ت_۴_۱
C-4.1
۱دنیایی که میبینی توهمی از یک دنیا است.۲خداوند آن را نیافرید، زیرا آنچه او میآفریند باید همانند خودش ابدی باشد.۳با این حال در دنیایی که میبینی هیچ چیزی نیست که تا ابد پایدار بماند.۴برخی چیزها در زمان اندکی بیشتر از بقیه دوام خواهند داشت.۵اما زمانی خواهد رسید که همه چیزهای قابل مشاهده پایان خواهند یافت.
ت_۴_۲
C-4.2
۱بنابراین، چشمهای بدن وسیلهای برای دیدن دنیای واقعی نیستند، زیرا توهماتی که آنها به آن نگاه میکنند باید به توهمات بیشتری از واقعیت منجر شوند.۲و همینطور انجام میدهند.۳زیرا هر چیزی که می بینند نه تنها دوام نخواهد داشت، بلکه خود را به فکر گناه و گناه می کشاند.۴در حالی که هر چیزی که خدا آفریده برای همیشه بدون گناه است و بنابراین برای همیشه بدون گناه است.
ت_۴_۳
C-4.3
۱معرفت چارهٔ ادراک غیرحقیقی نیست، چون سطح دیگری است، آنها هرگز نمیتوانند به هم برسند.۲تنها تصحیح ممکن برای ادراک غیرحقیقی قطعاً ادراک حقیقی است.۳آن دوام نخواهد داشت.۴اما تا زمانی که دوام دارد برای شفا میآید.۵زیرا ادراک حقیقی چارهای است با نامهای فراوان.۶بخشایش، رستگاری، تاوان، ادراک حقیقی، همه یکی هستند.۷آنها یک آغاز هستند، که در پایان که به یگانگی بسیار فراتر از خودشان منتهی میشوند.۸ادراک حقیقی وسیلهای است که با آن دنیا از گناه نجات مییابد، زیرا گناه وجود ندارد.۹و این است که ادراک حقیقی میبیند.
ت_۴_۴
C-4.4
۱دنیا مانند یک مانع در برابر چهرهٔ مسیحا ایستاده است.۲اما ادراک واقعی به آن به عنوان چیزی بیش از یک حجاب شکننده نگاه نمی کند، به طوری که به راحتی از بین می رود که نمی تواند بیش از یک لحظه دوام بیاورد.۳در نهایت فقط برای آنچه هست دیده می شود.۴و اکنون نمی تواند ناپدید شود، زیرا اکنون یک مکان خالی وجود دارد که تمیز و آماده شده است.۵در جایی که نابودی درک شد، چهره مسیح ظاهر می شود، و در آن لحظه جهان فراموش می شود، با زمان برای همیشه پایان می یابد، زیرا جهان از جایی که آمده به نیستی می چرخد.
ت_۴_۵
C-4.5
۱دنیایی که بخشیده شود نمی تواند دوام بیاورد.۲خانه اجساد بود.۳اما بخشش از بدن گذشته است.۴این قداست آن است; اینجوری خوب میشه۵عالم اجسام، عالم گناه است، زیرا تنها در صورت وجود بدن امکان گناه وجود دارد.۶همان طور که بخشش تمام گناهان را از بین می برد، از گناه، گناه می آید.۷و وقتی همه احساس گناه از بین رفت، چه چیز دیگری باقی می ماند تا دنیایی جدا از هم در جای خود باقی بماند؟۸زیرا مکان نیز همراه با زمان رفته است.۹فقط بدن دنیا را واقعی جلوه می دهد، زیرا جدا بودن نمی تواند جایی بماند که جدایی غیرممکن است.۱۰بخشش ثابت می کند که غیرممکن است زیرا آن را نمی بیند.۱۱و آنچه را که در آن زمان نادیده می گیرید، برای شما قابل درک نخواهد بود، همان گونه که وجود آن روزی یقین شما بوده است.
ت_۴_۶
C-4.6
۱این تغییری است که ادراک واقعی به ارمغان میآورد: آنچه به بیرون فرافکنی میشود در درون دیده میشود، و در آنجا بخشش اجازه میدهد ناپدید شود.۲زیرا در آنجا مذبح پسر برپا شده و پدر او در آنجا به یاد میآید.۳در اینجا همه توهمات به حقیقت آورده شده و بر قربانگاه گذاشته شده است.۴آنچه در بیرون دیده می شود باید فراتر از بخشش باشد، زیرا به نظر می رسد برای همیشه گناه است.۵امید کجاست در حالی که گناه در بیرون دیده می شود؟۶گناه انتظار چه درمانی را می تواند داشته باشد؟۷اما در ذهن شما احساس گناه و بخشش برای یک لحظه در کنار هم، در کنار هم، بر روی یک محراب.۸سرانجام بیماری وجود دارد و تنها درمان آن در یک روشنایی شفابخش پیوند خورده است.۹خدا آمده تا حق خودش را بخواهد.۱۰بخشش کامل است.
ت_۴_۷
C-4.7
۱و اینک علم خدا، تغییر ناپذیر، یقینی، خالص و کاملاً قابل درک، وارد ملکوت او می شود.۲ادراک ناپدید شده است، کاذب و درست.۳بخشش از بین رفت، زیرا وظیفه اش انجام شد.۴و اجساد در نور فروزان بر قربانگاه پسر خدا رفته اند.۵خدا می داند که از آن اوست، همانطور که از آن اوست.۶و در اینجا آنها به هم می پیوندند، زیرا در اینجا چهره مسیح آخرین لحظه زمان را درخشیده است و اکنون آخرین درک جهان بدون هدف و بدون علت است.۷زیرا در جایی که یاد خدا بالاخره آمده است، نه سفری وجود دارد، نه ایمانی به گناه، نه دیواری، نه بدنی، و جذابیت تلخ گناه و مرگ برای همیشه خاموش می شود.
ت_۴_۸
C-4.8
۱ای برادران من، اگر فقط آرامشی را می دانستید که شما را در بر می گیرد و شما را امن و پاک و دوست داشتنی در ذهن خدا نگه می دارد، تنها به دیدار او در جایی که محراب اوست می شتابیدید.۲نام تو و او مقدس باد، زیرا آنها در اینجا در این مکان مقدس ملحق شده اند.۳در اینجا او خم می شود تا شما را از روی توهمات به سمت قدوسیت بالا ببرد. از دنیا و تا ابدیت؛ از همه ترس و به عشق بازگردانده شده است.