دوره

دوره‌ای در معجزات | ۲۳ آبان ۱۴۰۰

۲۳ آبان ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
صلح بر تو باد
تو در هیچ لحظه‌ای تنها نیستی.هیچ زمانی نیست که خداوند دست تو را نگرفته باشد.هیچ لحظه‌ای نیست که عشق او تو را احاطه نکند، او به تو آرامش می‌دهد و از تو مراقبت می‌کند و برای هر آرزویی که داری، هر شادی کوچک یا ضربه کوچک درد، در کنار توست.
خداوند برای همیشه با تو یگانه است، او تنها رابطه تو؛ تنها دوست تو باقی می‌ماند.
تو فرزند مقدس خود خداوند هستی.
صلح بر تو باد، زیرا آنچه از آن اوست از آن توست.
کتابچه شعر هدایای خداوند
داوری نهایی

دوره‌ای در معجزات | ۱۹ آبان ۱۴۰۰

۱۹ آبان ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
پیچیدگی از خداوند نیست.چگونه می‌تواند باشد، در حالی که همه‌ آنچه که او می‌داند یکی است؟او از یک آفرینش می‌داند، یک واقعیت، یک حقیقت و تنها یک فرزند.هیچ چیز با یگانگی تضاد ندارد.پس، چگونه، در او پیچیدگی می‌تواند وجود داشته باشد؟چه چیزی‌ برای تصمیم گرفتن وجود دارد؟زیرا این تعارض است که انتخاب را ممکن می‌سازد.حقیقت ساده است؛ یکی است، بدون یک مخالف.و نزاع چگونه می‌تواند در حضور ساده آن وارد شود، و پیچیدگی را به جایی بیاورد که یگانگی وجود دارد؟حقیقت هیچ تصمیمی نمی‌گیرد، زیرا چیزی‌ برای تصمیم‌گیری وجود ندارد.و تنها اگر اینطور بود آنگاه انتخاب کردن می‌توانست یک گام ضروری در پیش‌ رفتن به سوی یگانگی باشد.آنچه که همه چیز است جایی برای هیچ چیز دیگری باقی نمی‌گذارد.با این حال، این عظمت فراتر از محدوده این برنامه درسی است.و نیز لازم نیست بر چیزی درنگ کنیم که نمی‌توان فوراً آن را فهمید.
سرزمینی مرزی از اندیشه وجود دارد که بین این دنیا و بهشت قرار دارد.آن یک مکان نیست، و هر هنگام تو به آن می‌رسی، جدا از زمان است.اینجا مکان ملاقاتی است که اندیشه‌ها در آن گرد هم آورده می‌شوند؛ جایی که ارزش‌های متضاد به هم می‌رسند و همه اوهام در کنار حقیقت گذاشته می‌شوند، جایی که قضاوت می‌شود که آن‌ها غیرحقیقی هستند.این سرزمین مرزی درست آن سوی دروازه بهشت است.در اینجا هر اندیشه‌ای خالص و کاملاً ساده می‌شود.در اینجا گناه انکار می‌شود، و در عوض هر چیزی که هست پذیرفته می‌شود.

دوره‌ای در معجزات | ۵ آبان ۱۴۰۰

۵ آبان ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
یک مشکل باقی مانده که تو داری این است که بین زمانی که می‌بخشی، و زمانی که از مزایای اعتماد به برادرت بهره‌مند خواهی شد فاصله می‌بینی.این تنها فاصله اندکی که تو بین خود و برادرت نگه می‌داری را منعکس می‌کند، تا شاید تو و او کمی از هم جدا باشید.زیرا زمان و فضا یک توهم واحد هستند، که شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرند.اگر فراتر از ذهنت فرافکنی شده باشد، به آن به عنوان زمان می‌اندیشی.هرچه بیشتر به جایی که هست نزدیک‌ شود، به آن بیشتر به عنوان فضا می‌اندیشی.

دوره‌ای در معجزات | ۲ آبان ۱۴۰۰

۲ آبان ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
معجزه هیچ کاری نمی‌کند.تنها کاری که انجام می‌دهد باطل کردن است.و به این ترتیب تداخل در آنچه انجام شده را لغو می‌کند.نمی‌افزاید‌، بلکه صرفاً از میان برمی‌دارد.و چیزی که از میان ‌برمی‌دارد مدت‌ها است که رفته است، اما در حالی که در خاطره نگه داشته شده است به نظر می‌رسد که اثرات فوری دارد.این دنیا مدت‌ها پیش پایان یافت.افکاری که آن را ساختند دیگر در ذهنی نیستند که به آن‌ها ‌اندیشید و مدت کمی آن‌ها را دوست داشت.معجزه تنها نشان می‌دهد که گذشته رفته است، و آنچه که واقعاً رفته هیچ تاثیری ندارد.به یاد آوردن یک علت تنها می‌تواند اوهامی از حضورش را ایجاد کند، نه اثرات را.

دوره‌ای در معجزات | ۲۶ مهر ۱۴۰۰

۲۶ مهر ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
در بیرون از خودت جستجو نکن.زیرا به شکست خواهد انجامید، و هر بار که بُتی بیافتد خواهی گریست.بهشت را نمی‌توان در جایی که نیست یافت، و در هیچ جای دیگری جز آنجا صلح وجود ندارد.هر بُتی که می‌پرستی هنگامی که خداوند فرامی‌خواند هرگز به جای او پاسخ نخواهد داد.هیچ پاسخ دیگری وجود ندارد که بتوانی جایگزین کنی، و آن خوشحالی را بیابی که پاسخ او به ارمغان می‌آورد.در بیرون از خودت جستجو نکن.زیرا همه درد تو صرفا ناشی از جستجوی بیهوده آنچه که می‌خواهی است، با اصرار بر اینکه آن کجا باید یافته شود.اگر آنجا نباشد چه؟آیا ترجیح می‌دهی که حق با تو باشد یا شادی؟خرسند باش که به تو گفته می‌شود شادی کجا است، و دیگر در جای دیگری جستجو نکن.شکست خواهی خورد.اما به تو این امکان داده شده است که حقیقت را بشناسی، و در بیرون از خودت در جستجوی آن نباشی.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.