دوره

دوره‌ای در معجزات | ۲۲ اسفند ۱۴۰۲

۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
از وسوسه ادراک کردن خودت به گونه‌ای که مورد رفتار ناعادلانه قرار گرفته‌ای، بر حذر باش.در این دیدگاه، تو به دنبال پیدا کردن معصومیتی هستی که از آن آن‌ها نیست بلکه تنها از آن تو است، و به بهای تقصیر شخص دیگری.آیا می‌توان معصومیت را با دادن احساسِ گناه خود به شخص دیگری، خریداری کرد؟و آیا این معصومیت است که حمله تو به او در تلاش به دست آوردنش است؟آیا این مجازات برای حمله خودت به فرزند خداوند نیست که به دنبال آن هستی؟آیا امن‌تر نیست باور کنی که تو از این بی‌گناه هستی، و با وجود معصومیت خود، قربانی شده‌ای؟به هر روشی هم که بازی احساس گناه اجرا شود، باید در آن باخت باشد.کسی باید معصومیت خود را از دست بدهد تا کسی دیگر بتواند آن را از او بگیرد، و آن را از آن خود کند.
(م_۲۶_۱۰_۴∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۲۱ اسفند ۱۴۰۲

۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
تنها آنکه خود را متهم کرده محکوم می‌کند.در حالی که آماده می‌شوی تا انتخابی را انجام دهی که نتایج متفاوتی به دنبال خواهد داشت، در ابتدا یک چیز وجود دارد که باید بیش از حد آموخته شود.این باید به یک واکنش عادی به قدری معمول در هر کاری که انجام می‌دهی تبدیل شود که اولین واکنش تو به همه‌ وسوسه‌ها، و به هر موقعیتی باشد که رخ می‌دهد.این را بیاموز، و بخوبی بیاموز، زیرا اینجا است که تأخیر در شادمانی به اندازه‌ای از زمان کوتاه می‌شود که نمی‌توانی تصور کنی.تو هرگز از برادرت بخاطر گناهانش متنفر نیستی، بلکه تنها بخاطر گناهان خودت از او متنفر هستی.گناهان او هر شکلی که به خود بگیرند، تنها این واقعیت را پنهان می‌کنند که تو باور داری آن‌ها از آن تو هستند، و بنابراین سزاوار یک حمله‌ «منصفانه» هستند.
(م_۳۱_۳_۱∶۱-۶)

دوره‌ای در معجزات | ۲۰ اسفند ۱۴۰۲

۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
هیچ چیز بیرون تو وجود ندارد.این همان چیزی است که تو باید در نهایت یاد بگیری، زیرا این فهمیدنِ این‌ است که ملکوتِ بهشت به تو بازگشته است.زیرا خداوند تنها این را آفریده است، و او نه از آن جدا شد و نه آن را جدا از خود رها کرد.ملکوت بهشت جایی است که فرزند خداوند سکونت دارد، او که پدر خود را ترک نکرد و جدا از او سکنی نمی‌کند.بهشت نه یک مکان است و نه یک وضعیت.آن صرفا آگاهی از یگانگی کامل است، و این معرفت که هیچ چیز دیگری وجود ندارد؛ نه چیزی بیرون از این یگانگی، و نه چیز دیگری در درون.
(م_۱۸_۶_۱∶۱-۶)

دوره‌ای در معجزات | ۱۹ اسفند ۱۴۰۲

۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
ناممکن تنها می‌تواند در خیال رخ دهد.هنگامی که در تخیلات به دنبال واقعیت می‌گردی آن را نخواهی یافت.نمادهای تخیل از نفس هستند، و از این‌ها بسیاری را پیدا خواهی کرد.اما به دنبال معنا در آن‌ها نباش.آن‌ها معنایی بیش از تخیلاتی که در آن‌ها بافته شده‌اند ندارند.افسانه‌ها می‌توانند دلپذیر یا ترسناک باشند، اما هیچ کس آن‌ها را حقیقی نمی‌داند.کودکان ممکن است آن‌ها را باور کنند، و بنابراین، برای مدتی، قصه‌ها برای آن‌ها حقیقی است.با این حال هنگامی که واقعیت طلوع می‌کند، تخیلات کنار می‌روند.در این ضمن واقعیت کنار نرفته است.آمدن دوم آگاهی از واقعیت است، نه بازگشت آن.
(م_۹_۴_۱۱∶۱-۱۰)

دوره‌ای در معجزات | ۱۸ اسفند ۱۴۰۲

۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
پس بشنو، یگانه پاسخ روح‌القدس را به همه‌ پرسش‌هایی که نفس بر می‌انگیزاند: تو یک فرزند خداوند هستی، یک بخش گرانبها از ملکوت او، که او به عنوان بخشی از خود آفرید.هیچ چیز دیگری وجود ندارد و‌ تنها این واقعی است.تو خوابی را انتخاب کرده‌ای که در آن رؤیاهای بدی داشته‌ای، اما این خواب واقعی نیست و خداوند تو را فرا می‌خواند که بیدار شوی.هیچ چیزی از رؤیای تو باقی نخواهد ماند آنگاه که او را بشنوی، زیرا تو بیدار خواهی شد.رؤیاهای تو دربردارنده بسیاری از نمادهای نفس هستند و تو را سردرگم کرده‌اند.اما این تنها به این دلیل است که تو خفته بودی و نمی‌دانستی.هنگامی که بیدار شوی حقیقت را در هرسوی خود و در خودت خواهی دید، و دیگر به رؤیاها باور نخواهی داشت زیرا آن‌ها برای تو واقعیت نخواهند داشت.اما ملکوت و همه‌ آنچه که آنجا آفریده‌ای برای تو واقعیت عظیم خواهند داشت، زیرا آن‌ها زیبا و حقیقی هستند.
(م_۶_۴_۶∶۱-۸)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.