دورهای در معجزات | ۱۷ فروردین ۱۴۰۳
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
هیچ چیزی که خداوند آفریده است نمیتواند با تصمیم تو مخالفت کند، همانطور که هیچ چیزی که خداوند آفریده است نمیتواند با ارادهٔ او مخالفت کند.خداوند به ارادهٔ تو قدرت آن را داد، که من آن را تنها به احترام قدرت او میتوانم تصدیق کنم.اگر میخواهی همانند من باشی تو را یاری خواهم کرد، در حالی که میدانم که ما همانند هم هستیم.اگر میخواهی متفاوت باشی، منتظر خواهم ماند تا نظرت را تغییر دهی.من میتوانم تو را آموزش دهم، اما تنها تو میتوانی انتخاب کنی که به آموزش من گوش دهی.اگر ملکوت خداوند آزادی است، چگونه این طور دیگری میتواند باشد؟آزادی نمیتواند با استبداد از هر نوعی آموخته شود، و برابری کامل همه فرزندان خداوند را نمیتوان از طریق تسلط یک ذهن بر ذهن دیگری شناخت.فرزندان خداوند در اراده برابر هستند، زیرا همه ارادهٔ پدرشان هستند.این تنها درسی است که برای آموزش دادن آن آمدم.
دورهای در معجزات | ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
آیا میتوانی تصور کنی که نداشتن دغدغه، نگرانی، اضطراب، بلکه صرفاً همیشه بطور کامل آرام و ساکن بودن یعنی چه؟با این حال زمان برای همین است؛ که تنها این را یاد بگیری و نه چیزی بیشتر.آموزگار خداوند نمیتواند از آموزش خود راضی باشد مگر اینکه تمام یادگیریهای تو را بسازد.او وظیفه آموزشی خود را انجام نداده است مگر اینکه تو چنان یادگیرندهٔ مصممی شده باشی که تنها از او بیاموزی.هنگامی که این اتفاق افتاد، دیگر نیازی به آموزگار یا زمانی برای یادگیری نخواهی داشت.
دورهای در معجزات | ۱۵ فروردین ۱۴۰۳
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
از قضاوت پاک باش، ناآگاه از هر فکر شر یا خیری که تا به حال در ذهنت نسبت به هر کسی خطور کرده است.اینک تو او را نمیشناسی.اما تو آزاد هستی که او را بشناسی، و او را از نو بشناسی.اینک او دوباره برای تو متولد شده است، و تو برای او دوباره متولد شدهای، بدون گذشتهای که او را به مردن محکوم کرد، و تو را با او.اینک او آزاد است تا زندگی کند همانگونه که تو آزاد هستی، زیرا یک یادگیری دیرین سپری شد، و جایی برای تولد دوبارهٔ حقیقت باقی گذاشت.
تو آنچه را که میبینی ساختهای
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
گری رنارد
تو آنچه را که در حال دیدنش هستی، ساختهای.اما به دلیل انکار عظیم، اینطور احساس نمیشود.این شامل تمام بدنهایی که میبینی میشود، از جمله بدن خودت.هدف از بدن این است که وهم واقعی به نظر برسد.اما از آنجایی که بدن بخشی از این وهم است، به سختی میتوان به آن اعتماد کرد تا به تو در مورد غیرواقعی بودن این وهم بگوید.بدن توسط همان تصمیمی شکل داده شد که برای جدایی از طریق فرافکنی گرفته شد، که همان چیزی است که کل توهّم را در وهله اول ساخت.تو جدایی را خواستی تا احساس گناه در بدنهای دیگر باشد و نه در بدن تو، و در نتیجه بیرون از تو و در آنها.اما از آنجا که که فرافکنی سازندهٔ ادراک از همه چیز است، علت همه چیز، درست آنجا در ذهن تو است و ذهن را میتوان تغییر داد.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد
گری رنارد
دورهای در معجزات | ۱۳ فروردین ۱۴۰۳
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
عید پاک جشن بهای گناه نیست، بلکه جشن پایان آن است.اگر یک نظر از چهرهٔ مسیحا را در پشت پرده ببینی، و میان گلبرگهای سفید برفی سوسنهایی که به عنوان هدیه دریافت کردهای و تقدیم کردهای بنگری، چهرهٔ برادرت را خواهی دید و آن را تشخیص خواهی داد.من یک غریبه بودم و تو مرا به خانهات راه دادی، بی آنکه بدانی کیستم.با این حال بخاطر هدیهٔ گلهای سوسنت خواهی دانست.در بخشیدن این غریبه توسط تو، بیگانه برای تو و در عین حال یار دیرین تو، رهایی او و نجات تو با او نهفته است.زمان عید پاک زمان سرور است، و نه سوگواری.به یار برخاسته خودت بنگر، و همراه با من قداستش را جشن بگیر.زیرا عید پاک زمان رستگاری تو، همراه با رستگاری من است.