م_۳۱_۵_۱

T-31.V.1

۱یادگیری دنیا مبتنی بر مفهومی از خود است که با واقعیت دنیا هماهنگ شده است.۲به خوبی با آن سازگار است.۳زیرا این تصویری است که برای دنیایی از سایه‌ها و اوهام مناسب است.۴اینجا در منزل گام برمی‌دارد، جایی که آنچه می‌بیند با آن یکی است.۵ساختن مفهومی از خود همان چیزی است که یادگیری دنیا در نظر دارد.۶هدفش این است؛ که تو بدون یک خود بیایی، و در حالی که پیش می‌روی، یک خود را بسازی.۷و زمانی که به «بلوغ» رسیدی، آن را به کمال رسانده‌ای، تا با دنیا در شرایطی برابر، و مطابق با خواسته‌‌هایش مواجه شوی.

م_۳۱_۵_۲

T-31.V.2

۱یک مفهوم از خود توسط تو ساخته می‌شود.۲کوچکترین شباهتی به خود تو ندارد.۳آن یک خدای دروغین است، که ساخته شده تا جای واقعیت تو را به عنوان فرزند خداوند بگیرد.۴مفهوم خودی که دنیا می‌خواهد آموزش دهد، آن چیزی نیست که به نظر می‌رسد.۵زیرا برای خدمت به دو قصد ساخته شده است، که ذهن تنها یکی از آن دو را می‌تواند تشخیص دهد.۶اولی چهره معصومیت را ارائه می‌دهد، جنبه‌ای که بر پایه آن رفتار می‌شود.۷این چهره است که لبخند می‌زند و دلربایی می‌کند و حتی به نظر می‌رسد که عشق می‌ورزد.۸به دنبال هم‌نشینان می‌گردد و گاه با ترحم، به رنج می‌نگرد، و گاه تسلی می‌دهد.۹معتقد است که در میان دنیایی شرور، خوب است.

م_۳۱_۵_۳

T-31.V.3

۱این جنبه می‌تواند خشمگین شود، زیرا دنیا شرور است و نمی‌تواند عشق و سرپناهی را که معصومیت سزاوار آن است فراهم کند.۲و بنابراین این چهره اغلب اشک‌آلود است، بخاطر بی‌عدالتی‌هایی که دنیا به کسانی که می‌خواهند سخاوتمند و نیکوکار باشند روا می‌دارد.۳این جنبه هرگز نخستین حمله را انجام نمی‌دهد.۴اما هر روز صدها چیز کوچک حمله‌های خُرد به معصومیتش می‌کنند، و آن را به رنجش برمی‌انگیزند، و در نهایت به توهین‌ و بدرفتاری بی‌پرده.

م_۳۱_۵_۴

T-31.V.4

۱چهره معصومیتی که مفهومِ خود با افتخار به نمایش می‌گذارد حمله در دفاع از خود را روا می‌دارد، زیرا آیا این یک واقعیت شناخته شده نیست که دنیا با معصومیت بی‌دفاع به شدت برخورد می‌کند؟۲هیچ‌ کسی که از خود یک تصویر می‌سازد این چهره را حذف نمی‌کند، زیرا به آن نیاز دارد.۳طرف دیگر را او نمی‌خواهد ببیند.۴با این حال اینجاست که یادگیری دنیا بر آن چشم دوخته است، زیرا اینجاست که «واقعیت» دنیا تعیین می‌شود، تا ماندگار شدن خدای دروغین را تضمین کند.

م_۳۱_۵_۵

T-31.V.5

۱زیر چهره معصومیت درسی وجود دارد که مفهوم خود برای آموزش آن ساخته شد.۲این درسی است از یک جابه‌جایی وحشتناک، و ترسی چنان ویرانگر که چهره‌ای که بر آن لبخند می‌زند باید برای همیشه از آن روی برگرداند، مبادا خیانتی را که پنهان می‌کند ادراک کند.۳این درس این را آموزش می‌دهد: «من همان چیزی هستم که از من ساختی، و هنگامی که به من نگاه می‌کنی، به خاطر آنچه هستم محکوم هستی.»۴به این مفهوم از خود، دنیا با تأیید لبخند می‌زند، زیرا این تضمین می‌کند که مسیرهای دنیا به خوبی حفظ شوند، و کسانی که بر آن‌ها گام برمی‌دارند نگریزند.

