
دوره
دورهای در معجزات | ۱ آبان ۱۴۰۱
۱ آبان ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
یک درمانگر مقدس، یک آموزگار پیشرفته خداوند، هرگز یک چیز را فراموش نمیکند؛ او دوره آموزشی رستگاری را ایجاد نکرد، و نقش خود را نیز در آن مقرر نکرد.او میفهمد که نقشش برای کل ضروری است، و از این طریق کل را تشخیص خواهد داد هنگامی که نقشش کامل شود.در همین حال او باید بیاموزد، و بیماران او ابزارهایی هستند که برای یادگیری او به سویش فرستاده میشوند.او چه میتواند باشد جز این که برای آنها و از آنها سپاسگزار باشد؟آنها در حالی که حامل خداوند هستند، میآیند.آیا او این هدیه را بخاطر یک سنگریزه رد میکند، یا آیا در را بر روی منجی دنیا میبندد تا یک شبح را وارد کند؟بگذار او به فرزند خداوند خیانت نکند.آن کسی که او را فرا میخواند بسیار فراتر از درک او است.با این حال آیا او از اینکه میتواند پاسخ دهد خوشحال نخواهد شد، در حالی که تنها در این صورت است که خواهد توانست فراخوان را بشنود و دریابد که آن به او تعلق دارد؟
دورهای در معجزات | ۲۷ مهر ۱۴۰۱
۲۷ مهر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
بیماران تو نیاز ندارند که به صورت فیزیکی حضور داشته باشند تا به نام خداوند به آنها خدمت کنی.شاید این یادآوری دشوار باشد، اما خداوند هدایای خود را به اندک چیزهایی که در واقع میتوانی ببینی محدود نخواهد کرد.تو میتوانی دیگران را نیز ببینی، زیرا دیدن به چشمان بدن محدود نمیشود.برخی نیازی به حضور فیزیکی تو ندارند.آنها به همان اندازه، و شاید حتی بیشتر، در لحظهای که فرستاده میشوند به تو نیاز دارند.آنها را به هر طریقی که بتواند برای هر دوی شما مفیدتر باشد، تشخیص خواهی داد.مهم نیست که چگونه میآیند.آنها به هر شکلی که مفیدتر باشد فرستاده خواهند شد؛ یک نام، یک اندیشه، یک تصویر، یک ایده، یا شاید تنها احساس برقراری ارتباط با کسی در جایی.پیوستن در دستان روحالقدس است.آن نمیتواند تحقق نیابد.
دورهای در معجزات | ۲۲ مهر ۱۴۰۱
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
پس، چه کسی، تصمیم میگیرد که هر برادر چه چیزی نیاز دارد؟مطمئناً تو نیستی، تو که هنوز تشخیص نمیدهی چه کسی است که درخواست میکند.چیزی در او وجود دارد که این را به تو خواهد گفت، اگر گوش کنی.و پاسخ این است؛ گوش کن.تقاضا نکن، تصمیم نگیر، قربانی نکن.گوش کن.آنچه میشنوی حقیقت دارد.آیا خداوند فرزندش را به سوی تو میفرستد بدون این که مطمئن باشد تو نیازهای او را تشخیص میدهی؟به آنچه خداوند به تو میگوید بیاندیش؛ او به صدای تو نیاز دارد تا از طرف او سخن گویی.آیا چیزی میتواند مقدستر از این باشد؟یا هدیهای بزرگتر از این برای تو وجود دارد؟آیا ترجیح میدهی انتخاب کنی که چه کسی خدا باشد، یا این که آوای او را بشنوی که خداوند درون تو است؟
دورهای در معجزات | ۱۹ مهر ۱۴۰۱
۱۹ مهر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
هر کسی که نزد تو فرستاده میشود یک بیمار تو است.این نه به این معنا است که تو او را انتخاب میکنی، و نه این که نوع درمانی که مناسب است را انتخاب میکنی.بلکه بدان معنا است که هیچکس به اشتباه نزد تو نمیآید.هیچ خطایی در نقشه خداوند وجود ندارد.با این حال، این یک اشتباه است، که بپنداری تو میدانی چه چیزی را به هر کسی که میآید ارائه دهی.این تصمیم با تو نیست.این تمایل وجود دارد که بپنداری دائماً از تو خواسته میشود تا خودت را برای کسانی که میآیند قربانی کنی.این به سختی میتواند درست باشد.تقاضای قربانی دادن از خودت، تقاضای قربانی دادن از خداوند است، و او هیچ چیز از قربانی دادن نمیداند.چه کسی میتواند از کمال درخواست کند که او ناکامل باشد؟
دورهای در معجزات | ۱۸ مهر ۱۴۰۱
۱۸ مهر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
ای درمانگر، سپاسگزار باش، که میتوانی چنین چیزهایی را ببینی، تنها اگر نقش صحیح خودت را درک کنی.اما اگر در این مورد کوتاهی کنی، انکار کردهای که خداوند تو را آفرید، بنابراین نخواهی دانست که تو فرزندش هستی.چه کسی اکنون برادر توست؟کدام قدیس میتواند بیاید تا تو را با خود به خانه ببرد؟تو راه را گم کردی.و آیا اکنون میتوانی انتظار داشته باشی در او پاسخی را ببینی که از دادن آن خودداری کردهای؟شفا بده و شفا پیدا کن.هیچ انتخاب دیگری میان مسیرها وجود ندارد که بتواند به صلح منجر شود.ای درمانگر بگذار بیمارت وارد شود، زیرا او از جانب خداوند به سوی تو آمده است.آیا تقدس او برای بیدار کردن خاطره تو از او کافی نیست؟