دورهای در معجزات | ۱۰ فروردین ۱۴۰۲
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
معجزه ابزاری برای نشان دادن این است که همه ظواهر میتوانند تغییر کنند زیرا آنها ظواهر هستند، و نمیتوانند آن تغییرناپذیری را داشته باشند که واقعیت مستلزم آن است.معجزه با نشان دادن اینکه ظواهر میتوانند تغییر کنند، رهایی از ظواهر را تأیید میکند.برادرت در وجودش دارای یک تغییرناپذیری فراتر از هردوی ظاهر و فریب است.آن با دیدگاههای متغیر از او که تو به عنوان واقعیتش ادراک میکنی، مبهم میشود.رؤیای شاد درباره او، شکل ظاهری با سلامتی کامل او، آزادی کامل او از هر گونه فقدان، و امنیت او از هر نوع مصیبت را به خود میگیرد.معجزه گواه این است که او به هیچ وجه اسیر از دست دادن یا رنج به هیچ شکی نیست، زیرا به راحتی میتوان آن را تغییر داد.این نشان میدهد که آن ظاهر هرگز واقعی نبوده، و نمیتواند از واقعیت او سرچشمه بگیرد.زیرا آن تغییرناپذیر است و هیچ اثری ندارد که چیزی در بهشت یا روی زمین هرگز بتواند آن را تغییر دهد.اما روشن میشود که ظواهر غیرواقعی هستند زیرا تغییر میکنند.
دورهای در معجزات | ۴ فروردین ۱۴۰۲
۴ فروردین ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
ظواهر فریب میدهند، اما میتوانند تغییر یابند.واقعیت بیتغییر است.واقعیت به هیچ وجه فریب نمیدهد و اگر نتوانی فراتر از ظواهر را ببینی، فریب خوردهای.زیرا هر چیزی که میبینی تغییر خواهد کرد، و با این حال قبلاً آن را واقعی میپنداشتی، و اکنون دوباره آن را واقعی میپنداری.بنابراین واقعیت به شکل و دارای قابلیت تغییر، تقلیل مییابد.واقعیت بیتغییر است.این است که آن را واقعی میکند، و آن را از همه ظواهر جدا نگه میدارد.واقعیت باید از هر شکلی فراتر رود تا خودش باشد.آن نمیتواند تغییر کند.
دورهای در معجزات | ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
تو صلح را نخواهی یافت مگر اینکه میخها را از دستان فرزند خداوند درآورده، و آخرین خار را از پیشانی او برگرفته باشی.عشق خداوند فرزندش را در بر گرفته است، فرزندی که خدای تصلیب محکومش میکند.این را آموزش نده که من بیهوده مُردم.بلکه آموزش بده که من نمردم با نشان دادن اینکه من در تو زندگی میکنم.زیرا باطل نمودن مصلوب شدن فرزند خداوند کار رستگاری است، که در آن هر کس سهم همارزش دارد.خداوند، فرزند بیتقصیر خود را قضاوت نمیکند.از آنجایی که خودش را به او داده است، چگونه میتواند غیر از این باشد؟
دورهای در معجزات | ۱۹ اسفند ۱۴۰۱
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
تنها عشق نیرومند است زیرا آن تقسیم نشده است.نیرومندان حمله نمیکنند زیرا نیازی به این کار نمیبینند.پیش از اینکه ایده حمله وارد ذهنت شود، باید خودت را ضعیف ادراک کرده باشی.از آنجایی که به خودت حمله کردی و باور کردی که حمله موثر بوده است، خود را ضعیف شده میبینی.در حالی که دیگر خودت و برادرانت را برابر ادراک نمیکنی، و خودت را ضعیفتر میشماری، سعی داری وضعیتی که ایجاد کردهای را «برابر کنی».تو از حمله برای انجام این کار استفاده میکنی زیرا باور داری که حمله در ضعیف کردن تو موفق بوده است.
دورهای در معجزات | ۱۴ اسفند ۱۴۰۱
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
اندیشههای خداوند بسیار فراتر از هر گونه تغییری هستند، و برای همیشه میدرخشند.آنها در انتظار تولد نیستند.منتظر استقبال و یادآوری هستند.اندیشهای که خداوند از تو دارد مانند ستارهای است، تغییرناپذیر در آسمانی ابدی.آنقدر والا در بهشت جای دارد که آنهایی که خارج از بهشت هستند نمیدانند آن آنجاست.با این حال، آرام و سپید و دوست داشتنی در تمام ابدیت خواهد درخشید.زمانی نبود که آن آنجا نباشد؛ هیچ لحظهای نبود که نور آن ضعیفتر شده باشد یا کمتر کامل باشد.