ک_۲۲_۱

M-22.1

۱شفا و کفاره ارتباطی ندارند. آنها یکسان هستند.۲معجزات هیچ مرتبه ای از دشواری ندارد زیرا درجاتی از کفاره وجود ندارد.۳این تنها مفهوم کامل ممکن در این جهان است، زیرا منبع یک ادراک کاملاً یکپارچه است.۴کفاره جزئی یک ایده بی معنی است، همانطور که مناطق خاصی از جهنم در بهشت غیرقابل تصور است.۵کفاره را بپذیر و شفا می یابی.۶کفاره کلام خداست.۷کلام او را بپذیرید و چه چیزی باقی می ماند تا بیماری را ممکن کند؟۸کلام او را بپذیرید و هر معجزه ای انجام شده است.۹بخشیدن، شفا دادن است.۱۰معلم خدا پذیرش کفاره برای خود را تنها وظیفه خود دانسته است.۱۱پس چه چیزی وجود دارد که او نمی تواند شفا دهد؟۱۲چه معجزه ای را می توان از او دریغ کرد؟

ک_۲۲_۲

M-22.2

۱پیشرفت معلم خدا ممکن است کند یا سریع باشد، بسته به این که آیا او شامل بودن کفاره را تشخیص می دهد، یا برای مدتی برخی از مناطق مشکل را از آن مستثنی می کند.۲در برخی موارد، آگاهی ناگهانی و کامل از کاربرد کامل درس کفاره در همه موقعیت ها وجود دارد، اما این نسبتاً نادر است.۳معلم خدا ممکن است کارکردی را که خداوند به او داده است، مدتها قبل از اینکه همه چیزهایی را که پذیرشش برایش در نظر گرفته است، بیاموزد، پذیرفته باشد.۴این تنها پایان است که قطعی است.۵در هر کجای مسیر ممکن است درک لازم از شمولیت به او برسد.۶اگر راه طولانی به نظر می رسد، بگذارید راضی باشد.۷او در مسیری که می خواهد در پیش بگیرد تصمیم گرفته است.۸چه چیز دیگری از او خواسته شد؟۹و آیا با انجام آنچه لازم بود، آیا خداوند بقیه را دریغ خواهد کرد؟

ک_۲۲_۳

M-22.3

۱اگر معلّم خدا بخواهد پیشرفت کند باید درک کرد که بخشش شفا است.۲این ایده که یک بدن می تواند بیمار باشد یک مفهوم اصلی در سیستم فکری نفس است.۳این فکر به بدن استقلال می‌دهد، آن را از ذهن جدا می‌کند و ایده حمله را مصون نگه می‌دارد.۴اگر بدن بیمار بود کفاره غیرممکن بود.۵بدنی که بتواند به ذهن دستور دهد که هر طور که صلاح می‌داند انجام دهد، می‌تواند تنها جای خدا را بگیرد و ثابت کند که نجات غیرممکن است.۶پس چه چیزی برای شفا باقی می ماند؟۷بدن ارباب ذهن شده است.۸چگونه می توان ذهن را به روح القدس بازگرداند مگر اینکه بدن کشته شود؟۹و چه کسی نجات را با چنین قیمتی می خواهد؟

ک_۲۲_۴

M-22.4

۱مطمئناً بیماری به نظر نمی رسد یک تصمیم باشد.۲هیچ کس واقعاً باور نمی کند که می خواهد بیمار شود.۳شاید او بتواند این ایده را در تئوری بپذیرد، اما به ندرت در مورد همه اشکال خاص بیماری، هم در درک فرد از خود و هم از دیگران، به ندرت به کار می رود.۴همچنین در این سطح نیست که معلم خدا معجزه شفا را فرا می خواند.۵او ذهن و بدن را نادیده می گیرد و تنها چهره مسیح را می بیند که در مقابل او می درخشد، همه اشتباهات را اصلاح می کند و تمام ادراک را شفا می دهد.۶شفا نتیجه شناخت آموزگار خداست که چه کسی نیازمند شفا است.۷این شناخت هیچ مرجع خاصی ندارد.۸این در مورد همه چیزهایی که خدا آفریده صادق است.۹در آن همه توهمات التیام یافته است.

ک_۲۲_۵

M-22.5

۱وقتی معلم خدا نمی تواند شفا پیدا کند، به این دلیل است که او کیست را فراموش کرده است.۲بنابراین بیماری دیگری به خود او تبدیل می شود.۳با اجازه دادن به این اتفاق، او با نفس دیگری یکی شده و بنابراین او را با بدن اشتباه گرفته است.۴با این کار، او از پذیرش کفاره برای خود امتناع کرده است، و به سختی می تواند آن را به نام مسیح به برادرش تقدیم کند.۵او در واقع به هیچ وجه نمی تواند برادرش را بشناسد، زیرا پدرش اجسام را خلق نکرده است، و بنابراین او در برادرش فقط چیزهای غیر واقعی را می بیند.۶اشتباهات اشتباهات را اصلاح نمی کند و ادراک تحریف شده التیام نمی بخشد.۷حالا برگرد عقب، معلم خدا.۸شما اشتباه کرده اید.۹راه را هدایت نکن، زیرا آن را گم کرده ای.۱۰به سرعت به معلم خود بازگردید و بگذارید شفا پیدا کنید.

ک_۲۲_۶

M-22.6

۱پیشنهاد کفاره جهانی است.۲این به طور یکسان برای همه افراد در هر شرایطی قابل اجرا است.۳و در آن قدرت شفای همه افراد از هر نوع بیماری است.۴باور نکردن این امر به معنای بی انصافی نسبت به خدا و در نتیجه بی وفایی نسبت به او است.۵فرد بیمار خود را جدا از خدا می داند.۶آیا او را جدا از خود می بینید؟۷این وظیفه شماست که حس جدایی را که او را بیمار کرده است التیام دهید.۸وظیفه شما این است که برای او تشخیص دهید که آنچه در مورد خودش باور دارد حقیقت نیست.۹این بخشش شماست که باید این را به او نشان دهید.۱۰شفا بسیار ساده است.۱۱کفاره دریافت و تقدیم می شود.۱۲پس از دریافت، باید پذیرفته شود.۱۳پس در دریافت است که شفا نهفته است.۱۴همه چیزهای دیگر باید از این هدف واحد پیروی کنند.

ک_۲۲_۷

M-22.7

۱چه کسی می تواند قدرت خود خدا را محدود کند؟۲پس چه کسی می تواند بگوید کدام یک می تواند از چه چیزی شفا یابد و چه چیزی باید فراتر از قدرت خدا برای بخشش باقی بماند؟۳این واقعا دیوانگی است۴این به معلمان خدا نیست که برای او محدودیت هایی قائل شوند، زیرا قضاوت در مورد پسرش به عهده آنها نیست.۵و قضاوت درباره پسرش به معنای محدود کردن پدرش است.۶هر دو به یک اندازه بی معنی هستند.۷با این حال، تا زمانی که معلم خدا تشخیص دهد که آنها همان اشتباه هستند، این قابل درک نخواهد بود.۸در اینجا او کفاره دریافت می کند، زیرا او قضاوت خود را از پسر خدا پس می گیرد و او را همانطور که خدا او را آفریده می پذیرد.۹او دیگر از خدا جدا نمی ایستد و تعیین می کند که کجا باید شفا داده شود و کجا باید از آن خودداری شود.۱۰اکنون می تواند با خدا بگوید: "این پسر محبوب من است که کامل آفریده شده و تا ابد چنین است."
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.