م_۱_۳_۱
T-1.III.1
۱من مسئول فرآیند تاوان هستم، که به عهده گرفتم تا آغاز کنم.۲هنگامی که به هر کدام از برادرانم معجزهای تقدیم میکنی، آن را به خودت و من میدهی.۳دلیل این که تو پیش از من قرار میگیری این است که من برای تاوان خودم نیازی به معجزه ندارم، اما من در پایان ایستادهام در صورتی که موقتا موفق نشوی.۴نقش من در تاوان خنثی کردن همه خطاهایی است که تو در غیر این صورت نمیتوانستی اصلاح کنی.۵هنگامی که به شناخت حالت نخستین خودت بازگردانده شدی، به طور طبیعی خودت بخشی از تاوان میشوی.۶همانطور که در عدم تمایل من به پذیرش خطا در خودت و دیگران سهیم میشوی، باید به جنبش عظیم بپیوندی تا آن را اصلاح کنی؛ به آوای من گوش فرا بده، بیاموز که خطا را باطل کنی و برای اصلاح آن عمل کن.۷قدرت معجزه کردن متعلق به تو است.۸من فرصتهایی برای انجام آنها را فراهم خواهم کرد، اما تو باید آماده و مایل باشی.۹انجام دادن آنها باور به توانایی را به ارمغان خواهد آورد، زیرا باور از طریق به انجام رساندن بدست میآید.۱۰توانایی بالقوه است، به انجام رساندن، بیان آن است، و تاوان، که پیشهٔ طبیعی فرزندان خداوند است، هدف است.
م_۱_۳_۲
T-1.III.2
۱«بهشت و زمین از میان خواهند رفت» به این معنا است که آنها به عنوان حالتهای جداگانه به وجود خود ادامه نخواهند داد.۲کلام من، که رستاخیز و زندگی است، از میان نخواهد رفت زیرا زندگی ابدی است.۳تو کار خداوند هستی، و کار او کاملاً دوست داشتنی و کاملاً عاشقانه است.۴یک انسان باید در دل خود اینگونه دربارهٔ خودش بیاندیشد، زیرا این همان چیزی است که او هست.
م_۱_۳_۳
T-1.III.3
۱بخشوده شدگان وسیله تاوان هستند.۲چون پر از روح هستند، در ازای آن میبخشند.۳کسانی که آزاد میشوند باید به آزادسازی برادران خود بپیوندند، زیرا این نقشهٔ تاوان است.۴معجزات راهی هستند که در آن ذهنهایی که به روحالقدس خدمت میکنند برای رستگاری یا رهایی همهٔ آفریدههای خداوند با من متحد میشوند.
م_۱_۳_۴
T-1.III.4
۱من تنها کسی هستم که میتوانم بدون تبعیض معجزه کنم، زیرا من تاوان هستم.۲تو نقشی در تاوان داری که من به تو دیکته خواهم کرد.۳از من بپرس که کدام معجزه را باید انجام دهی؟۴این کار تو را از تلاشهای بیهوده بینیاز میکند، زیرا تو تحت ارتباط مستقیم عمل خواهی کرد.۵طبیعت غیرشخصی معجزه یک عنصر اساسی است، زیرا مرا قادر میسازد تا کاربرد آن را هدایت کنم، و معجزات تحت هدایت من منجر به تجربهٔ بسیار شخصی مکاشفه میشوند.۶یک راهنما کنترل نمیکند، اما او هدایت میکند، و پیروی کردن را به تو واگذار میکند.۷«ما را به وسوسه هدایت نکن» یعنی «خطاهای خود را بشناس و انتخاب کن تا با پیروی از راهنمایی من، آنها را ترک کنی».
