دوره

دوره‌ای در معجزات | ۳ مرداد ۱۴۰۳

۳ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
نیایش یک کنار رفتن است; یک رها کردن، یک زمان آرام برای گوش دادن و عشق ورزیدن.نباید آن را با هیچ‌گونه تضرعی اشتباه گرفت، زیرا راهی برای یادآوری قداست تو است.چرا قداست باید التماس کند، در حالی که شایستگی داشتن تمام آنچه که عشق ارائه می‌دهد را دارد؟و برای عشق است که تو به نیایش می‌روی.نیایش یک پیشکش است; یک از خود گذشتگی برای یکی شدن با عشق.چیزی برای طلبیدن وجود ندارد زیرا چیزی برای خواستن باقی نمانده است.آن نیستی، محراب خداوند می‌شود.آن در او ناپدید می‌شود.
(س_۱_۱_۵∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۳۱ تیر ۱۴۰۳

۳۱ تیر ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
تو هنوز به بدن به عنوان یک سرچشمهٔ قدرت بسیار ایمان داری.آیا هیچ برنامه‌ای می‌ریزی که به نوعی شامل آسایش یا محافظت یا لذت آن نباشد؟این باعث می‌شود بدن در تعبیر تو یک هدف باشد و نه یک وسیله، و این همیشه به این معنی است که تو هنوز گناه را جذاب می‌پنداری.کسی که هنوز گناه را به عنوان هدف خود می‌پذیرد، تاوان را برای خودش نمی‌پذیرد.بنابراین تو به تنها مسئولیت خود عمل نکرده‌ای.آنانی که درد و ویرانی را ترجیح می‌دهند از تاوان استقبال نمی‌کنند.
(م_۱۸_۷_۱∶۱-۶)

دوره‌ای در معجزات | ۲۸ تیر ۱۴۰۳

۲۸ تیر ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
عشق هیچ بدنی نمی‌شناسد، و به هر چیزی که مانند خودش آفریده شده می‌رسد.به تمامی نامحدود بودنش معنای آن است.در دادن خود کاملاً بی‌طرف است، در حالی که تنها برای حفظ کردن و کامل نگه داشتن آنچه می‌دهد در بر می‌گیرد.در پادشاهی ناچیزت بسیار اندک داری!پس، آیا این همان جایی نیست که می‌خواهی عشق را برای ورود دعوت کنی؟به این کویر بنگر - خشک و بایر، سوخته و بی‌سرور- آنچه که پادشاهی کوچک تو را تشکیل می‌دهد.و از زندگی و سروری آگاه شو که عشق از جایی که می‌آید، و با تو به آنجا باز می‌گردد به ارمغان می‌آورد.
(م_۱۸_۸_۸∶۱-۷)

دوره‌ای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۳

۲۶ تیر ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
لحظهٔ مقدس دعوت تو است برای ورود عشق به پادشاهی تاریک و بی‌سرورت، و تبدیل آن به باغی از صلح و خوش‌آمدگویی.پاسخ عشق اجتناب‌ناپذیر است.آن خواهد آمد زیرا تو بدون بدن آمدی، و هیچ مانعی در آمدن شادمانش ایجاد نکردی.در لحظهٔ مقدس، تو از عشق تنها چیزی را درخواست می‌کنی که به همه تقدیم می‌کند، نه کمتر و نه بیشتر.با درخواست همه‌چیز، آن را دریافت خواهی کرد.و خویشتن درخشان تو جنبهٔ ناچیزی را که تلاش کردی از بهشت پنهان کنی مستقیماً به بهشت خواهد رساند.هیچ بخشی از عشق، تمامیت را بیهوده فرا نمی‌خواند.هیچ فرزند خداوندی بیرون از پدری او باقی نمی‌ماند.
(م_۱۸_۸_۱۱∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۲۴ تیر ۱۴۰۳

۲۴ تیر ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
اندیشهٔ خداوند پادشاهی کوچک تو را در بر گرفته است، و پشت سدی که تو ساختی انتظار می‌کشد تا وارد شود و بر زمین بایر بتابد.ببین چگونه زندگی در همه جا سر بر می‌آورد!کویر تبدیل به باغی می‌شود، سرسبز و ژرف و آرام، جایی که به کسانی که راه را گم کرده‌اند و در غبار سرگردانند، آرامش می‌بخشد.پناهگاهی به آن‌ها بده، که با عشق برایشان فراهم شده در جایی که روزگاری یک کویر بود.و هر کس را که استقبال می‌کنی، عشق را از بهشت برای تو به همراه خواهد آورد.آن‌ها یکی پس از دیگری وارد این مکان مقدس می‌شوند، اما تنها نخواهند رفت، همانگونه که آمده بودند.عشقی که با خود به ارمغان آوردند همچنان با آن‌ها خواهد ماند، همانگونه که با تو خواهد ماند.و به لطف آن، باغ کوچک تو گسترش خواهد یافت، و به سراغ همهٔ کسانی خواهد رفت که تشنهٔ آب حیات هستند، اما خسته‌تر از آن هستند که به تنهایی ادامه دهند.
(م_۱۸_۸_۹∶۱-۸)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.