
دوره
دورهای در معجزات | ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
گسترش یافتن، یک جنبه اساسی از خداوند است که او به فرزندش عطا کرد.خداوند در آفرینش، وجود خویش را به آفریدههایش گسترش داد و آنها را با همان اراده عاشقانه برای آفرینش ، آمیخته کرده است.تو نه تنها بطور کامل آفریده شدهای، بلکه همچنین کامل آفریده شدهای.هیچ پوچی در تو وجود ندارد.به دلیل شباهتت به آفریدگارت است که تو خلاق هستی.هیچ فرزند خداوندی نمیتواند این توانایی را از دست بدهد، زیرا این توانایی در آنچه که او هست ذاتی میباشد، اما او با فرافکنی میتواند از آن به طور نامناسبی استفاده نماید.استفاده نامناسب از گسترش یافتن، یا فرافکنی، زمانی رخ میدهد که باور داشته باشی قدری خلأ یا فقدان در تو وجود دارد، و میتوانی آن را به جای حقیقت با ایدههای خودت پر کنی.این فرایند شامل گامهای زیر است:
اول، تو باور داری که آنچه خداوند آفرید توسط ذهن خودت قابل تغییر میباشد.دوم، تو باور داری آنچه که کامل است میتواند بصورت ناکامل یا دارای فقدان ارائه شود.سوم، تو باور داری که میتوانی آفرینشهای خداوند، از جمله خودت را تحریف کنی.چهارم، تو باور داری که میتوانی خودت را بیافرینی، و اینکه جهت آفرینش خودت بر عهده تو است.
دورهای در معجزات | ۷ خرداد ۱۴۰۲
۷ خرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
هنگامی که کسی را ملاقات میکنی، به یاد داشته باش که این یک رویارویی مقدس است.همانگونه که او را میبینی همانگونه خودت را خواهی دید.همانگونه که با او رفتار میکنی، همانگونه با خودت رفتار خواهی کرد.همانگونه که در مورد او میاندیشی همانگونه در مورد خودت خواهی اندیشید.هرگز این را فراموش نکن، زیرا در او خودت را خواهی یافت یا خودت را گم خواهی کرد.هرگاه دو فرزند خداوند ملاقات میکنند، فرصتی دیگر برای رستگاری به آنها داده میشود.هیچ کس را رها نکن بدون اینکه به او رستگاری بدهی و خودت آن را دریافت کنی.زیرا من همیشه آنجا با تو هستم، به یاد تو.
دورهای در معجزات | ۳ خرداد ۱۴۰۲
۳ خرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
مفهوم خود مانند یک پوشش محافظ قرار گرفته است، یک سنگر بیصدا در مقابل حقیقت، و آن را از دید تو پنهان میکند.همه چیزهایی که میبینی تصویرها هستند، زیرا تو از طریق مانعی که بیناییات را کمسو میکند و رؤیت تو را تحریف میکند به آنها نگاه میکنی، به گونهای که هیچ چیز را به روشنی نمیبینی.نور از هر آنچه میبینی دور نگه داشته میشود.در بهترین حالت، برای لحظهای سایهای از آنچه فراتر است را میبینی.در بدترین حالت، تو تنها به تاریکی نگاه میکنی، و تصورات وحشتناکی که از افکار گناهکارانه و مفاهیم زاده شده از ترس، ناشی شدهاند را ادراک میکنی.و آنچه میبینی جهنم است، زیرا ترس جهنم است.تمام آنچه به تو داده شده است برای رهایی است؛ بینایی، رؤیت و راهنمای درونی، آنها همه تو را همراه با کسانی که به آنها عشق میورزی، و جهان را همراه با آنها به بیرون از جهنم هدایت میکنند.
دورهای در معجزات | ۲ خرداد ۱۴۰۲
۲ خرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
آیا فرزند خداوند میتواند خودش را در رؤیاها گم کند، در حالی که خداوند فراخوان شاد برای بیدار شدن و شادمان شدن را در درون او قرار داده است؟او نمیتواند خودش را از آنچه در اوست جدا کند.خواب او در برابر فراخوان برای بیدار شدن ایستادگی نخواهد کرد.مأموریت نجات با همان قطعیتی انجام خواهد شد که آفرینش در سراسر ابدیت بیتغییر باقی خواهد ماند.لازم نیست بدانی که بهشت از آن توست تا آن را چنین کنی.آن چنین است.با این حال برای دانستن آن، ارادهٔ خداوند باید به عنوان ارادهٔ تو پذیرفته شود.
دورهای در معجزات | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
ممکن است از شنیدن اینکه چقدر واقعیت با آنچه میبینی متفاوت است، شگفتزده شوی.تو بزرگی آن یک خطا را درک نمیکنی.آن خطا آنقدر وسیع و کاملاً باورنکردنی بود که باید دنیایی کاملاً غیرواقعی از آن پدیدار میشد.چه چیز دیگری میتوانست از آن حاصل شود؟جنبههای تکهتکه شدۀ آن به اندازه کافی ترسناک هستند، در حالی که آغاز به نگریستن به آنها میکنی.اما چیزی تاکنون ندیدهای که بتواند عظمت خطای نخستین را به تو نشان دهد، که به نظر تو را از بهشت مطرود کرده، معرفت را به تکههای بیمعنی از ادراکات ناهمبسته شکسته، و تو را مجبور کرده که جایگزینیهای بیشتری انجام دهی.