م_۱_۳_۵
T-1.III.5
۱خطا نمیتواند واقعاً حقیقت را تهدید کند، که همیشه میتواند در برابر آن ایستادگی کند.۲در واقع تنها خطا آسیبپذیر است.۳تو آزادی که پادشاهی خود را در جایی که صلاح میدانی برپا کنی، اما اگر این را به خاطر داشته باشی، انتخاب درست اجتنابناپذیر است:۴روح برای همیشه در حالت فیض است.۵واقعیت تو تنها روح است.۶بنابراین تو برای همیشه در حالت فیض هستی.۷تاوان همه خطاها را در این زمینه از بین میبرد و بنابراین سرچشمه ترس را ریشهکن میکند.۸هر زمان که اطمینان دادنهای خداوند را به عنوان تهدید تجربه میکنی، همیشه به این دلیل است که از وظیفهشناسی نابجا یا گمراهانه دفاع میکنی.۹وقتی این را به دیگران فرافکنی میکنی، آنها را زندانی میکنی، اما فقط تا حدی که اشتباهاتی را که پیشتر مرتکب شدهاند، تقویت میکنی.۱۰این آنها را در برابر تحریفهای دیگران آسیبپذیر میکند، زیرا درک خود آنها از خودشان تحریف شده است.۱۱معجزهگر فقط می تواند آنها را برکت دهد، و این تحریفهای آنها را باطل میکند و آنها را از زندان آزاد میکند.
م_۱_۳_۶
T-1.III.6
۱تو به آنچه ادراک میکنی پاسخ میدهی، و همانگونه که ادراک میکنی رفتار خواهی کرد.۲قانون طلایی از تو میخواهد که با دیگران همانگونه رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار کنند.۳این بدان معنی است که ادراک از هر دو باید دقیق باشد.۴قانون طلایی قانون رفتار مناسب است.۵تو نمیتوانی مناسب رفتار کنی مگر اینکه به درستی ادراک کنی.۶از آنجایی که تو و همسایهات اعضای برابر یک خانواده هستید، همانگونه که هر دو را ادراک میکنی، با هر دو نیز رفتار خواهی کرد.۷تو باید از ادراک قداست خودت به قداست دیگران نظر کنی.
م_۱_۳_۷
T-1.III.7
۱معجزات از ذهنی برمیخیزند که برای آنها آماده است.۲چون متحد است، این ذهن به سراغ همه میرود، حتی بدون آگاهی خود معجزهگر.۳طبیعت غیرشخصی معجزات به این دلیل است که تاوان خودش یکی است، در حالی که همهٔ آفریدگان را با آفریدگارشان متحد میکند.۴معجزه به عنوان بیانی از آنچه که حقیقتاً هستی، ذهن را در حالتی از فیض قرار میدهد.۵سپس ذهن به طور طبیعی از میزبان در درون و بیگانه در بیرون استقبال میکند.۶هنگامی که بیگانه را به درون میآوری، او برادرت میشود.
م_۱_۳_۸
T-1.III.8
۱این که معجزه ممکن است تأثیراتی بر برادرانت بگذارد که ممکن است تو تشخیص ندهی، دغدغه تو نیست.۲معجزه همیشه تو را برکت خواهد داد.۳معجزاتی که انجام دادنشان از تو خواسته نشده، ارزش خود را از دست ندادهاند.۴آنها همچنان بیانگر حالت فیض تو هستند، اما جنبه عملی معجزه باید توسط من کنترل شود زیرا آگاهی کامل از کل نقشه دارم.۵طبیعت غیرشخصی ذهن معجزهاندیش فیض تو را تضمین میکند، اما تنها من در موقعیتی هستم که بدانم کجا میتوان آنها را عطا کرد.
م_۱_۳_۹
T-1.III.9
۱معجزات فقط به این معنا انتخابی هستند که به سمت کسانی هدایت میشوند که میتوانند از آنها برای خود استفاده کنند.۲از آنجایی که این امر گسترش آنها را به دیگران اجتنابناپذیر میکند، یک زنجیره نیرومند از تاوان متصل میشود.۳با این حال، این انتخابی بودن بزرگی خود معجزه را در نظر نمیگیرد، زیرا مفهوم اندازه در صفحهای وجود دارد که خود غیرواقعی است.۴از آنجایی که معجزه به دنبال بازگرداندن آگاهی از واقعیت است، اگر دربند قانونهایی باشد که بر خطایی که قصد اصلاحش را دارد، حاکم است، مفید نخواهد بود.