دوره‌ای در معجزات | ۵ مرداد ۱۴۰۴

۴ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
نقش آموزش و یادگیری در تفکر دنیا در واقع وارونه شده است.وارونگی نشانهٔ ویژه‌ای است.به نظر می‌رسد که آموزگار و یادگیرنده از هم جدا هستند، آموزگار چیزی را به یادگیرنده می‌دهد به جای اینکه به خودش بدهد.علاوه بر این، عمل آموزش دادن به عنوان یک فعالیت خاص در نظر گرفته می‌شود، که در آن فرد فقط نسبت کمی از زمان خود را صرف می‌کند.از سوی دیگر، این دوره، تأکید می‌کند که آموزش دادن، یادگیری است، به طوری که آموزگار و یادگیرنده یکسان هستند.همچنین تأکید می‌کند که آموزش یک فرآیند مداوم است؛ هر لحظه از روز ادامه دارد، و همچنان در افکار هنگام خواب ادامه می‌یابد.
(ک_مق_۱∶۱-۶)

دوره‌ای در معجزات | ۴ مرداد ۱۴۰۴

۳ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
معجزه هیچ کاری نمی‌کند.تنها کاری که انجام می‌دهد باطل کردن است.و به این ترتیب تداخل در آنچه انجام شده را لغو می‌کند.نمی‌افزاید‌، بلکه صرفاً از میان برمی‌دارد.و چیزی که از میان ‌برمی‌دارد مدت‌ها است که رفته است، اما در حالی که در خاطره نگه داشته شده است به نظر می‌رسد که اثرات فوری دارد.این دنیا مدت‌ها پیش پایان یافت.پندارهایی که آن را ساختند دیگر در ذهنی نیستند که به آن‌ها ‌می‌اندیشید و اندک زمانی آن‌ها را دوست می‌داشت.معجزه تنها نشان می‌دهد که گذشته رفته است، و آنچه که واقعاً رفته است هیچ تاثیری ندارد.به یاد آوردن یک علت تنها می‌تواند اوهامی از حضورش را ایجاد کند، نه اثرات را.
(م_۲۸_۱_۱∶۱-۹)

دوره‌ای در معجزات | ۳ مرداد ۱۴۰۴

۲ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
پس بگذار فرزند خداوند از خوابش برخیزد، و در حالیکه چشمان مقدسش را می‌گشاید، بار دیگر بازگردد تا دنیایی را که ساخته متبرک کند.دنیا در خطا آغاز شد، اما در بازتاب قداست او به پایان خواهد رسید.و او دیگر بیش از این نخواهد خفت و رؤیای مرگ نخواهد دید.پس امروز به من بپیوند.شکوه تو آن نور است که دنیا را نجات می‌دهد.بیش از این رستگاری را دریغ نکن.به پیرامون این دنیا بنگر، و رنج‌های آن را ببین.آیا قلبت مایل نیست که به برادران خسته‌ات آسایش بخشد؟
(د_۱۹۱_۱۰∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۲ مرداد ۱۴۰۴

۱ مرداد ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
تو که خودت را ضعیف و شکننده، با امیدهای عبث و رؤیاهای ویران شده، زاده شده تنها برای مردن، گریستن و درد کشیدن ادراک می‌کنی، این را بشنو: همۀ قدرت در زمین و بهشت به تو داده شده است.هیچ کاری نیست که تو نتوانی انجام دهی.تو بازی مرگ را بازی می‌کنی، بازی بیچارگی، به طرز رقت‌آمیزی گره‌خورده به فروپاشی در دنیایی که هیچ شفقتی به تو نشان نمی‌دهد.اما زمانی که تو شفقت را با آن همراه کنی، شفقت آن بر تو خواهد تابید.
(د_۱۹۱_۹∶۱-۴)

دوره‌ای در معجزات | ۱ مرداد ۱۴۰۴

۳۱ تیر ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
بنابراین، هیچ‌کس را زندانی نگه ندار.به جای در بند کردن رهایی بخش، چرا که اینگونه آزاد می‌شوی.این طریق ساده است.هر زمان که نیش خشمی را احساس می‌کنی، بدان که شمشیری را بالای سرت گرفته‌ای.و این شمشیر یا فرو خواهد افتاد یا برداشته می‌شود، بسته به اینکه انتخاب کنی محکوم شوی یا آزاد.در این صورت هر کسی که به نظر می‌رسد تو را به خشمگین بودن وسوسه می‌کند، منجی تو از زندان‌خانهٔ مرگ است.و بنابراین تو به او سپاس بدهکار هستی و نه درد.
(د_۱۹۲_۹∶۱-۷)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.