
دوره
دورهای در معجزات | ۱ مرداد ۱۴۰۴
۳۱ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
بنابراین، هیچکس را زندانی نگه ندار.به جای در بند کردن رهایی بخش، چرا که اینگونه آزاد میشوی.این طریق ساده است.هر زمان که نیش خشمی را احساس میکنی، بدان که شمشیری را بالای سرت گرفتهای.و این شمشیر یا فرو خواهد افتاد یا برداشته میشود، بسته به اینکه انتخاب کنی محکوم شوی یا آزاد.در این صورت هر کسی که به نظر میرسد تو را به خشمگین بودن وسوسه میکند، منجی تو از زندانخانهٔ مرگ است.و بنابراین تو به او سپاس بدهکار هستی و نه درد.
دورهای در معجزات | ۳۱ تیر ۱۴۰۴
۳۰ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
چه کسی میتواند دوباره در مسیحا متولد شود جز او که همۀ آنهایی را که میبیند یا میپندارد یا تصور میکند را بخشیده است؟چه کسی میتواند آزاد گردد در حالی که دیگری را زندانی میکند؟یک زندانبان آزاد نیست، زیرا به همراه زندانی خود در بند است.او باید مطمئن شود که زندانی نمیگریزد، پس زمانش را در نگاهبانی از او سپری میکند.میلههای زندان که او را محبوس میکنند به دنیایی تبدیل میشوند که زندانبانش در آن زندگی میکند، به همراه او.و راه آزادی برای هر دوی آنها وابسته به آزادی او است.
دورهای در معجزات | ۲۷ تیر ۱۴۰۴
۲۶ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
تو میخواهی چه چیز را ببینی؟این انتخاب به تو داده شده است.اما این قانون دیدن را بیاموز و اجازه نده ذهنت این قانون را فراموش کند: تو به چیزی خواهی نگریست که درونت احساس میکنی.اگر نفرت درون قلبت جای گیرد، دنیایی ترسناک را ادراک خواهی کرد، که با بیرحمی در انگشتان تیز و استخوانی مرگ نگه داشته شده است.اگر عشق خداوند را درونت احساس کنی، به دنیایی از رحمت و عشق خواهی نگریست.
دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۴
۲۵ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
وهم، وهم را دیدار میکند؛ حقیقت، خودش را.دیدار اوهام به جنگ میانجامد.صلح، با نگریستن به خودش، خود را گسترش میدهد.جنگ شرطی است که در آن ترس زاده میشود، و رشد میکند و در پی چیرگی است.صلح حالتی است که عشق در آن ساکن است، و در پی تسهیم کردن خودش است.تعارض و صلح ضد یکدیگرند.جایی که یکی ساکن است، دیگری نمیتواند باشد؛ هر کجا که یکی برود دیگری ناپدید میشود.اینچنین یاد خداوند در ذهنهایی که به میدان نبرد اوهام تبدیل شدهاند، پنهان شده است.با این حال، آن بسیار فراتر از این جنگ بیمعنا میدرخشد، و آماده است تا به یاد آورده شود هنگامی که طرفدار صلح شوی.
دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۴
۲۵ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
ملکوت را همواره به یاد داشته باش، و به خاطر داشته باش که تو که بخشی از ملکوت هستی نمیتوانی گم شوی.آن ذهن که در من بود در تو است، زیرا خداوند با انصاف کامل میآفریند.بگذار روحالقدس همیشه انصاف او را به تو یادآوری کند، و بگذار به تو بیاموزم که چگونه آن را با برادران خود تسهیم کنی.دیگر چگونه فرصت مطالبه کردن آن برای خودت میتواند به تو داده شود؟این دو صدا برای تفسیرهای متفاوت از یک چیز به طور همزمان سخن میگویند؛ یا تقریباً همزمان، زیرا نفس همیشه اول سخن میگوید.تفسیرهای جایگزین تا زمانی که نخستین تفسیر صورت نگرفته بود، ضروری نبودند.
