ک_۱۰_۱
M-10.1
۱قضاوت، مانند سایر وسایلی که به وسیله آنها دنیای اوهام حفظ می شود، کاملاً مورد سوء تفاهم جهانیان قرار می گیرد.۲در واقع با حکمت اشتباه گرفته می شود و جایگزین حقیقت می شود.۳همانطور که دنیا از این اصطلاح استفاده می کند، یک فرد قادر به قضاوت «خوب» و «بد» است و هدف آموزش او تقویت اولی و به حداقل رساندن دومی است.۴با این حال، سردرگمی قابل توجهی در مورد معنای این دسته بندی ها وجود دارد.۵آنچه برای یکی قضاوت «خوب» است، برای دیگری قضاوت «بد» است.۶بعلاوه، حتی همان شخص، عمل مشابه را به عنوان نشان دادن قضاوت "خوب" در یک زمان و قضاوت "بد" در زمان دیگر طبقه بندی می کند.۷همچنین نمی توان هیچ معیار منسجمی برای تعیین اینکه این دسته بندی ها واقعاً چه هستند آموزش داد.۸در هر زمان ممکن است دانش آموز با آنچه معلم احتمالی خود در مورد آنها می گوید مخالف باشد و خود معلم نیز ممکن است در اعتقادات خود ناسازگار باشد.۹قضاوت «خوب»، در این اصطلاحات، معنایی ندارد.۱۰دیگر "بد" نیست.
ک_۱۰_۲
M-10.2
۱ضروری است که آموزگار خداوند تشخیص دهد، نه اینکه نباید قضاوت کند، بلکه نمیتواند قضاوت کند.۲در کنار گذاشتن قضاوت، او صرفاً از چیزی که نداشته چشم پوشی میکند.۳او یک توهم را رها میکند؛ یا بهتر، او توهم رها کردن را دارد.۴او در واقع صرفاً صادقتر شده است.۵با تشخیص این که قضاوت همیشه برای او ناممکن بود، دیگر تلاش نمیکند.۶این قربانی کردن نیست.۷برعکس، او خود را در موقعیتی قرار میدهد که قضاوت بتواند از طریق او و نه توسط او صورت گیرد.۸و این قضاوت نه «خوب» است و نه «بد».۹این تنها قضاوتی است که وجود دارد، و تنها یکی است: «فرزند خداوند بیگناه است، و گناه وجود ندارد.»
ک_۱۰_۳
M-10.3
۱هدف برنامه درسی ما، بر خلاف هدف یادگیری جهان، این است که تشخیص دهیم قضاوت به معنای معمول غیرممکن است.۲این یک نظر نیست بلکه یک واقعیت است.۳برای قضاوت درست درباره هر چیزی، باید از طیف وسیعی از چیزها کاملاً آگاه بود. گذشته، حال و آینده۴شخص باید از قبل تمام تأثیرات قضاوت هایش را بر همه و هر چیزی که به هر نحوی در آن دخیل است، تشخیص دهد.۵و شخص باید مطمئن باشد که هیچ تحریفی در ادراک او وجود ندارد، تا قضاوت او برای هر کسی که اکنون و در آینده بر آن استوار است کاملاً منصفانه باشد.۶چه کسی در موقعیتی است که این کار را انجام دهد؟۷چه کسی جز در فانتزی های بزرگ این ادعا را برای خود دارد؟
ک_۱۰_۴
M-10.4
۱به یاد داشته باشید که چند بار فکر کردید که تمام "حقایقی" را که برای قضاوت نیاز داشتید می دانید و چقدر اشتباه کردید!۲آیا کسی هست که این تجربه را نداشته باشد؟۳آیا می دانید چند بار فقط فکر کرده اید که درست می گویید، بدون اینکه هرگز متوجه اشتباه خود شده باشید؟۴چرا چنین مبنای خودسرانه ای را برای تصمیم گیری انتخاب می کنید؟۵حکمت قضاوت نیست؛ این دست کشیدن از قضاوت است.۶پس فقط یک قضاوت دیگر انجام دهید.۷این است: کسى نزد شماست که حکمش کامل است.۸او همه حقایق را می داند. گذشته، حال و آینده۹او تمام تأثیرات قضاوتش را بر همه و هر چیزی که به هر نحوی درگیر است می داند.۱۰و او نسبت به همه منصف است، زیرا هیچ تحریفی در ادراک او وجود ندارد.
ک_۱۰_۵
M-10.5
۱بنابراین نه با حسرت بلکه با آهی سپاسگزار قضاوت کنید.۲حالا آیا شما از بار آنقدر بزرگ رها هستید که فقط می توانید تلو تلو بخورید و زیر آن بیفتید.۳و همش توهم بود۴هیچ چیز بیشتر.۵حالا آیا معلم خدا می تواند بدون بار برخیزد و سبک راه برود.۶با این حال، این تنها فایده او نیست.۷حس مراقبت او از بین رفته است، زیرا او هیچ ندارد.۸او آن را همراه با قضاوت بخشیده است.۹او خود را به کسی سپرد که به جای قضاوت خود، اکنون به قضاوت او اعتماد کرده است.۱۰حالا او هیچ اشتباهی نمی کند.۱۱راهنمای او مطمئن است.۱۲و آنجا که برای قضاوت آمده، برای برکت می آید.۱۳جایی که الان می خندد، می آمد گریه کند.
ک_۱۰_۶
M-10.6
۱دست کشیدن از قضاوت کار سختی نیست.۲اما در واقع تلاش برای حفظ آن دشوار است.۳معلم خدا همان لحظه که هزینه آن را تشخیص می دهد آن را با خوشحالی زمین می گذارد.۴تمام زشتی هایی که در مورد او می بیند نتیجه آن است.۵تمام دردی که او به آن نگاه می کند نتیجه آن است.۶همه از تنهایی و احساس از دست دادن. گذر زمان و ناامیدی فزاینده؛ ناامیدی بیمار و ترس از مرگ؛ همه اینها از آن به وجود آمده است.۷و اکنون او می داند که این چیزها لازم نیست.۸یکی درست نیست.۹زیرا او آرمان آنها را رها کرده است، و آنها که هرگز جز نتایج انتخاب اشتباه او نبوده اند، از دست او افتاده اند.۱۰استاد خدا این قدم باعث آرامشت میشه.۱۱آیا خواستن سخت است اما این؟