ت_۳_۱

C-3.1

۱بخشایش برای خداوند و به سوی خداوند است اما از او نیست.۲ناممکن است که به چیزی که او آفریده است فکر کنی که نیاز به بخشایش داشته باشد.۳پس بخشایش یک توهّم است، اما به دلیل هدفش که روح‌القدس است، یک تفاوت دارد.۴بر خلاف تمام اوهام دیگر از خطا دور می‌کند نه این که به سمت آن ببرد.

ت_۳_۲

C-3.2

۱بخشایش را می توان نوعی تخیل شاد نامید، راهی که ناآگاهان می‌توانند شکاف بین ادراک خود و حقیقت را پر کنند.۲آن‌ها نمی‌توانند مستقیماً از ادراک به معرفت بروند زیرا فکر نمی‌کنند که ارادهٔ آن‌ها این باشد که چنین کنند.۳این باعث می شود که خدا به جای آنچه که واقعاً هست، دشمن به نظر برسد.۴و همین تصور جنون آمیز است که آنها را از قیام و بازگشت با آرامش به سوی او بی نیاز می کند.

ت_۳_۳

C-3.3

۱و بنابراین آنها به توهم کمک نیاز دارند زیرا درمانده هستند. فکر صلح، زیرا آنها در تضاد هستند.۲خدا می داند پسرش قبل از اینکه بخواهد به چه چیزی نیاز دارد.۳او به هیچ وجه نگران فرم نیست، اما با دادن محتوا، اراده او است که آن را درک کند.۴و همین کافی است.۵فرم خود را با نیاز تطبیق می دهد. محتوا بدون تغییر است، به اندازه خالق آن ابدی است.

ت_۳_۴

C-3.4

۱قبل از بازگشت یاد خدا، چهره مسیح باید دیده شود.۲دلیلش واضح است.۳دیدن چهره مسیح مستلزم ادراک است.۴هیچ کس نمی تواند به دانش نگاه کند.۵اما چهره مسیح نماد بزرگ بخشش است.۶رستگاری است.۷این نماد دنیای واقعی است.۸هر که به این نگاه کند دیگر دنیا را نمی بیند.۹او تا جایی که ممکن است بیرون از دروازه به بهشت نزدیک است.۱۰با این حال از این دروازه فقط یک قدم به داخل نیست.۱۱مرحله نهایی است.۱۲و این را به خدا می سپاریم.

ت_۳_۵

C-3.5

۱بخشش نیز یک نماد است، اما به عنوان نماد اراده او به تنهایی قابل تقسیم نیست.۲و بنابراین وحدتی که منعکس می کند اراده او می شود.۳این تنها چیزی است که تا حدودی هنوز در جهان وجود دارد، و در عین حال پل بهشت است.

ت_۳_۶

C-3.6

۱اراده خدا تمام چیزی است که هست.۲ما می توانیم از نیستی به همه چیز برویم. از جهنم تا بهشت۳آیا این یک سفر است؟۴نه، در حقیقت نه، زیرا حقیقت راه به جایی نمی برد.۵اما توهمات از جایی به مکان دیگر تغییر می کنند. گاهی اوقات.۶مرحله آخر نیز یک تغییر است.۷به عنوان یک تصور، بخشی غیر واقعی است.۸و با این حال این بخش ناپدید خواهد شد.۹آنچه باقی می ماند صلح ابدی و خواست خداست.

ت_۳_۷

C-3.7

۱اکنون هیچ آرزویی برای تغییر آرزوها وجود ندارد.۲حتی آرزوها نیز ممکن است ناخواسته شوند.۳این باید چنین باشد زیرا نفس نمی تواند در آرامش باشد.۴اما اراده به عنوان هدیه خداوند ثابت است.۵و آنچه او می دهد همیشه شبیه خودش است.۶این هدف از چهره مسیح است.۷این هدیه خداست که پسرش را نجات دهد.۸اما به این نگاه کن و بخشیده شدی.

ت_۳_۸

C-3.8

۱چقدر دنیا در همان لحظه دوست داشتنی می شود وقتی می بینید که حقیقتی در مورد خودتان منعکس شده است.۲حالا تو بی گناهی و بی گناهی خود را ببین.۳اکنون شما مقدس هستید و آن را چنین درک می کنید.۴و اکنون ذهن به خالق خود باز می گردد; پیوستن پدر و پسر، وحدت واحدهایی که در پشت همه پیوستن ها اما فراتر از همه آنها ایستاده است.۵خدا دیده نمی شود بلکه فقط درک می شود.۶پسرش مورد حمله قرار نمی گیرد، بلکه شناخته می شود.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.