دوره
دورهای در معجزات | ۴ مهر ۱۴۰۲
۴ مهر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
برای یادگیری این دوره باید مایل باشی که هر ارزشی که داری را مورد پرسش قرار دهی.هیچ کدام را نمیتوان پنهان و در تاریکی نگه داشت وگرنه یادگیری تو را به خطر خواهد انداخت.هیچ باوری خنثی نیست.هر کسی این قدرت را دارد که هر تصمیمی که میگیری را دیکته کند.زیرا یک تصمیم، نتیجهای است بر اساس همه چیزهایی که تو باور داری.آن پیامدِ باور است، و به همان یقین آن را دنبال میکند که رنج، احساس گناه و آزادی، بیگناهی را دنبال میکند.هیچ جایگزینی برای صلح وجود ندارد.آنچه خداوند میآفریند هیچ جایگزینی ندارد.حقیقت از آنچه او میداند برمیخیزد.و تصمیمهای تو از باورهای تو سرچشمه میگیرند همانطور که یقیناً همه آفرینش به خاطر آنچه او میداند در ذهن او پدید آمد.
دورهای در معجزات | ۳ مهر ۱۴۰۲
۳ مهر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
فراموش نکن که انگیزه برای این دوره، بدست آوردن و حفظ حالت صلح است.با داشتن این حالت، ذهن آرام است، و شرطی که در آن خداوند به یاد آورده میشود بدست میآید.نیاز نیست به او بگویی چه کاری انجام دهد.او شکست نخواهد خورد.جایی که او میتواند وارد شود، او پیشاپیش آنجاست.و آیا ممکن است که او نتواند به جایی وارد شود که اراده میکند باشد؟صلح از آن تو خواهد بود زیرا ارادهٔ او است.آیا میتوانی باور کنی که یک سایه بتواند مانع آن اراده شود که جهان را ایمن نگه میدارد؟خداوند منتظر اوهام نمیماند تا بگذارند که او خودش باشد.و فرزندش نیز همینطور.آنها هستند.و کدام توهم که به نظر میرسد بیهدف میان آنها سرگردان است، قدرت شکست دادن آنچه که ارادهٔ آنها است را دارد؟
دورهای در معجزات | ۲۴ شهریور ۱۴۰۲
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
رستگاری نمیطلبد که روح را مشاهده کنی و بدن را ادراک نکنی.تنها میطلبد که این باید انتخاب تو باشد.زیرا تو میتوانی بدن را بدون کمک ببینی، اما نمیدانی چگونه دنیایی جدا از آن را مشاهده کنی.این دنیای تو است که رستگاری آن را باطل خواهد کرد، و به تو اجازه میدهد تا دنیای دیگری را ببینی که چشمانت هرگز نمیتوانست آن را بیابد.نگران نباش که این چگونه هرگز میتوانست باشد.تو نمیفهمی چگونه آنچه میبینی در بینایی تو پدیدار شد.زیرا اگر میفهمیدی، آن از میان میرفت.پرده جهل بر خیر و شر کشیده شده، و باید از آن گذشت تا هر دو ناپدید شوند، تا ادراک مخفیگاهی نیابد.این چگونه انجام میشود؟این اصلا انجام نمیشود.چه چیزی میتواند درون جهانی که خداوند آفریده وجود داشته باشد که هنوز باید انجام شود؟
دورهای در معجزات | ۲۱ شهریور ۱۴۰۲
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
رستگاری باطل کردن است.اگر انتخاب کنی که بدن را ببینی، دنیایی از جدایی، چیزهای نامرتبط، و رویدادهایی را مشاهده میکنی که اصلاً هیچ معنایی ندارند.این یکی ظاهر میشود و با مرگ ناپدید میشود; آن یکی محکوم به رنج و زیان است.و هیچکس دقیقاً آنگونه نیست که لحظهای پیش بود، و نیز لحظهای بعد همانگونه نخواهد بود که اکنون است.چه کسی میتواند در جایی که این همه تغییر دیده میشود اعتماد داشته باشد، زیرا چه کسی ارزشمند است اگر او چیزی جز غبار نیست؟رستگاری باطل کردن همهٔ اینها است.زیرا ثبات در بینایی کسانی پدیدار میشود که رستگاری چشمانشان را از نگریستن به بهای حفظ احساس گناه آزاد کرده است، زیرا آنها در عوض انتخاب کردند که آن را رها کنند.
دورهای در معجزات | ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
تو یا جسم را میبینی یا روح را تشخیص میدهی.هیچ سازشی میان این دو وجود ندارد.اگر یکی واقعی است، دیگری باید غیرحقیقی باشد، زیرا آنچه واقعی است ضد خود را انکار میکند.در رؤیت انتخابی جز این نیست.آنچه در این مورد تصمیم میگیری، تعیین کننده همه چیزهایی است که میبینی و میپنداری واقعی است و حقیقی میدانی.تمام دنیای تو به این یک انتخاب وابسته است، زیرا تو در اینجا آنچه را که هستی، به عنوان جسم یا روح در باور خود تثبیت کردهای.اگر جسم را انتخاب کنی، هرگز از بدن به عنوان واقعیت خودت نخواهی گریخت، زیرا انتخاب کردهای که آن را اینچنین میخواهی.اما روح را انتخاب کن، و همه بهشت خم میشود تا چشمانت را لمس کند و دید مقدست را برکت دهد، تا دیگر دنیای جسم را نبینی مگر برای شفا و تسلی و برکت دادن.