
دوره
دورهای در معجزات | ۱۱ تیر ۱۴۰۴
۱۰ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
نردبان با این به پایان میرسد، زیرا دیگر نیازی به یادگیری نیست.اکنون تو در برابر دروازهٔ بهشت ایستادهای، و برادرت در آنجا در کنار تو ایستاده است.چمنها ژرف و آرام هستند، زیرا این مکان که برای زمانِ آمدنت تعیین شده بود، مدتهاست منتظر تو مانده است.اینجا زمان برای همیشه به پایان خواهد رسید.در این دروازه، خود ابدیت به تو خواهد پیوست.نیایش همان چیزی شده است که قرار بود باشد، زیرا تو مسیحا را در خودت شناختهای.
دورهای در معجزات | ۱۰ تیر ۱۴۰۴
۱۰ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
اینک نیایش از دنیای اشیاء، از بدنها، و از خدایان گوناگون برداشته شده، و تو سرانجام میتوانی در قداست بیاسایی.فروتنی آمده تا به تو بیاموزد که چگونه شکوه خود را به عنوان فرزند خداوند درک کنی، و گستاخی گناه را تشخیص دهی.رؤیایی چهرهٔ مسیحا را از تو پوشانده بود.اینک میتوانی به بیگناهی او بنگری.نردبان به بالا برافراشته شده است.تو تقریباً به بهشت رسیدهای.اندکی بیش برای آموختن مانده پیش از اینکه سفر کامل شود.اکنون میتوانی به هر کسی که میآید تا در نیایش به تو بپیوندد بگویی:
من نمیتوانم بی تو بروم، زیرا تو بخشی از من هستی.
دورهای در معجزات | ۹ تیر ۱۴۰۴
۸ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
هیچکس نمیتواند از اوهام بگریزد مگر اینکه به آنها بنگرد، زیرا با نگاه نکردن، آنها محفوظ میمانند.نیازی به دوری از اوهام نیست، زیرا آنها نمیتوانند خطرناک باشند.ما آمادهایم تا با دقت بیشتری به سیستم فکری نفس بنگریم زیرا با هم چراغی داریم که آن را باطل میکند، و از آنجایی که میفهمی که آن را نمیخواهی، قطعا آماده هستی.بیایید در انجام این کار بسیار آرام باشیم، زیرا ما صرفاً صادقانه به دنبال حقیقت هستیم.«پویاییشناسی» نفس برای مدتی درس ما خواهد بود، زیرا از آنجایی که تو آن را واقعی ساختهای ابتدا باید به این نگاه کنیم تا فراتر از آن را ببینیم.ما این خطا را در سکون با هم خنثی خواهیم کرد، و سپس فراتر از آن به حقیقت مینگریم.
دورهای در معجزات | ۷ تیر ۱۴۰۴
۷ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
یک انتخاب وجود دارد که که تو قدرت برگزیدنش را داری، هنگامی که جایگزینهای واقعی را دیده باشی.تا زمانی که به آن نقطه نرسیدهای انتخابی نداری، و تنها میتوانی تصمیم بگیری که چگونه بهترینِ آنها را برای دوباره فریب دادن خودت برگزینی.این دوره سعی ندارد چیزی بیش از این را آموزش دهد که قدرت تصمیمگیری نمیتواند در انتخاب شکلهای متفاوت چیزی نهفته باشد که هنوز همان توهم و همان اشتباه است.همه انتخابهای دنیا به این بستگی دارد؛ تو میان برادرت و خودت یکی را انتخاب میکنی، و تو به همان اندازه که او از دست خواهد داد به دست خواهی آورد، و آنچه تو از دست میدهی همان چیزی است که به او داده میشود.این چقدر با حقیقت کاملاً در تضاد است، در حالی که تمام هدف درس این است که بیاموزد آنچه که برادرت از دست میدهد تو از دست دادهای، و آنچه او به دست میآورد همان چیزی است که به تو داده میشود.
دورهای در معجزات | ۴ تیر ۱۴۰۴
۴ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
هیبت باید مختص به مکاشفه باشد، که به طور کامل و صحیح در مورد آن صدق میکند.آن برای معجزه مناسب نیست زیرا حالت هیبت، عبادتوار است، به این معنا که یکی از درجهٔ پایینتر در برابر آفریدگارش ایستاده است.تو یک آفرینش کامل هستی، و هیبت را تنها در حضور آفریدگار کمال باید تجربه کنی.بنابراین معجزه نشانه عشق در میان همتایان است.همتایان نباید در هیبت یکدیگر باشند زیرا هیبت دلالت بر نابرابری دارد.بنابراین آن یک واکنش نامناسب به من است.یک برادر بزرگتر به خاطر تجربهٔ بیشترش شایستهٔ احترام است، و برای خرد بیشترش شایستهٔ اطاعت.او همچنین شایستهٔ عشق است چون یک برادر است، و شایستهٔ وفاداری است اگر خود وفادار باشد.تنها وفاداری من است که من را شایستهٔ وفاداری تو میسازد.چیزی در مورد من وجود ندارد که تو نتوانی به دست آوری.من چیزی ندارم که از جانب خداوند نباشد.تفاوت میان ما اکنون این است که من چیز دیگری ندارم.این من را در حالتی قرار میدهد که در تو تنها بالقوه است.