دوره

دوره‌ای در معجزات | ۲۱ مرداد ۱۴۰۴

۲۰ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
نیایش کردن به مسیحا در هر کسی نیایش حقیقی است زیرا هدیه‌ای از شکرگزاری به پدرش است.درخواست اینکه مسیحا تنها خودش باشد، یک خواهش نیست.این سرودی از شکرگزاری برای آنچه که تو هستی است.قدرت نیایش در اینجا نهفته است.چیزی نمی‌خواهد و همه چیز را دریافت می‌کند.این نیایش را می‌توان سهیم شد زیرا برای همه دریافت می‌کند.نیایش کردن با کسی که می‌داند این حقیقی است پاسخ داده می‌شود.شاید یک شکل اختصاصی برای حل یک مشکل اختصاصی برای هر یک از شما پیش بیاید؛ فرقی نمی‌کند کدام‌یک.شاید به هر دوی شما برسد، اگر خالصانه با یکدیگر هماهنگ باشید.به این دلیل خواهد آمد که شما متوجه شده‌اید که مسیحا در هر دوی شما است.این، تنها حقیقت آن است.
(س_۱_۱_۷∶۱-۱۱)

دوره‌ای در معجزات | ۱۸ مرداد ۱۴۰۴

۱۷ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
به تو گفته شده است که پاسخ هر مشکل اختصاصی را از روح‌القدس بخواهی، و اگر نیاز تو چنین باشد پاسخی اختصاصی دریافت خواهی کرد.به تو همچنین گفته شده است که تنها یک مشکل و یک پاسخ وجود دارد.در نیایش این مسئله تناقضی ندارد.تصمیم‌هایی هست که باید در اینجا گرفته شوند، و این تصمیم‌ها چه اوهام باشند چه نباشند باید گرفته شوند.نمی‌توان از تو خواست که پاسخ‌هایی را بپذیری که فراتر از سطح نیازی است که می‌توانی تشخیص دهی.بنابراین، نه شکل پرسش اهمیت دارد، و نه چگونگی پرسیدن آن.شکل پاسخ، اگر توسط خداوند داده شود، با نیاز تو آن‌گونه که آن را می‌بینی، مطابقت خواهد داشت.این صرفاً پژواکی از پاسخ آوای او است.صدای واقعی، همیشه سرودی از شکرگزاری و عشق است.
(س_۱_۱_۲∶۱-۹)

دوره‌ای در معجزات | ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
انکار حقیقی یک وسیلهٔ محافظتی قدرتمند است.تو می‌توانی و باید هرگونه باوری مبنی بر اینکه خطا می‌تواند به تو آسیب برساند را انکار کنی.این نوع انکار یک پنهان‌کاری نیست، بلکه یک تصحیح است.ذهن درست‌اندیش تو به آن وابسته است.انکار خطا، دفاعی نیرومند از حقیقت است، اما انکار حقیقت باعث کژآفرینی، فرافکنی‌های نفس، می‌شود.در خدمت ذهن درست‌اندیش، انکار خطا ذهن را آزاد می‌کند، و آزادی اراده را دوباره برقرار می‌کند.هنگامی که اراده واقعاً آزاد باشد، نمی‌تواند کژآفرینی کند، زیرا تنها حقیقت را می‌شناسد.
(م_۲_۲_۲∶۱-۷)

دوره‌ای در معجزات | ۵ مرداد ۱۴۰۴

۴ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
نقش آموزش و یادگیری در تفکر دنیا در واقع وارونه شده است.وارونگی نشانهٔ ویژه‌ای است.به نظر می‌رسد که آموزگار و یادگیرنده از هم جدا هستند، آموزگار چیزی را به یادگیرنده می‌دهد به جای اینکه به خودش بدهد.علاوه بر این، عمل آموزش دادن به عنوان یک فعالیت خاص در نظر گرفته می‌شود، که در آن فرد فقط نسبت کمی از زمان خود را صرف می‌کند.از سوی دیگر، این دوره، تأکید می‌کند که آموزش دادن، یادگیری است، به طوری که آموزگار و یادگیرنده یکسان هستند.همچنین تأکید می‌کند که آموزش یک فرآیند مداوم است؛ هر لحظه از روز ادامه دارد، و همچنان در افکار هنگام خواب ادامه می‌یابد.
(ک_مق_۱∶۱-۶)

دوره‌ای در معجزات | ۴ مرداد ۱۴۰۴

۳ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
معجزه هیچ کاری نمی‌کند.تنها کاری که انجام می‌دهد باطل کردن است.و به این ترتیب تداخل در آنچه انجام شده را لغو می‌کند.نمی‌افزاید‌، بلکه صرفاً از میان برمی‌دارد.و چیزی که از میان ‌برمی‌دارد مدت‌ها است که رفته است، اما در حالی که در خاطره نگه داشته شده است به نظر می‌رسد که اثرات فوری دارد.این دنیا مدت‌ها پیش پایان یافت.پندارهایی که آن را ساختند دیگر در ذهنی نیستند که به آن‌ها ‌می‌اندیشید و اندک زمانی آن‌ها را دوست می‌داشت.معجزه تنها نشان می‌دهد که گذشته رفته است، و آنچه که واقعاً رفته است هیچ تاثیری ندارد.به یاد آوردن یک علت تنها می‌تواند اوهامی از حضورش را ایجاد کند، نه اثرات را.
(م_۲۸_۱_۱∶۱-۹)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.