۶بنابراین این راهی است که با هم می روید، نه به تنهایی.۷و در این انتخاب، نتیجه یادگیری تغییر می کند، زیرا مسیح برای هر دوی شما دوباره متولد شده است.

م_۳۱_۲_۱۰

T-31.II.10

۱لحظه ای که بدون تصورات قدیمی شما در مورد اینکه همدم بزرگ شما کیست و چه چیزی باید بخواهد صرف کنید، برای اجازه دادن به این اتفاق کافی است.۲و متوجه خواهید شد که هدف او با شما یکی است.۳او آنچه را که شما می خواهید می خواهد و مانند شما به آن نیاز دارد.۴شاید در او شکل دیگری به خود بگیرد، اما این شکلی نیست که شما به آن پاسخ می دهید.۵او درخواست می کند و شما دریافت می کنید، زیرا فقط با یک هدف آمده اید. که یاد بگیری برادرت را با عشق برادر دوست داری.۶و به عنوان یک برادر، باید پدر او مانند پدر شما باشد، زیرا او در حقیقت مانند شماست.

م_۳۱_۲_۱۱

T-31.II.11

۱میراث مشترک شما با هم به یادگار مانده و توسط هر دوی شما پذیرفته می شود.۲به تنهایی برای هر دوی شما انکار شده است.۳آیا واضح نیست که در حالی که هنوز بر رهبری یا دنبال کردن اصرار دارید، فکر می کنید تنها راه می روید و هیچکس در کنار شما نیست؟۴این راهی است که به ناکجاآباد می‌رود، زیرا وقتی تنها راه می‌روی نور نمی‌تواند داده شود، و بنابراین نمی‌توانی ببینی به کدام سمت می‌روی.۵و به این ترتیب، سردرگمی، و حس تردید بی پایان در حالی که در تاریکی و تنهایی به عقب و جلو می روید، وجود دارد.۶با این حال، اینها جز ظاهری از این است که سفر چیست و چگونه باید انجام شود.۷زيرا در كنار تو كسى است كه نور را پيش روى تو دارد تا هر قدمى در راه يقين و يقين باشد.۸یک چشم بند در واقع می تواند دید شما را پنهان کند، اما نمی تواند راه را تاریک کند.۹و کسی که با شما همسفر می شود نور دارد.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.