
دوره
دورهای در معجزات | ۲۲ اسفند ۱۴۰۳
۲۲ اسفند ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
بزرگواری از خداوند است، و تنها از او است.بنابراین در تو است.هرگاه از آن آگاه شدی، هرچند مبهم، خود به خود نفس را رها میکنی، زیرا در حضور بزرگواری خداوند بیمعنی بودن نفس کاملاً آشکار میشود.هنگامی این اتفاق میافتد، حتی اگرچه آن را نمیفهمد، نفس باور دارد که «دشمنش» ضربه زده است، و میکوشد هدایایی بدهد تا تو را وادارد که به «حفاظتش» برگردی.خودبزرگبینی تنها پیشکشی است که آن میتواند ارائه دهد.بزرگنمایی نفس جایگزین آن برای عظمت خداوند است.کدام را انتخاب خواهی کرد؟
دورهای در معجزات | ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
جایی که معجزهای برای شفا دادن آمده است، هیچ غمی نیست.و تنها لحظهای از عشق بدون حملهٔ تو کافیست تا همهٔ این روی دهد.در آن یک لحظه تو شفا مییابی، و در همان یک لحظه همهٔ شفا انجام میشود.چه چیزی از تو جدا میماند، هنگامی که برکتی را که لحظهٔ مقدس به ارمغان میآورد بپذیری؟از برکت نترس، زیرا او که به تو برکت میدهد، به همهٔ دنیا عشق میورزد، و چیزی را در دنیا باقی نمیگذارد که بتوان از آن ترسید.اما اگر از برکت دوری کنی، دنیا واقعاً ترسناک به نظر خواهد رسید، زیرا صلح و آسایش آن را دریغ کردهای، و آن را رها کردهای تا بمیرد.
دورهای در معجزات | ۱۶ اسفند ۱۴۰۳
۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
پدر، تو را سپاس میگویم، با دانستن اینکه خواهی آمد تا هر شکاف کوچکی را که میان تکههای شکستهٔ فرزند مقدست قرار دارد، ببندی.قداست تو، کامل و بینقص، در هر یک از آنها نهفته است.و آنها به هم پیوستهاند زیرا آنچه در یکی است در همهٔ آنهاست.چقدر مقدس است کوچکترین دانهٔ شن، زمانی که به عنوان بخشی از تصویر کامل شدهٔ فرزند خداوند شناخته شود!به نظر میرسد شکلهایی که تکههای شکسته به خود میگیرند هیچ معنایی ندارند.زیرا کل در هر یک نهفته است.و هر جنبهای از فرزند خداوند دقیقاً مانند هر بخش دیگری است.
دورهای در معجزات | ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
۱۲ اسفند ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
برادر، او تنها زندگی میبخشد.با این حال، آنچه تو به عنوان هدایایی میبینی که برادرت تقدیم میکند، نشان دهندهٔ هدایایی است که در رؤیایت پدرت به تو عطا میکند.بگذار تمام هدایای برادرت در پرتو خیرخواهی و مهربانی که به تو تقدیم شده دیده شوند.و نگذار هیچ دردی رؤیای قدردانی عمیقت را از هدایای او به تو برهم بزند.
دورهای در معجزات | ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
به نرمی برادر بیگناهت را در رؤیا ببین، که در معصومیت مقدس با تو متحد میشود.و خودِ پروردگارِ بهشت فرزند محبوب خود را از این رؤیا بیدار خواهد کرد.به جای اینکه در رؤیاهای خود به اشتباههای او بپردازی، مهربانیهای برادرت را در رؤیا ببین.به جای شمارش آسیبهایی که او وارد کرده، اندیشهورزی او را برای رؤیاپردازی انتخاب کن.اوهامش را به او ببخش، و به خاطر همهٔ یاریگریای که کرد از او تشکر کن.و هدایای فراوانش را کنار نگذار، تنها به این دلیل که او در رؤیاهای تو کامل نیست،او نمایندهٔ پدرش است، که به عنوان کسی میبینی که هم زندگی و هم مرگ را به تو تقدیم میکند.