دوره
دورهای در معجزات | ۲۴ مرداد ۱۴۰۳
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
ورود خرد به نظام فکری نفس آغاز خنثیسازی آن است، زیرا خرد و نفس با هم در تضاد هستند.همچنین امکان همزیستی آنها در آگاهی تو وجود ندارد.زیرا هدف خرد روشن ساختن، و در نتیجه آشکارسازی است.تو میتوانی خرد را ببینی.این بازی با واژهها نیست، زیرا اینجا آغاز رؤیتی است که معنا دارد.رؤیت به معنای واقعی کلمه، فهم است.اگر رؤیت، بینایی بدن نیست، آن باید فهمیده شود.زیرا روشن است، و آنچه آشکار است مبهم نیست.آن میتواند فهمیده شود.و در اینجا خرد و نفس از هم جدا میشوند، تا راه جداگانهٔ خود را بپیمایند.
دورهای در معجزات | ۲۱ مرداد ۱۴۰۳
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
خرد به تو خواهد گفت که شکل خطا آن چیزی نیست که آن را به یک اشتباه تبدیل میکند.اگر آنچه که شکل پنهان میکند یک اشتباه است، شکل نمیتواند مانع تصحیح شود.چشمان بدن تنها شکل را میبینند.آنها نمیتوانند فراتر از آنچه که برای دیدنش ساخته شدند را ببینند.و آنها ساخته شدند تا به خطا بنگرند و از آن فراتر را نبینند.ادراک آنها واقعاً عجیب است، زیرا آنها تنها میتوانند اوهام را ببینند، نمیتوانند به فراتر از تکه سنگ خارای گناه نگاه کنند، و در شکل بیرونیِ نیستی توقف میکنند.برای این شکل تحریف شدهٔ رؤیت، بیرون هر چیزی، دیواری که میان تو و حقیقت قرار دارد، به تمامی حقیقی است.با این حال، بینایی که در نیستی متوقف میشود، چنان که گویی یک دیوار محکم است، چگونه میتواند حقیقتاً ببیند؟آن بوسیلهٔ شکل دور نگه داشته میشود، زیرا برای تضمین اینکه چیز دیگری جز شکل ادراک نکند ساخته شده است.
دورهای در معجزات | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
یک رابطهٔ مقدس، هر چند تازه متولد شده باشد، باید برای قداست بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل شود.ارزشهای نامقدس باعث سردرگمی میشوند، و سردرگمی در آگاهی.در یک رابطهٔ نامقدس، هر کدام به این دلیل ارزش دارد که به نظر میرسد گناه دیگری را توجیه میکند.هر کدام در درون دیگری چیزی را میبیند که او را وادار میکند برخلاف ارادهٔ خود گناه کند.و بدین ترتیب گناهان خود را بر دیگری مینهاند، و به سوی او جذب میشود تا گناهانش را تداوم بخشد.و بنابراین برای هر یک باید ناممکن شود که با آروزی خود برای واقعی بودن گناه، خود را علت گناه بداند.خرد با این حال رابطهٔ مقدس را آنگونه که هست میبیند؛ یک حالت ذهنی مشترک، که در آن هر دو خطاها را با خوشحالی برای تصحیح میدهند، تا هر دو با شادمانی به عنوان یکی شفا یابند.
دورهای در معجزات | ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
به بیان دقیق، واژهها هیچ نقشی در شفا ندارند.عامل محرک، نیایش یا درخواست است.آنچه را که درخواست میکنی دریافت میکنی.اما این به نیایش قلبی اشاره دارد، نه به واژههایی که در نیایش به کار میبری.گاهی واژهها و نیایش با هم متناقض هستند؛ گاهی سازگار هستند.این مهم نیست.خداوند واژهها را درک نمیکند، زیرا آنها توسط ذهنهای جدا شده ساخته شدهاند تا آنها را در توهم جدایی نگه دارند.واژهها میتوانند مفید باشند، به ویژه برای مبتدیان، در کمک به تمرکز و تسهیل حذف کردن، یا دستکم کنترل کردن پندارهای نامربوط.با این حال، فراموش نکنیم، که واژهها تنها نمادهایی از نمادها هستند.بنابراین آنها دو بار از واقعیت دور شدهاند.
دورهای در معجزات | ۱۴ مرداد ۱۴۰۳
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
نگذار شکل اشتباهاتش تو را از او که قداستش از آن تو است دور کند.نگذار رؤیت قداستش، که بیناییاش میخواهد بخشایشت را به تو نشان دهد، توسط آنچه که چشمان بدن میتوانند ببینند از تو دور نگه داشته شود.نگذار که آگاهی تو از برادرت توسط ادراک تو از گناهانش و بدنش مسدود شود.چه چیزی در او وجود دارد که بخواهی به آن حمله کنی جز آنچه که با بدن او مرتبط میسازی، آنچه که معتقدی میتواند گناه کند؟فراتر از خطاهایش قداست او و رستگاری تو نهفته است.تو قداستش را به او ندادی، بلکه سعی کردی گناهان خود را در او ببینی تا خودت را نجات دهی.و با این حال، قداست او بخشایش تو است.آیا با گناهکار ساختن کسی که قداستش رستگاری تو است میتوانی نجات پیدا کنی؟