ک_۲۷_۱

M-27.1

۱مرگ رویای اصلی است که همه توهمات از آن سرچشمه می گیرند.۲آیا دیوانگی نیست که زندگی را به‌عنوان تولد، پیر شدن، از دست دادن نشاط و در نهایت مردن بدانیم؟۳ما قبلاً این سؤال را پرسیده بودیم، اما اکنون باید با دقت بیشتری آن را بررسی کنیم.۴این باور ثابت و تغییر ناپذیر جهان است که همه چیز در آن فقط برای مردن متولد می شود.۵این به عنوان "راه طبیعت" در نظر گرفته می شود، نه باید مورد سوال قرار گیرد، بلکه باید به عنوان قانون "طبیعی" زندگی پذیرفته شود.۶دوره ای، متغیر و نامطمئن. غیرقابل اعتماد و ناپایدار، در مسیر معینی در حال افزایش و کاهش است، همه اینها به عنوان اراده خداوند در نظر گرفته می شود.۷و هیچ کس نمی پرسد که آیا یک خالق مهربان می تواند این کار را انجام دهد.

ک_۲۷_۲

M-27.2

۱در این ادراک از جهان آنگونه که خداوند آن را آفریده است، غیرممکن است که او را دوست داشتنی بدانیم.۲زیرا کسی که حکم کرده است که همه چیز بگذرد و به غبار و ناامیدی و ناامیدی ختم شود، نمی توان از او ترسید.۳او زندگی کوچک شما را در دست دارد اما با یک نخ، آماده است تا آن را بدون پشیمانی یا مراقبت، شاید امروز قطع کند.۴یا اگر صبر کند، پایانش قطعی است.۵کسی که چنین خدایی را دوست دارد از عشق خبر ندارد، زیرا او واقعی بودن زندگی را انکار کرده است.۶مرگ به نماد زندگی تبدیل شده است.۷دنیای او اکنون میدان نبرد است، جایی که تضاد حاکم است و اضداد، جنگی بی پایان می سازند.۸جایی که مرگ وجود دارد، آرامش غیرممکن است.

ک_۲۷_۳

M-27.3

۱مرگ نماد ترس از خداست.۲عشق او در این ایده محو می‌شود که آن را مانند سپری که برای پوشاندن خورشید بالا گرفته شده از آگاهی باز می‌دارد.۳تیرگی نماد کافی است تا نشان دهد نمی تواند با خدا همزیستی کند.۴تصویری از پسر خدا را در خود جای داده است که در آن او در آغوش ویرانی «آرامیده شده» است، جایی که کرم‌ها منتظر هستند تا به او سلام کنند و با نابودی او برای مدت کوتاهی دوام بیاورند.۵با این حال، کرم‌ها نیز محکوم به نابودی هستند.۶و به همین ترتیب همه چیز به خاطر مرگ زندگی می کند.۷بلعیدن "قانون زندگی" طبیعت است.۸خدا دیوانه است و ترس به تنهایی واقعی است.

ک_۲۷_۴

M-27.4

۱این باور کنجکاو مبنی بر اینکه بخشی از چیزهایی که در حال مرگ هستند وجود دارد که ممکن است جدا از آنچه خواهد مرد ادامه یابد، خدای مهربان را اعلام نمی کند و هیچ زمینه ای را برای اعتماد دوباره ایجاد نمی کند.۲اگر مرگ برای هر چیزی واقعی باشد، زندگی وجود ندارد.۳مرگ زندگی را انکار می کند.۴اما اگر واقعیت در زندگی وجود داشته باشد، مرگ انکار می شود.۵هیچ مصالحه ای در این مورد امکان پذیر نیست.۶یا خدای ترس وجود دارد یا خدای عشق.۷جهان برای هزاران سازش تلاش می‌کند و هزاران سازش دیگر را نیز انجام خواهد داد.۸هیچ کس نمی تواند مورد قبول معلمان خدا باشد، زیرا کسی نمی تواند مورد قبول خداوند باشد.۹او مرگ را به وجود نیاورد زیرا ترسی ایجاد نکرد.۱۰هر دو به یک اندازه برای او بی معنی هستند.

ک_۲۷_۵

M-27.5

۱"واقعیت" مرگ ریشه محکمی در این باور دارد که پسر خدا یک بدن است.۲و اگر خدا اجساد را خلق می کرد، مرگ واقعاً واقعی بود.۳اما خدا عاشق نخواهد بود.۴هیچ نقطه ای وجود ندارد که در آن تضاد بین ادراک دنیای واقعی و جهان توهم آشکارتر شود.۵مرگ واقعاً مرگ خداست، اگر او عشق باشد.۶و اکنون مخلوق خود او باید در ترس از او بایستد.۷او پدر نیست، بلکه ویرانگر است.۸او خالق نیست، بلکه انتقام گیرنده است.۹افکار او وحشتناک و تصویر او ترسناک است.۱۰نگاه کردن به مخلوقات او مردن است.

ک_۲۷_۶

M-27.6

۱«و آخرین چیزی که بر آن غلبه می‌شود، مرگ است».۲البته!۳بدون تصور مرگ، جهانی وجود ندارد.۴همه رویاها با این یکی به پایان خواهند رسید.۵این هدف نهایی رستگاری است. پایان تمام توهمات۶و در مرگ همه توهم ها متولد می شوند.۷چه چیزی می تواند از مرگ متولد شود و همچنان زندگی داشته باشد؟۸اما چه چیزی از خدا متولد شده و هنوز هم می تواند بمیرد؟۹ناسازگاری‌ها، سازش‌ها و تشریفاتی که جهان در تلاش‌های بیهوده‌اش برای چسبیدن به مرگ و در عین حال واقعی تصور کردن عشق پرورش می‌دهد، جادویی بی‌معنا، بی‌اثر و بی‌معنا هستند.۱۰خدا هست و همه مخلوقات باید در او جاودانه باشند.۱۱آیا نمی بینی که در غیر این صورت او مخالفی دارد و ترس به اندازه عشق واقعی خواهد بود؟

ک_۲۷_۷

M-27.7

۱استاد خدا، تکلیف شما را می توان اینگونه بیان کرد: هیچ سازشی را که مرگ در آن نقش داشته باشد، نپذیرید.۲ظلم را باور نکنید و اجازه ندهید که حمله حقیقت را از شما پنهان کند.۳چیزی که به نظر می‌رسد می‌میرد، اما بد درک شده و به توهم کشیده شده است.۴اکنون این وظیفه شماست که اجازه دهید توهم به حقیقت منتقل شود.۵ثابت قدم باش اما در این; فریب "واقعیت" هر شکل در حال تغییری را نخورید.۶حقیقت نه حرکت می کند و نه متزلزل می شود و نه به سمت مرگ و انحلال فرو می رود.۷و پایان مرگ چیست؟۸چیزی جز این نیست؛ درک اینکه پسر خدا اکنون و برای همیشه بی گناه است.۹هیچی جز این۱۰اما اجازه نده فراموش کنی کمتر از این هم نیست.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.