
دوره
دورهای در معجزات | ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
تعارض باید میان دو نیرو باشد.آن نمیتواند میان یک قدرت و نیستی وجود داشته باشد.هیچ چیزی وجود ندارد که بتوانی به آن حمله کنی و بخشی از تو نباشد.و با حمله به آن، تو دو توهم از خودت میسازی، که با هم در تعارض هستند.و این زمانی اتفاق میافتد که به هر چیزی که خداوند آفریده است با چیزی جز عشق بنگری.تعارض ترسناک است، زیرا آن زایش ترس است.با این حال آنچه از نیستی زاده شده است نمیتواند با نبرد به واقعیت برسد.چرا میخواهی دنیایت را پر از تعارضهای خودت کنی؟بگذار این همه دیوانگی برایت برطرف شود، و در صلح به یاد خداوند رو کن، که همچنان در ذهن آرامت میدرخشد.
دورهای در معجزات | ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
تو که محبوب او هستی یک توهم نیستی، زیرا به اندازهٔ خود او حقیقی و مقدس هستی.سکون یقین تو نسبت به او و خودت منزل هر دوی شما است، که به عنوان وجود یگانه ساکن هستید و از هم جدا نیستید.دربِ مقدسترین منزل او را بگشا، و بگذار بخشایش تمام اثرات باور به گناه را که خداوند را و فرزندش را با او بیخانهمان نگه میدارد، پاک کند.تو در خانهٔ خداوند بیگانه نیستی.برادرت را به منزلی که خداوند او را در صفا و صلح قرار داده، و با او ساکن است، پذیرا شو.در جایی که عشق سکونت دارد اوهام جایی ندارند، در حالی که عشق تو را از هر چیزی که حقیقی نیست محافظت میکند.تو همانند آفریدگار آن نامحدود، در صلح سکونت داری، و همه چیز به کسانی عطا میشود که او را به یاد میآورند.روحالقدس مراقب منزل او است، مطمئن از این که صلح آن هرگز مختل نخواهد شد.
دورهای در معجزات | ۲۴ مرداد ۱۴۰۳
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
ورود خرد به نظام فکری نفس آغاز خنثیسازی آن است، زیرا خرد و نفس با هم در تضاد هستند.همچنین امکان همزیستی آنها در آگاهی تو وجود ندارد.زیرا هدف خرد روشن ساختن، و در نتیجه آشکارسازی است.تو میتوانی خرد را ببینی.این بازی با واژهها نیست، زیرا اینجا آغاز رؤیتی است که معنا دارد.رؤیت به معنای واقعی کلمه، فهم است.اگر رؤیت، بینایی بدن نیست، آن باید فهمیده شود.زیرا روشن است، و آنچه آشکار است مبهم نیست.آن میتواند فهمیده شود.و در اینجا خرد و نفس از هم جدا میشوند، تا راه جداگانهٔ خود را بپیمایند.
دورهای در معجزات | ۲۱ مرداد ۱۴۰۳
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
خرد به تو خواهد گفت که شکل خطا آن چیزی نیست که آن را به یک اشتباه تبدیل میکند.اگر آنچه که شکل پنهان میکند یک اشتباه است، شکل نمیتواند مانع تصحیح شود.چشمان بدن تنها شکل را میبینند.آنها نمیتوانند فراتر از آنچه که برای دیدنش ساخته شدند را ببینند.و آنها ساخته شدند تا به خطا بنگرند و از آن فراتر را نبینند.ادراک آنها واقعاً عجیب است، زیرا آنها تنها میتوانند اوهام را ببینند، نمیتوانند به فراتر از تکه سنگ خارای گناه نگاه کنند، و در شکل بیرونیِ نیستی توقف میکنند.برای این شکل تحریف شدهٔ رؤیت، بیرون هر چیزی، دیواری که میان تو و حقیقت قرار دارد، به تمامی حقیقی است.با این حال، بینایی که در نیستی متوقف میشود، چنان که گویی یک دیوار محکم است، چگونه میتواند حقیقتاً ببیند؟آن بوسیلهٔ شکل دور نگه داشته میشود، زیرا برای تضمین اینکه چیز دیگری جز شکل ادراک نکند ساخته شده است.
دورهای در معجزات | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
یک رابطهٔ مقدس، هر چند تازه متولد شده باشد، باید برای قداست بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل شود.ارزشهای نامقدس باعث سردرگمی میشوند، و سردرگمی در آگاهی.در یک رابطهٔ نامقدس، هر کدام به این دلیل ارزش دارد که به نظر میرسد گناه دیگری را توجیه میکند.هر کدام در درون دیگری چیزی را میبیند که او را وادار میکند برخلاف ارادهٔ خود گناه کند.و بدین ترتیب گناهان خود را بر دیگری مینهاند، و به سوی او جذب میشود تا گناهانش را تداوم بخشد.و بنابراین برای هر یک باید ناممکن شود که با آروزی خود برای واقعی بودن گناه، خود را علت گناه بداند.خرد با این حال رابطهٔ مقدس را آنگونه که هست میبیند؛ یک حالت ذهنی مشترک، که در آن هر دو خطاها را با خوشحالی برای تصحیح میدهند، تا هر دو با شادمانی به عنوان یکی شفا یابند.