م_۳۱_۵_۶

T-31.V.6

۱این درس اصلی است که تضمین می‌کند برادرت برای همیشه محکوم است.۲زیرا آنچه تو هستی اکنون به گناه او تبدیل شده است.۳برای این امکان هیچ بخشایشی نیست.۴دیگر اهمیتی ندارد که او چه می‌کند، زیرا انگشت اتهام تو به او اشاره می‌کند، در هدفش تزلزل‌ناپذیر و کشنده.۵آن به تو نیز اشاره می‌کند، اما این همچنان در مه عمیق‌تری زیر چهره معصومیت نگه داشته می‌شود.۶و در این خزانه‌های نهفته شده، همه گناهان او و تو محفوظ هستند و در تاریکی نگهداری می‌شوند، جایی که نمی‌توان آن‌ها را به عنوان خطا ادراک کرد، که نور قطعاً می‌خواهد نشان دهد.۷تو نه می‌توانی به خاطر چیزی که هستی سرزنش شوی، و نه می‌توانی کارهایی را که آن وادارت می‌کند انجام دهی را تغییر دهی.۸پس برادرت برای تو نماد گناهان تو است که نه تنها در سکوت، و بلکه با پافشاری بی‌وقفه، همچنان برادرت را به خاطر آن چیز منفوری که هستی محکوم می‌کنی.

م_۳۱_۵_۷

T-31.V.7

۱مفهوم‌ها آموخته می‌شوند.۲آن‌ها طبیعی نیستند.۳جدای از یادگیری وجود ندارند.۴آن‌ها داده نمی‌شوند، پس باید ساخته شوند.۵هیچ یک از آن‌ها حقیقی نیست، و بسیاری از تخیلات شوریده، پرجوش از نفرت و تحریف‌های زاده شده از ترس، ناشی می‌شوند.۶یک مفهوم چیست، جز اندیشه‌ای که سازنده آن معنایی از خود را به آن می‌دهد؟۷مفهوم‌ها دنیا را نگه می‌دارند.۸اما از آن‌ها نمی‌توان برای نشان دادن واقعی بودن دنیا استفاده کرد.۹زیرا همه آن‌ها درون دنیا ساخته شده، در سایه آن زاده شده، طبق روش‌های آن رشد کرده و در نهایت در اندیشه‌ آن «بالغ» شده‌اند.۱۰آن‌ها ایده‌هایی از خدایان دروغین هستند، که با قلم‌موهای دنیا رنگ‌آمیزی شده‌اند، و نمی‌توانند یک تصویر واحد بسازند که نمایان‌گر حقیقت باشد.

م_۳۱_۵_۸

T-31.V.8

۱مفهوم خود بی‌معنی است، زیرا هیچ‌کس در اینجا نمی‌تواند ببیند که برای چیست، و بنابراین نمی‌تواند تصور کند که چیست.۲با این حال همه چیز یاد گرفتن این است که جهان هدایت می کند با هدف واحدی که به شما این مفهوم از خودتان را آموزش می دهد، شروع و به پایان می رسد، این است که شما تصمیم خواهید گرفت از قوانین این جهان پیروی کنید و هرگز به دنبال فراتر رفتن از جاده های آن نباشید و آنچه را که خودتان می بینید درک نکنید.۳اکنون باید روح‌القدس راهی بیابد تا به شما کمک کند تا ببینید این مفهوم از خود باید لغو شود، اگر قرار است آرامشی به شما داده شود.۴همچنین نمی توان آن را فراگرفت مگر با درس هایی که هدفشان این است که به شما یاد دهند که شما چیز دیگری هستید.۵زیرا در غیر این صورت، از شما خواسته می شود آنچه را که اکنون به آن باور دارید با از دست دادن کامل خود مبادله کنید، و وحشت بزرگتری در شما ایجاد می شود.

م_۳۱_۵_۹

T-31.V.9

۱بنابراین، طرح‌های درسی روح‌القدس در مراحل آسانی تنظیم شده‌اند، که اگر چه گاهی اوقات فقدان سهولت و اندکی ناراحتی وجود دارد، اما چیزی که آموخته‌ایم از بین نمی‌رود، بلکه فقط ترجمه‌ای دوباره از آنچه به نظر می‌رسد شواهدی بر آن است. از طرف.۲پس بیایید بررسی کنیم که چه دلیلی وجود دارد که شما همان چیزی هستید که برادرتان از شما ساخته است.۳زیرا با وجود اینکه هنوز درک نکرده اید که این همان چیزی است که فکر می کنید، مطمئناً تا به حال آموخته اید که طوری رفتار می کنید که گویی چنین است.۴آیا او به جای شما واکنش نشان می دهد؟۵و آیا او دقیقا می داند چه اتفاقی خواهد افتاد؟۶آیا او می تواند آینده شما را ببیند و قبل از آمدن آن دستور دهد که در هر شرایطی چه کاری باید انجام دهید؟۷او باید دنیا را نیز مانند شما ساخته باشد که در امور آینده چنین هشیاری داشته باشید.

