
دوره
دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۴
۲۵ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
وهم، وهم را دیدار میکند؛ حقیقت، خودش را.دیدار اوهام به جنگ میانجامد.صلح، با نگریستن به خودش، خود را گسترش میدهد.جنگ شرطی است که در آن ترس زاده میشود، و رشد میکند و در پی چیرگی است.صلح حالتی است که عشق در آن ساکن است، و در پی تسهیم کردن خودش است.تعارض و صلح ضد یکدیگرند.جایی که یکی ساکن است، دیگری نمیتواند باشد؛ هر کجا که یکی برود دیگری ناپدید میشود.اینچنین یاد خداوند در ذهنهایی که به میدان نبرد اوهام تبدیل شدهاند، پنهان شده است.با این حال، آن بسیار فراتر از این جنگ بیمعنا میدرخشد، و آماده است تا به یاد آورده شود هنگامی که طرفدار صلح شوی.
دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۴
۲۵ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
ملکوت را همواره به یاد داشته باش، و به خاطر داشته باش که تو که بخشی از ملکوت هستی نمیتوانی گم شوی.آن ذهن که در من بود در تو است، زیرا خداوند با انصاف کامل میآفریند.بگذار روحالقدس همیشه انصاف او را به تو یادآوری کند، و بگذار به تو بیاموزم که چگونه آن را با برادران خود تسهیم کنی.دیگر چگونه فرصت مطالبه کردن آن برای خودت میتواند به تو داده شود؟این دو صدا برای تفسیرهای متفاوت از یک چیز به طور همزمان سخن میگویند؛ یا تقریباً همزمان، زیرا نفس همیشه اول سخن میگوید.تفسیرهای جایگزین تا زمانی که نخستین تفسیر صورت نگرفته بود، ضروری نبودند.
دورهای در معجزات | ۲۵ تیر ۱۴۰۴
۲۴ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
احساسات گناه حافظان زمان هستند.آنها ترس از انتقام یا ترک شدن را
برمیانگیزند، و بنابراین تضمین میکنند که آینده مانند گذشته خواهد بود.این تداوم نفس است.آن به نفس یک احساس امنیت کاذب میبخشد با باور کردن این که نمیتوانی از آن بگریزی.اما تو میتوانی و باید بگریزی.خداوند در عوض تداوم ابدیت را به تو تقدیم میکند.هنگامی که انتخاب میکنی این مبادله را انجام دهی، به طور همزمان احساس گناه را با سرور، شرارت را با عشق، و درد را با صلح مبادله خواهی کرد.نقش من تنها گشودن زنجیر ارادهٔ تو و آزاد کردن آن است.نفس تو نمیتواند این آزادی را بپذیرد، و در هر لحظهٔ ممکن و به هر طریق ممکن با آن مخالفت خواهد کرد.و تو به عنوان سازندهٔ آن، تشخیص میدهی که چه کارهایی میتواند انجام دهد، زیرا به آن قدرتِ انجام دادنشان را دادهای.
دورهای در معجزات | ۲۴ تیر ۱۴۰۴
۲۴ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
خداوند در معرفت خود منتظر نیست، اما ملکوت او در حالی که تو منتظر هستی بیبهره است.همه فرزندان خداوند منتظر بازگشت تو هستند، همانطور که تو منتظر بازگشت آنها هستی.تأخیر در ابدیت اهمیت ندارد، اما در زمان غمانگیز است.تو انتخاب کردهای که در زمان باشی به جای اینکه در ابدیت باشی، و بنابراین باور داری که در زمان هستی.با این حال انتخاب تو هم آزاد و هم قابل تغییر است.جای تو در زمان نیست.جای تو تنها در ابدیت است، جایی که خود خداوند تو را برای همیشه قرار داد.
دورهای در معجزات | ۲۱ تیر ۱۴۰۴
۲۱ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
خرد نمیتواند گناه را ببیند اما میتواند خطاها را ببیند، و به تصحیح آنها میانجامد.برای آنها ارزشی قائل نیست، بلکه برای تصحیح آنها ارزش قائل است.خرد همچنین به تو خواهد گفت که هنگامی که میپنداری گناه میکنی، درخواست یاری میکنی.با این حال، اگر یاریای را که درخواست میکنی نپذیری، باور نخواهی کرد که دادن آن از آنِ تو است.و بنابراین تو آن را نخواهی داد، بنابراین آن باور را حفظ خواهی کرد.زیرا خطای تصحیح نشده از هر نوعی تو را در مورد قدرتی که در تو برای تصحیح است فریب میدهد.اگر بتواند تصحیح کند، و تو اجازه ندهی این کار را بکند، آن را از خودت و برادرت دریغ میکنی.و اگر او نیز همین باور را داشته باشد، هر دوی شما خواهید پنداشت که لعنت شدهاید.تو میتوانی او و خودت را از این نجات دهی.زیرا خرد تنها در تو راه را برای تصحیح نمیگشاید.