
دوره
دورهای در معجزات | ۲۴ اسفند ۱۴۰۲
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
قضاوت تنها یک وسیلهٔ بازی است، یک هوس، ابزاری بیمعنا برای بازی کردن بازی بیهودهٔ مرگ در تصوراتت.اما رؤیت همه چیز را درست میکند، و به آرامی آنها را تحت سلطه مهربان قانونهای بهشت قرار میدهد.چه میشد اگر تشخیص میدادی که این دنیا یک وهم است؟چه میشد اگر واقعاً میفهمیدی که تو آن را ساختهای؟چه میشد اگر در مییافتی که کسانی که به نظر میرسد در آن گام برمیدارند، گناه میکنند و میمیرند، حمله میکنند و میکشند و خود را نابود میکنند، به تمامی غیرواقعی هستند؟آیا میتوانستی به آنچه که میبینی ایمان داشته باشی، اگر این را میپذیرفتی؟و آیا تو آن را میدیدی؟
دورهای در معجزات | ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
از وسوسه ادراک کردن خودت به گونهای که مورد رفتار ناعادلانه قرار گرفتهای، بر حذر باش.در این دیدگاه، تو به دنبال پیدا کردن معصومیتی هستی که از آن آنها نیست بلکه تنها از آن تو است، و به بهای تقصیر شخص دیگری.آیا میتوان معصومیت را با دادن احساسِ گناه خود به شخص دیگری، خریداری کرد؟و آیا این معصومیت است که حمله تو به او در تلاش به دست آوردنش است؟آیا این مجازات برای حمله خودت به فرزند خداوند نیست که به دنبال آن هستی؟آیا امنتر نیست باور کنی که تو از این بیگناه هستی، و با وجود معصومیت خود، قربانی شدهای؟به هر روشی هم که بازی احساس گناه اجرا شود، باید در آن باخت باشد.کسی باید معصومیت خود را از دست بدهد تا کسی دیگر بتواند آن را از او بگیرد، و آن را از آن خود کند.
دورهای در معجزات | ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
تنها آنکه خود را متهم کرده محکوم میکند.در حالی که آماده میشوی تا انتخابی را انجام دهی که نتایج متفاوتی به دنبال خواهد داشت، در ابتدا یک چیز وجود دارد که باید بیش از حد آموخته شود.این باید به یک واکنش عادی به قدری معمول در هر کاری که انجام میدهی تبدیل شود که اولین واکنش تو به همه وسوسهها، و به هر موقعیتی باشد که رخ میدهد.این را بیاموز، و بخوبی بیاموز، زیرا اینجا است که تأخیر در شادمانی به اندازهای از زمان کوتاه میشود که نمیتوانی تصور کنی.تو هرگز از برادرت بخاطر گناهانش متنفر نیستی، بلکه تنها بخاطر گناهان خودت از او متنفر هستی.گناهان او هر شکلی که به خود بگیرند، تنها این واقعیت را پنهان میکنند که تو باور داری آنها از آن تو هستند، و بنابراین سزاوار یک حمله «منصفانه» هستند.
دورهای در معجزات | ۲۰ اسفند ۱۴۰۲
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
هیچ چیز بیرون تو وجود ندارد.این همان چیزی است که تو باید در نهایت یاد بگیری، زیرا این فهمیدنِ این است که ملکوتِ بهشت به تو بازگشته است.زیرا خداوند تنها این را آفریده است، و او نه از آن جدا شد و نه آن را جدا از خود رها کرد.ملکوت بهشت جایی است که فرزند خداوند سکونت دارد، او که پدر خود را ترک نکرد و جدا از او سکنی نمیکند.بهشت نه یک مکان است و نه یک وضعیت.آن صرفا آگاهی از یگانگی کامل است، و این معرفت که هیچ چیز دیگری وجود ندارد؛ نه چیزی بیرون از این یگانگی، و نه چیز دیگری در درون.
دورهای در معجزات | ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
ناممکن تنها میتواند در خیال رخ دهد.هنگامی که در تخیلات به دنبال واقعیت میگردی آن را نخواهی یافت.نمادهای تخیل از نفس هستند، و از اینها بسیاری را پیدا خواهی کرد.اما به دنبال معنا در آنها نباش.آنها معنایی بیش از تخیلاتی که در آنها بافته شدهاند ندارند.افسانهها میتوانند دلپذیر یا ترسناک باشند، اما هیچ کس آنها را حقیقی نمیداند.کودکان ممکن است آنها را باور کنند، و بنابراین، برای مدتی، قصهها برای آنها حقیقی است.با این حال هنگامی که واقعیت طلوع میکند، تخیلات کنار میروند.در این ضمن واقعیت کنار نرفته است.آمدن دوم آگاهی از واقعیت است، نه بازگشت آن.