دوره

دوره‌ای در معجزات | ۲۴ شهریور ۱۴۰۱

۲۴ شهریور ۱۴۰۱
دوره‌ای در معجزات
این درک، هدف نهایی روان‌درمانی است.آن چگونه به دست می‌آید؟درمانگر در بیمار همه چیزهایی که در خودش نبخشیده است را می‌بیند، و به این ترتیب فرصتی دیگر به او داده می‌شود تا به آن‌ها بنگرد، آن‌ها را برای ارزیابی دوباره بگشاید و ببخشد.زمانی که این رخ می‌دهد، او گناهان خود را از بین رفته می‌بیند در گذشته‌ای که دیگر اینجا نیست.تا زمانی که این کار را انجام ندهد، مجبور است فکر کند که اینجا و اکنون تحت محاصره شرارت است.بیمار پرده او است برای فرافکنی گناهانش، که او را قادر به رها کردن آن‌ها می‌سازد.اگر او نقطه‌ای از گناه را در آنچه که می‌نگرد حفظ کند، رهایی او ناتمام است و قطعی نخواهد بود.

دوره‌ای در معجزات | ۲۲ شهریور ۱۴۰۱

۲۲ شهریور ۱۴۰۱
دوره‌ای در معجزات
بیماری شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد، و همینطور عدم بخشایش.شکل‌های یکی تنها شکل‌های دیگری را بازتولید می‌کنند، زیرا آن‌ها همان وهم هستند.به قدری نزدیک یکی به دیگری ترجمه می‌شود، که مطالعه دقیق شکلی که یک بیماری به خود می‌گیرد، به وضوح به شکلی از عدم بخشایش که نمایانگرش است اشاره خواهد کرد.با این حال دیدن این تاثیری بر یک علاج نخواهد گذاشت.بلکه این تنها با یک تشخیص به دست می‌آید؛ این که تنها بخشایش، یک عدم بخشایش را شفا می‌دهد، و تنها یک عدم بخشایش به راستی می‌تواند منجر به هر نوع بیماری شود.

دوره‌ای در معجزات | ۲۱ شهریور ۱۴۰۱

۲۱ شهریور ۱۴۰۱
دوره‌ای در معجزات
این شواهدی که توسط حواس آورده می‌شوند تنها یک هدف دارند؛ توجیه کردن حمله و در نتیجه جلوگیری از تشخیص این که عدم بخشایش برای چیست.با دیدن آن بدون پنهانکاری، آن قابل تحمل نیست.بدون محافظت، آن نمی‌تواند دوام بیاورد.در اینجا همه بیماری‌ها گرامی داشته می‌شوند، اما بدون تشخیص این که اینگونه است.زیرا هنگامی که یک عدم بخشایش تشخیص داده نشود، شکلی که به خود می‌گیرد چیز دیگری به نظر می‌رسد.و اکنون آن «چیز دیگر» است که وحشتناک به نظر می‌رسد.اما این «چیز دیگر» نیست که می‌تواند شفا یابد.آن بیمار نیست، و نیازی به چاره ندارد.متمرکز کردن تلاش‌هایت برای شفا در اینجا چیزی جز بیهودگی نیست.چه کسی می‌تواند چیزی که نمی‌تواند بیمار شود را علاج کند و آن را بهبود بخشد؟

دوره‌ای در معجزات | ۱۹ شهریور ۱۴۰۱

۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دوره‌ای در معجزات
گوش ترجمه می‌کند؛ آن نمی‌شنود.چشم بازتولید می‌کند؛ آن نمی‌بیند.وظیفه آن‌ها این است هر چیزی که درخواست می‌شود را مطبوع سازند، هرچند که مطبوع نباشد.آن‌ها به تصمیم‌های ذهن پاسخ می‌دهند، خواسته‌های آن را بازتولید می‌کنند و آن‌ها را به شکل‌های قابل قبول و دلپذیر ترجمه می‌کنند.گاهی اوقات اندیشه‌ِ پشت شکل‌ها، رخنه می‌کند، اما تنها برای مدتی کوتاه، و ذهن هراسان می‌شود و آغاز به تردید کردن در مورد سلامت عقل خود می‌کند.با این حال به برده‌های خود نه اجازه خواهد داد شکل‌هایی که آن‌ها می‌نگرند را تغییر دهند؛ و نه صداهایی که می‌شنوند.این‌ها «چاره‌هایش» هستند؛ «حفاظت‌هایش» در برابر دیوانگی.

دوره‌ای در معجزات | ۱۷ شهریور ۱۴۰۱

۱۷ شهریور ۱۴۰۱
دوره‌ای در معجزات
گرایشی وجود دارد، و این گرایش بسیار نیرومندی است، برای این که این سرود مرگ را تنها یک لحظه بشنویم، و سپس آن را بدون تصحیح رها کنیم.این آگاهی‌های زودگذر نشان دهنده فرصت‌های زیادی هستند که به راستی «برای تغییر آهنگ‌مان» به ما داده شده‌اند.آوای شفا در عوض قابل شنیدن است.اما ابتدا باید اراده‌مندی برای زیر سوال بردنِ «حقیقتِ» سرود محکومیت، برخیزد.تحریف‌های عجیبی که به طور ناگسستنی درون خودپنداره بافته شده‌اند، که خود چیزی جز یک شبه-آفرینش نیست، باعث می‌شود این آوای زشت حقیقتا زیبا به نظر برسد.«ریتم جهان،» «سرود فرشته منادی،» همه این‌ها و بیش به جای فریادهای بلندِ گوشخراش شنیده می‌شوند.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.