دورهای در معجزات | ۴ تیر ۱۴۰۳
۴ تیر ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
باور به اینکه فرزند خداوند میتواند بیمار باشد، باور به این است که بخشی از خداوند میتواند رنج بکشد.عشق نمیتواند رنج بکشد، زیرا نمیتواند حمله کند.بنابراین به یاد آوردن عشق، آسیبناپذیری را با خود به همراه میآورد.در حضور فرزند خداوند بیماری را نپذیر حتی اگر او به آن باور داشته باشد، زیرا پذیرش تو در مورد حضور خداوند در او تصدیق کنندهٔ عشق خداوند است که او فراموش کرده است.شناخت تو از او به عنوان بخشی از خداوند، حقیقت را در مورد خودش به او یادآوری میکند، در حالی که او آن را انکار میکند.آیا میخواهی انکار او از خداوند را تقویت کنی و در نتیجه بینایی نسبت به خودت را از دست دهی؟یا میخواهی تمامیتش را به او یادآوری کنی و آفریدگارت را همراه با او به یاد آوری؟
دورهای در معجزات | ۱ تیر ۱۴۰۳
۱ تیر ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
چه تسلی دهندهای برای فرزندان بیمار خداوند میتواند وجود داشته باشد جز قدرت او از طریق تو؟به یاد داشته باش که مهم نیست او در کجا در فرزندی پذیرفته شود.او همیشه برای همه پذیرفته میشود، و هنگامی که ذهن تو او را میپذیرد، یاد او در سراسر فرزندی بیدار میشود.برادرانت را با پذیرش خداوند برای آنها به سادگی شفا بده.ذهنهای شما از هم جدا نیستند، و خداوند تنها یک کانال برای شفا دارد زیرا او تنها یک فرزند دارد.پیوند ارتباطی باقی ماندهٔ خداوند با همهٔ فرزندانش آنها را به یکدیگر، و آنها را به او میپیوندد.آگاهی از این امر شفای آنهاست، زیرا این آگاهی این است که هیچکس جدا نیست، و بنابراین هیچ کس بیمار نیست.
دورهای در معجزات | ۳۰ خرداد ۱۴۰۳
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
تأخیر از نفس است، زیرا زمان مفهوم آن است.زمان و تأخیر هر دو در ابدیت بیمعنا هستند.من پیشتر گفتهام که روحالقدس پاسخ خداوند به نفس است.هر چیزی که روحالقدس به تو یادآوری میکند در تضاد مستقیم با مفاهیم نفس است، زیرا ادراک حقیقی و غیرحقیقی خود متضاد هم هستند.روحالقدس وظیفه دارد آنچه را که نفس ساخته است خنثی کند.او آن را در همان سطحی که نفس در آن عمل میکند خنثی میسازد، در غیر این صورت ذهن قادر به درک تغییر نخواهد بود.
دورهای در معجزات | ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
آوای روحالقدس در تو ضعیف است.به همین دلیل است که باید آن تسهیم کنی.پیش از اینکه بتوانی آن را بشنوی باید قدرت آن افزایش یابد.شنیدن آن در خودت ناممکن است در حالی که در ذهنت بسیار ضعیف است.آن به خودی خود ضعیف نیست، اما به دلیل عدم تمایل تو به شنیدن آن محدود شده است.اگر مرتکب این اشتباه شوی که تنها در خودت به دنبال روحالقدس باشی، پندارهایت تو را خواهند ترساند زیرا، با پذیرش دیدگاه نفس، سفر غریب نفس را با نفس به عنوان راهنما آغاز میکنی.این بناچار باعث ایجاد ترس میشود.
معمای قدیمی درخت در جنگل
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
گری رنارد
پورسا: آیا معمای قدیمی را به خاطر داری، همان که میگوید اگر درختی در وسط جنگل بیفتد و کسی نباشد که آن را بشنود، آیا باز هم صدا میدهد؟
گری: بله یادم هست.نمیتوان آن را ثابت کرد، بنابراین مردم همیشه در مورد آن بحث میکنند.
پورسا: فکر میکنی پاسخ چیست؟قول میدهم با تو بحث نکنم.
گری: به نظرم درخت همیشه صدا میدهد، چه کسی آنجا باشد که آن را بشنود یا نه.
پورسا: و تو به شدت در اشتباه هستی، حتی در سطح فرم.کاری که درخت انجام میدهد ارسال امواج صوتی است.امواج صوتی، مانند امواج رادیویی - و در این مورد، امواج انرژی - نیاز به یک گیرنده دارند تا آنها را دریافت کنند.در حال حاضر امواج رادیویی زیادی از این اتاق عبور میکنند، اما هیچ صدایی وجود ندارد زیرا گیرندهای برای آنها تنظیم نشده است.گوش انسان یا حیوان یک گیرنده است.اگر درختی در وسط جنگل بیفتد و کسی نباشد که صدایش را بشنود، صدایی ایجاد نمیکند.صدا تا زمانی که آن را نشنوی صدا نیست، همانطور که یک موج انرژی تا زمانی که دیده یا لمس نشود، به نظر نمیرسد ماده باشد.
برای خلاصه کردن یک داستان طولانی، باید از اینجا معلوم باشد که برای رقص تانگو به دو نفر نیاز است.برای اینکه هر چیزی تعامل داشته باشد، باید دوگانگی باشد.در واقع، بدون دوگانگی چیزی برای تعامل وجود ندارد.هیچ چیزی در آینه نمیتواند وجود داشته باشد بدون تصویری که به نظر میرسد در مقابل آن قرار دارد، و برای دیدن آن به مشاهدهگری وابسته است.بدون دوگانگی درختی در جنگل وجود ندارد.همانطور که برخی از دانشمندان فیزیک کوانتومی شما میدانند، دوگانگی یک افسانه است.و اگر دوگانگی یک افسانه است، پس نه تنها درختی وجود ندارد، بلکه جهانی نیز وجود ندارد.بدون تویی که آن را ادراک کنی، جهان اینجا نیست، اما منطق باید حکم کند که اگر جهان اینجا نیست، پس تو نیز اینجا نیستی.برای ایجاد توهم وجود، باید یگانگی را بگیری و به ظاهر آن را تقسیم کنی، که دقیقاً همان کاری است که انجام دادهای.همهاش یک حقه است.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد
گری رنارد