م_۳۱_۵_۱۰

T-31.V.10

۱بعید به نظر می رسد که شما همان چیزی هستید که برادرتان از شما ساخته است.۲حتی اگر کرده باشد، چه کسی چهره معصومیت را به شما داده است؟۳این سهم شماست؟۴پس آن "شما" که آن را ساخته اید کیست؟۵و چه کسی فریب این همه خوبی های تو را می خورد و به آن حمله می کند؟۶بیایید حماقت این مفهوم را فراموش کنیم و فقط به این فکر کنیم. دو بخش برای آنچه شما فکر می کنید وجود دارد.۷اگر یکی توسط برادر شما ساخته شده باشد، چه کسی برای ساختن دیگری حضور داشته است؟۸و چیزی از چه کسی باید پنهان بماند؟۹اگر دنیا بد است، باز هم نیازی به پنهان کردن چیزی نیست که از چه ساخته شده اید.۱۰چه کسی آنجاست که ببیند؟۱۱و چه چیزی جز اینکه مورد حمله قرار می گیرد می تواند به دفاع نیاز داشته باشد؟

م_۳۱_۵_۱۱

T-31.V.11

۱شاید دلیل اینکه این مفهوم باید در تاریکی نگه داشته شود این باشد که در نور، کسی که فکر نمی‌کند آن را درست می‌داند شما هستید.۲و اگر تمام زیربناهای آن برداشته شود، چه اتفاقی برای جهانی که می بینید می افتد؟۳تصور شما از جهان به این مفهوم از خود بستگی دارد.۴و هر دو می رفتند، اگر یکی از آنها شک داشت.۵روح القدس به دنبال این نیست که شما را به وحشت بیندازد.۶بنابراین او فقط می پرسد که آیا ممکن است فقط یک سؤال کوچک مطرح شود.

م_۳۱_۵_۱۲

T-31.V.12

۱گزینه های جایگزینی در مورد چیزی که باید باشید وجود دارد.۲برای مثال ممکن است شما همان چیزی باشید که برای داشتن برادرتان انتخاب کرده اید.۳این مفهوم خود را از آنچه کاملاً منفعل است تغییر می‌دهد، و حداقل راه را برای انتخاب فعال باز می‌کند، و برخی تصدیق می‌کنند که تعامل باید وارد شده باشد.۴برخی درک وجود دارد که شما برای هر دوی خود انتخاب کرده اید، و آنچه او نشان می دهد معنایی دارد که توسط شما به آن داده شده است.۵همچنین تا حدی درخشش بینایی را در قانون ادراک نشان می دهد که آنچه می بینید منعکس کننده وضعیت ذهن ادراک کننده است.۶اما چه کسی اولین انتخاب را انجام داد؟۷اگر شما همانی هستید که برادرتان را انتخاب کردید، گزینه‌های دیگری برای انتخاب وجود داشت و یک نفر باید ابتدا تصمیم گرفته باشد که یکی را انتخاب کند و دیگری را رها کرده باشد.

م_۳۱_۵_۱۳

T-31.V.13

۱اگرچه این مرحله دستاوردهایی دارد، اما هنوز به یک سوال اساسی نزدیک نشده است.۲چیزی باید قبل از این مفاهیم از خود باشد.۳و باید چیزی باعث یادگیری آنها شده باشد.۴این را نمی توان با هیچ یک از دیدگاه ها توضیح داد.۵مزیت اصلی انتقال به دوم از اول این است که شما به نوعی با تصمیم خود وارد انتخاب شده اید.۶اما این سود تقریباً به همان ضرر پرداخت می شود، زیرا در حال حاضر شما به خاطر آنچه برادرتان است متهم به گناه هستید.۷و شما باید در گناه او شریک شوید، زیرا شما آن را در تصویر خود برای او انتخاب کردید.۸در حالی که قبلاً فقط او خائن بود، اکنون باید همراه او محکوم شوید.

