م_۳۱_۶_۱
T-31.VI.1
۱تو یا جسم را میبینی یا روح را تشخیص میدهی.۲هیچ سازشی میان این دو وجود ندارد.۳اگر یکی واقعی است، دیگری باید غیرحقیقی باشد، زیرا آنچه واقعی است ضد خود را انکار میکند.۴در رؤیت انتخابی جز این نیست.۵آنچه در این مورد تصمیم میگیری، تعیین کننده همه چیزهایی است که میبینی و میپنداری واقعی است و حقیقی میدانی.۶تمام دنیای تو به این یک انتخاب وابسته است، زیرا تو در اینجا آنچه را که هستی، به عنوان جسم یا روح در باور خود تثبیت کردهای.۷اگر جسم را انتخاب کنی، هرگز از بدن به عنوان واقعیت خودت نخواهی گریخت، زیرا انتخاب کردهای که آن را اینچنین میخواهی.۸اما روح را انتخاب کن، و همه بهشت خم میشود تا چشمانت را لمس کند و دید مقدست را برکت دهد، تا دیگر دنیای جسم را نبینی مگر برای شفا و تسلی و برکت دادن.
م_۳۱_۶_۲
T-31.VI.2
۱رستگاری باطل کردن است.۲اگر انتخاب کنی که بدن را ببینی، دنیایی از جدایی، چیزهای نامرتبط، و رویدادهایی را مشاهده میکنی که اصلاً هیچ معنایی ندارند.۳این یکی ظاهر میشود و با مرگ ناپدید میشود; آن یکی محکوم به رنج و زیان است.۴و هیچکس دقیقاً آنگونه نیست که لحظهای پیش بود، و نیز لحظهای بعد همانگونه نخواهد بود که اکنون است.۵چه کسی میتواند در جایی که این همه تغییر دیده میشود اعتماد داشته باشد، زیرا چه کسی ارزشمند است اگر او چیزی جز غبار نیست؟۶رستگاری باطل کردن همهٔ اینها است.۷زیرا ثبات در بینایی کسانی پدیدار میشود که رستگاری چشمانشان را از نگریستن به بهای حفظ احساس گناه آزاد کرده است، زیرا آنها در عوض انتخاب کردند که آن را رها کنند.
م_۳۱_۶_۳
T-31.VI.3
۱رستگاری نمیطلبد که روح را مشاهده کنی و بدن را ادراک نکنی.۲تنها میطلبد که این باید انتخاب تو باشد.۳زیرا تو میتوانی بدن را بدون کمک ببینی، اما نمیدانی چگونه دنیایی جدا از آن را مشاهده کنی.۴این دنیای تو است که رستگاری آن را باطل خواهد کرد، و به تو اجازه میدهد تا دنیای دیگری را ببینی که چشمانت هرگز نمیتوانست آن را بیابد.۵نگران نباش که این چگونه هرگز میتوانست باشد.۶تو نمیفهمی چگونه آنچه میبینی در بینایی تو پدیدار شد.۷زیرا اگر میفهمیدی، آن از میان میرفت.۸پرده جهل بر خیر و شر کشیده شده، و باید از آن گذشت تا هر دو ناپدید شوند، تا ادراک مخفیگاهی نیابد.۹این چگونه انجام میشود؟۱۰این اصلا انجام نمیشود.۱۱چه چیزی میتواند درون جهانی که خداوند آفریده وجود داشته باشد که هنوز باید انجام شود؟
م_۳۱_۶_۴
T-31.VI.4
۱تنها در گستاخی میتوانستی تصور کنی که تو باید راه به سوی بهشت را هموار کنی.۲آن وسیله به تو داده شده تا از طریقش بتوانی دنیایی را ببینی که جایگزین دنیایی که تو ساختی خواهد شد.۳ارادهٔ تو انجام خواهد شد!۴در بهشت همانند روی زمین این برای همیشه حقیقی است.۵این مهم نیست که فکر میکنی کجا هستی، یا اینکه میپنداری حقیقت در مورد خودت واقعاً چه باید باشد.۶فرقی نمیکند که به چه چیزی مینگری، یا چه چیزی را برای احساس کردن یا پنداشتن یا آرزو کردن انتخاب میکنی.۷زیرا خداوند خود فرموده است: «ارادهٔ تو انجام خواهد شد».۸و بر این اساس بر تو انجام میشود.
م_۳۱_۶_۵
T-31.VI.5
۱تو که معتقدی میتوانی انتخاب کنی که فرزند خداوند را آنگونه که میخواهی باشد ببینی، فراموش نکن که هیچ مفهومی از خودت در برابر حقیقت آنچه که هستی، ایستادگی نخواهد کرد.۲باطل کردن حقیقت ناممکن خواهد بود.۳اما تغییر دادن مفهومها دشوار نیست.۴یک رؤیت، که به وضوح دیده میشود، و با تصویر آنگونه که پیشتر ادراک میشد مطابقت ندارد دنیا را برای چشمانی که دیدن را یاد میگیرند تغییر میدهد، زیرا مفهوم خود تغییر کرده است.
م_۳۱_۶_۶
T-31.VI.6
۱آیا تو آسیبناپذیر هستی؟۲آنگاه دنیا در نظر تو بیخطر است.۳آیا تو میبخشی؟۴آنگاه دنیا بخشنده است، زیرا تو تخلفهای آن را بخشیدهای، و بنابراین با چشمانی که همانند چشمان تو میبینند، به تو نگاه میکند.۵آیا تو یک بدن هستی؟۶در این صورت همه دنیا به عنوان خیانتکار، و آماده برای کشتن ادراک میشود.۷آیا تو یک روح هستی، بیمرگ، و بدون وعده فساد و لکه گناه بر سر خود؟۸در این صورت دنیا پایدار، و کاملاً شایسته اعتماد تو تلقی میشود؛ مکانی شاد برای مدتی در آن آسودن، جایی که نیازی به ترسیدن از هیچ چیزی نیست، بلکه تنها به همهچیز عشق ورزیده میشود.۹چه کسی برای آنهایی که قلبی مهربان دارند ناخواسته است؟۱۰و چه چیزی میتواند به بیگناهان حقیقی آسیب برساند؟
م_۳۱_۶_۷
T-31.VI.7
۱ارادهٔ تو انجام شود، ای فرزند مقدس خداوند.۲فرقی نمیکند که میپنداری در زمین هستی یا در بهشت.۳آنچه پدرت برای تو اراده میکند هرگز نمیتواند تغییر کند.۴حقیقت در تو درخشان همچون یک ستاره، پاک همچون نور، معصوم همچون خود عشق، میماند.۵و تو شایستهٔ این هستی که ارادهات انجام شود!