دوره

دوره‌ای در معجزات | ۲ مهر ۱۴۰۰

۲ مهر ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
این هفته با نخل‌ها آغاز می‌شود و با سوسن‌ها پایان می‌یابد، نشانه سپید و مقدس از اینکه فرزند خداوند بی‌گناه است.اجازه نده هیچ نشانه‌ تاریکی از مصلوب شدن بین سفر و هدف آن مداخله کند؛ بین پذیرش حقیقت و تجلی آن.این هفته ما زندگی را جشن می‌گیریم، نه مرگ را.و ما پاکی کامل فرزند خداوند را گرامی می‌داریم، و نه گناهانش را.هدیه گل‌های سوسن را به برادرت تقدیم کن، نه تاج خارها را؛ هدیه عشق را و نه «هدیه» ترس.تو در کنار برادرت ایستاده‌ای، خارها در یک دست و سوسن‌ها در دست دیگر، نامطمئن که کدام را بدهی.اکنون به من ملحق شو و خارها را دور بیانداز، سوسن‌ها را تقدیم کن تا جای آن‌ها را بگیرند.این عید من میل دارم که هدیه‌ بخشایشت توسط تو به من تقدیم شود، و توسط من به تو بازگردانده شود.ما نمی‌توانیم در مصلوب شدن و مرگ متحد شویم.همچنین رستاخیز نمی‌تواند کامل شود تا اینکه بخشایش تو، به همراه بخشایش من بر مسیحا استقرار یابد.

دوره‌ای در معجزات | ۲۲ شهریور ۱۴۰۰

۲۲ شهریور ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
نوری در تو هست که نمی‌تواند بمیرد؛ حضور آن چنان مقدس است که دنیا به خاطر تو تطهیر می‌گردد.همه‌ی چیزهایی که زندگی می‌کنند برای تو هدایایی می‌آورند، و آن‌ها را در قدرشناسی و شادمانی به پای تو نثار می‌کنند.رایحه‌ی گل‌ها هدیه‌ی آنها به تو است.موج‌ها پیش روی تو کرنش می‌کنند، و درختان بازوانشان را برای حفاظت از تو در برابر گرما می‌گشایند، و برگهایشان را پیشاپیش تو بر زمین می‌ریزند تا تو بتوانی به نرمی گام برداری، در حالیکه باد پیرامون سر مقدس تو به نجوا می‌پردازد.

دوره‌ای در معجزات | ۱۷ شهریور ۱۴۰۰

۱۶ شهریور ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
ما گفته‌ایم که روح‌القدس تفاوت میان درد و لذت را به تو می‌آموزد.این همانند گفتن این است که او تفاوت میان زندانی شدن و آزادی را به تو می‌آموزد.تو نمی‌توانی بدون او این تمایز را قائل شوی زیرا به خودت آموخته‌ای که زندانی شدن آزادی است.با باور داشتن اینکه آن‌ها یکسان هستند، چگونه می‌توانی آن‌ها را از هم تشخیص دهی؟آیا می‌توانی از بخشی از ذهنت که باور به یکسان بودن آن‌ها را به تو آموخت، بخواهی که به تو بیاموزد آن‌ها متفاوت هستند؟

دوره‌ای در معجزات | ۱۳ شهریور ۱۴۰۰

۱۳ شهریور ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
وقتی هیچ عامل ادراکی بین خداوند و آفریده‌هایش، یا بین فرزندان او و فرزندانشان، قرار نداشته باشد، معرفت آفرینش باید تا ابد ادامه پیدا کند.بازتاب‌هایی که در زمان در آینه ذهنت می‌پذیری، تنها ابدیت را نزدیک‌تر یا دورتر می‌کنند.اما ابدیت، خودش فراتر از همه زمان است.با کمک بازتاب آن در درونت، به بیرون از زمان دست یاب و آن را لمس کن.و تو از زمان به سوی قداست با همان اطمینان روی خواهی آورد، که بازتاب قداست همه را فرا می‌خواند، تا همگان همه احساس گناه را کنار بگذارند.صلح بهشت ​​را در اینجا بازتاب بده، و این دنیا را به نزد بهشت ​​بیاور.زیرا بازتاب حقیقت، همگان را به سوی حقیقت می‌کشاند، و با ورود آن‌ها به درونش، تمام بازتاب‌ها را پشت سر می‌گذارند.

دوره‌ای در معجزات | ۹ شهریور ۱۴۰۰

۸ شهریور ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
تو و برادرت یکی هستید همانطور که خداوند خودش یگانه است، و در اراده‌اش تقسیم نشده است.و شما باید یک قصد داشته باشید، زیرا او همان را به هردوی شما داد.هنگامی که شما در اراده‌ به هم می‌پیوندید، اراده‌ او گرد هم می‌آید، تا با عرضه کردن کمال به برادرت کامل شوی.آن گناهکاری را که او می‌بیند در او نبین، اما به او احترام بگذار تا بتوانی خودت و او را گرامی بداری.قدرت رستگاری به تو و به برادرت داده شده است، تا گریز از تاریکی به درون نور از آن تو شود تا بتوانی آن را تسهیم کنی؛ تا بتوانی آنچه را که هرگز جدا نبوده است به عنوان یکی ببینی، و نه جدا از همه عشق خداوند که به طور یکسان داده شده است.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.