دوره

دوره‌ای در معجزات | ۱۶ آذر ۱۴۰۲

۱۶ آذر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
بسیاری، از ایده‌های خود محافظت می‌کنند زیرا آن‌ها می‌خواهند از نظام‌های فکری خود همانگونه که هستند محافظت کنند، و یادگیری به معنای تغییر است.تغییر برای جداشدگان همیشه ترسناک است، زیرا آن‌ها نمی‌توانند آن را حرکتی به سوی شفای جدایی تصور کنند.آن‌ها همیشه آن را حرکتی به سوی جدایی بیشتر ادراک می‌کنند، زیرا جدایی نخستین تجربهٔ تغییر برای آن‌ها بود.تو بر این باوری که اگر اجازه ندهی هیچ تغییری به درون نفس تو وارد شود، صلح را خواهی یافت.این سردرگمی عمیق تنها در صورتی امکان‌پذیر است که بپذیری یک نظام فکری می‌تواند بر دو بنیان استوار باشد.از نفس هیچ چیز نمی‌تواند به روح دسترسی داشته باشد، و از روح هیچ چیز نمی‌تواند به نفس دسترسی داشته باشد.روح نه می‌تواند نفس را تقویت کند و نه از تعارض درون آن بکاهد.نفس یک تناقض است.خودِ تو و خویشتن خداوند در ضدیت هستند.آن‌ها در سرچشمه، در جهت و در نتیجه متضاد هستند.آن‌ها اساساً آشتی ناپذیرند، زیرا روح نمی‌تواند ادراک کند و نفس نمی‌تواند بداند.بنابراین آن‌ها در ارتباط نیستند و هرگز نمی‌توانند در ارتباط باشند.با این وجود، نفس می‌تواند یاد بگیرد، حتی اگر سازندهٔ آن ممکن است گمراه شود.با این حال، او نمی‌تواند از آنچه که به آن جان داده شده، تماماً بی‌جان را بسازد.
(م_۴_۱_۲∶۱-۱۴)

دوره‌ای در معجزات | ۱۵ آذر ۱۴۰۲

۱۵ آذر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
یک آموزگار خوب ایده‌های خود را توضیح می‌دهد و با آموزش دادن‌شان آن‌ها را تقویت می‌کند.آموزگار و شاگرد در فرایند یادگیری یکسان هستند.آن‌ها در یک رتبه یادگیری هستند، و تا زمانی که درس‌های خود را تسهیم نکنند اعتقاد وجود نخواهد داشت.یک آموزگار خوب باید به ایده‌هایی که آموزش می‌دهد ایمان داشته باشد، اما باید یک شرط دیگر را برآورده کند؛ او باید به شاگردانی که ایده‌ها را ارائه می‌دهد ایمان داشته باشد.
(م_۴_۱_۱∶۱-۴)

دوره‌ای در معجزات | ۱۲ آذر ۱۴۰۲

۱۲ آذر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
آموزش و یادگیری بزرگترین قدرت تو در حال حاضر هستند، زیرا آن‌ها تو را قادر می‌سازند تا ذهن خود را تغییر دهی و به دیگران کمک کنی تا ذهن خود را تغییر دهند.خودداری از تغییر ذهنت ثابت نخواهد کرد ‌که جدایی رخ نداده است.رؤیا بیننده‌ای که به واقعیت رؤیای خود تردید می‌کند در حالی که هنوز در حال رؤیا دیدن است، ذهن تقسیم شده خود را واقعاً شفا نمی‌دهد.تو رؤیای یک نفس جداگانه را می‌بینی و به دنیایی که بر آن تکیه دارد باور داری.این برای تو بسیار واقعی است.تو نمی‌توانی با تغییر ندادن ذهنت در موردش آن را باطل کنی.اگر مایل باشی تا از نقش نگهبان نظام فکری خود دست بکشی و آن را به روی من بگشایی، آن را با ملایمت تصحیح خواهم کرد و تو را به سوی خداوند باز خواهم گرداند.
(م_۴_۱_۴∶۱-۷)

دوره‌ای در معجزات | ۱۰ آذر ۱۴۰۲

۱۰ آذر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
برای ورود به بهشت نیازی به کمک نیست زیرا هرگز آن را ترک نکرده‌ای.اما به کمکی فراتر از خودت نیاز داری، در حالی که توسط باورهای غیرحقیقی دربارهٔ هویت خودت محصور شده‌ای، هویتی که تنها خداوند در واقعیت نهاد.یاوران در شکل‌های بسیاری به تو داده می‌شوند، اگرچه بر روی محراب، آن‌ها یکی هستند.در پس هر یک از آن‌ها اندیشه‌ای از خداوند وجود دارد، و این هرگز تغییر نخواهد کرد.اما آن‌ها نام‌هایی دارند که برای مدت زمانی متفاوت هستند، زیرا زمان به نمادها نیاز دارد، چون خودش غیرواقعی است.نام‌های آن‌ها بی‌شمارند، اما ما از نام‌هایی که خود دوره استفاده می‌کند فراتر نخواهیم رفت.خداوند کمک نمی‌کند زیرا او هیچ نیازی را نمی‌شناسد.اما او تا زمانی که فرزندش معتقد است تخیلاتش حقیقی هستند، همهٔ یاوران فرزندش را می‌آفریند.از خداوند به خاطر آن‌ها سپاسگزاری کن زیرا آن‌ها تو را به خانه هدایت خواهند کرد.
(ت_۵_۱∶۱-۹)

دوره‌ای در معجزات | ۸ آذر ۱۴۰۲

۸ آذر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
تو تفاوت بین آنچه در خواب و هنگام بیدار شدن می‌بینی را آزاردهنده نمی‌دانی.تو تشخیص می‌دهی که آنچه هنگام بیداری می‌بینی در رؤیاها محو می‌شود.با این حال هنگام بیدار شدن، انتظار نداری که از بین رفته باشد.در رؤیاها تو همه چیز را می‌آرایی.آدم‌ها همان می‌شوند که تو می‌خواهی باشند، و آنچه انجام می‌دهند را تو فرمان می‌دهی.هیچ محدودیتی در جایگزینی بر تو تحمیل نمی‌شود.برای مدتی به نظر می‌رسد که دنیا به تو داده شده است، تا آن را آنگونه که آرزو داری بسازی.تو متوجه نمی‌شوی که داری به آن حمله می‌کنی، در حالی که می‌کوشی بر آن پیروز شوی و کاری کنی که به تو خدمت کند.
(م_۱۸_۲_۳∶۱-۸)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.