دورهای در معجزات | ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
چرا باید به فراخوانهای بیپایان نامعقول که میپنداری بر تو انجام میشوند گوش دهی، در حالی که میتوانی بدانی که آوای برای خداوند در توست؟خداوند روح خود را به تو سپرد، و میخواهد که روح خود را به او بسپاری.او اراده میکند آن را در صلح کامل حفظ کند، زیرا تو با او دارای یک ذهن و روح هستی.مستثنی کردن خودت از تاوان، آخرین تلاش نفس برای دفاع از وجود خودش است.آن، هم نیاز نفس به جدا شدن، و هم تمایل تو برای جانبداری از جدایی آن را بازتاب میدهد.این تمایل به این معنی است که تو نمیخواهی شفا یابی.
دورهای در معجزات | ۱۱ اسفند ۱۴۰۲
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
شفادهندگان بسیاری بودهاند که خود را شفا ندادند.آنها کوهها را با ایمان خود جابجا نکردهاند زیرا ایمان آنها کامل نبود.برخی از آنها گهگاه بیماران را شفا دادهاند، اما مردگان را زنده نکردهاند.تا زمانی که شفا دهنده خود را شفا ندهد، نمیتواند باور کند که هیچ ترتیبی از نظر دشواری در معجزات وجود ندارد.او نیاموخته است که هر ذهنی که خداوند آفریده است به همان اندازه شایسته شفا یافتن است زیرا خداوند آن را کامل آفریده است.صرفاً از تو خواسته شده است که ذهن را همانگونه که خداوند آن را آفرید به او بازگردانی.او تنها آنچه را که داده است از تو میخواهد، با دانستن اینکه این دادن تو را شفا خواهد داد.عقلانیت تمامیت است، و عقلانیت برادرانت از آن تو است.
دورهای در معجزات | ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
آیا تو واقعاً باور داری که میتوانی صدایی را بسازی که آوای خداوند را خاموش کند؟آیا واقعاً باور داری که میتوانی یک نظام فکری ابداع کنی که بتواند تو را از او جدا کند؟آیا واقعاً باور داری که میتوانی بهتر از او برای امنیت و سرور خود نقشه بکشی؟تو نه نیاز داری که مواظب باشی و نه بیتوجه؛ صرفاً نیاز داری که نگرانیهای خود را به او بسپاری زیرا او از تو مواظبت میکند.تو تحت مواظبت او هستی زیرا او به تو عشق میورزد.آوای او همیشه به تو یادآوری میکند که به خاطر مواظبت او همهٔ امیدواری از آن تو است.تو نمیتوانی انتخاب کنی که از مواظبت او بگریزی زیرا این ارادهٔ او نیست، اما میتوانی انتخاب کنی تا مواظبت او را بپذیری و از قدرت بیپایان مواظبت او برای همهٔ کسانی که او آنها را با آن آفریده است استفاده کنی.
دورهای در معجزات | ۹ اسفند ۱۴۰۲
۹ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
راه تصحیح تحریفها این است که ایمان خود به آنها را کنار بگذاری و آن را تنها بر آنچه حقیقی است سرمایهگذاری کنی.تو نمیتوانی غیرحقیقی را حقیقی کنی.اگر مایلی در هر چیزی که ادراک میکنی آنچه که حقیقی است را بپذیری، اجازه میدهی که آن برای تو حقیقی باشد.حقیقت بر همه خطاها غلبه میکند، و کسانی که در خطا و پوچی زندگی میکنند هرگز نمیتوانند آرامش پایدار را بیابند.اگر به درستی ادراک کنی، ادراک نادرست خودت و دیگران را به طور همزمان خنثی میکنی.از آنجا که تو آنها را همانگونه که هستند میبینی، تو پذیرش خودت از حقیقتشان را به آنها تقدیم میکنی تا آنها بتوانند آن را برای خودشان بپذیرند.این شفایی است که معجزه القا میکند.
دورهای در معجزات | ۷ اسفند ۱۴۰۲
۷ اسفند ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
هیچ چیز نمیتواند بر یک فرزند خداوند که روح خود را به دستان پدرش میسپارد غلبه کند.با انجام این کار، ذهن از خوابش بیدار میشود و آفریدگار خود را به یاد میآورد.تمام حس جدایی ناپدید میشود.فرزند خداوند بخشی از تثلیث مقدس است، اما خود تثلیث یگانه است.هیچ سردرگمی درون سطوح آن وجود ندارد، زیرا آنها از یک ذهن و یک اراده هستند.این هدف واحد، یکپارچگی کامل را ایجاد میکند و صلح خداوند را برقرار میکند.با این حال این رؤیت را تنها آنانی که حقیقتاً معصوم هستند میتوانند ادراک کنند.چون دلهایشان پاک است، معصومان از ادراک حقیقی دفاع میکنند به جای اینکه از خود در برابر آن دفاع کنند.در حالی که درسِ تاوان را درک میکنند آنها فاقد میل به حمله هستند، و بنابراین حقیقتاً میبینند.این همان چیزی است که منظور کتاب مقدس است وقتی میگوید: «هنگامی که او ظاهر شود (یا ادراک شود) ما مانند او خواهیم بود، زیرا او را همانگونه که هست خواهیم دید.»