م_۳۱_۵_۱۴

T-31.V.14

۱مفهوم خود همواره دغدغه بزرگ جهان بوده است.۲و همه بر این باورند که باید پاسخ معمای خود را بیابد.۳رستگاری را نمی توان چیزی جز فرار از مفاهیم دانست.۴خود را به محتوای ذهن مربوط نمی کند، بلکه به بیان ساده ای که می اندیشد مربوط می شود.۵و آنچه می تواند فکر کند انتخاب دارد و می توان نشان داد که افکار مختلف پیامدهای متفاوتی دارند.۶بنابراین می تواند یاد بگیرد که هر چیزی که فکر می کند منعکس کننده سردرگمی عمیقی است که در مورد چگونگی ساخته شدن و چیستی آن احساس می کند.۷و به طور مبهم به نظر می رسد که مفهوم خود به چیزی که نمی داند پاسخ می دهد.

م_۳۱_۵_۱۵

T-31.V.15

۱خود را در نمادها جستجو نکنید.۲هیچ مفهومی نمی تواند وجود داشته باشد که بتواند همان چیزی باشد که شما هستید.۳چه اهمیتی دارد که شما چه مفهومی را می پذیرید در حالی که خود را درک می کنید که با شر تعامل دارد و به چیزهای بد واکنش نشان می دهد؟۴مفهوم شما از خودتان هنوز کاملاً بی معنی خواهد ماند.۵و متوجه نخواهید شد که می توانید با خودتان تعامل داشته باشید.۶دیدن یک دنیای گناهکار فقط نشانه ای است که یادگیری شما توسط دنیا هدایت شده است و شما آن را همانطور که خودتان می بینید می بینید.۷مفهوم خود تمام آنچه را که به آن نگاه می کنید را در بر می گیرد و هیچ چیز خارج از این ادراک نیست.۸اگر ممکن است چیزی به شما آسیب برساند، تصویری از آرزوهای پنهانی خود را می بینید.۹چیزی بیشتر از این نیست۱۰و در رنج خود از هر نوع که باشد، میل پنهان خود را به کشتن می بینید.

م_۳۱_۵_۱۶

T-31.V.16

۱با ادامه یادگیری، مفاهیم زیادی از خود خواهید ساخت.۲هر کدام تغییرات را در روابط خود نشان می دهند، زیرا درک شما از خود تغییر می کند.۳هر بار که تغییری رخ می دهد، سردرگمی به وجود می آید، اما سپاسگزار باشید که آموختن جهان در حال کم کردن قدرت ذهن شماست.۴و مطمئن و خوشحال باشید با این اطمینان که بالاخره خواهد رفت و خیالتان را در آرامش رها کنید.۵نقش متهم در بسیاری از جاها و در اشکال مختلف ظاهر خواهد شد.۶و به نظر می رسد که هر کدام شما را متهم می کنند.۷با این حال نترسید که آن را لغو نمی کند.

م_۳۱_۵_۱۷

T-31.V.17

۱دنیا نمی‌تواند هیچ تصویری از تو را آموزش دهد مگر اینکه بخواهی آن‌ها را بیاموزی.۲زمانی خواهد رسید که همه تصویرها از بین رفته‌اند، و خواهی دید که نمی‌دانی که چه هستی.۳به این ذهن ناپوشیده و باز است که حقیقت، بدون مانع و رها شده باز می‌گردد.۴جایی که مفهوم‌های خود کنار گذاشته شده‌اند، حقیقت دقیقاً همان‌گونه که هست آشکار می‌شود.۵هنگامی که هر مفهومی مورد شک و پرسش قرار بگیرد، و بدون ساختن هیچ فرضیه‌ای که در برابر نور ایستادگی کند تشخیص داده شود، آنگاه حقیقت آزاد می‌ماند که پاک و عاری از احساس گناه، وارد حریمش شود.۶هیچ گفته‌ای وجود ندارد که دنیا از شنیدنش بیش از این وحشت داشته باشد:
۷من آنچه هستم را نمی‌شناسم، و به همین دلیل نمی‌دانم که چه می‌کنم، کجا هستم، و چگونه به دنیا یا به خودم بنگرم.
۸اما در این یادگیری، رستگاری متولد می‌شود.۹و آنچه هستی، از خودش به تو خواهد گفت.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.