دوره‌ای در معجزات | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳

۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
یک رابطهٔ مقدس، هر چند تازه متولد شده باشد، باید برای قداست بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل شود.ارزش‌های نامقدس باعث سردرگمی می‌شوند، و‌ سردرگمی در آگاهی.در یک رابطهٔ نامقدس، هر کدام به این دلیل ارزش دارد که به نظر می‌رسد گناه دیگری را توجیه می‌کند.هر کدام در درون دیگری چیزی را می‌بیند که او را وادار می‌کند برخلاف ارادهٔ خود گناه کند.و بدین ترتیب گناهان خود را بر دیگری می‌نهاند، و به سوی او جذب می‌شود تا گناهانش را تداوم بخشد.و بنابراین برای هر یک باید ناممکن شود که با آروزی خود برای واقعی بودن گناه، خود را علت گناه بداند.خرد با این حال رابطهٔ مقدس را آن‌گونه که هست می‌بیند؛ یک حالت ذهنی مشترک، که در آن هر دو خطاها را با خوشحالی برای تصحیح می‌دهند، تا هر دو با شادمانی به عنوان یکی شفا یابند.
(م_۲۲_۳_۹∶۱-۷)

دوره‌ای در معجزات | ۱۶ مرداد ۱۴۰۳

۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
به بیان دقیق، واژه‌ها هیچ نقشی در شفا ندارند.عامل محرک، نیایش یا درخواست است.آنچه را که درخواست می‌کنی دریافت می‌کنی.اما این به نیایش قلبی اشاره دارد، نه به واژه‌هایی که در نیایش به کار می‌بری.گاهی واژه‌ها و نیایش با هم متناقض هستند؛ گاهی سازگار هستند.این مهم نیست.خداوند واژه‌ها را درک نمی‌کند، زیرا آن‌ها توسط ذهن‌های جدا شده ساخته شده‌اند تا آن‌ها را در توهم جدایی نگه دارند.واژه‌ها می‌توانند مفید باشند، به ویژه برای مبتدیان، در کمک به تمرکز و تسهیل حذف کردن، یا دست‌کم کنترل کردن پندارهای نامربوط.با این حال، فراموش نکنیم، که واژه‌ها تنها نمادهایی از نمادها هستند.بنابراین آن‌ها دو بار از واقعیت دور شده‌اند.
(ک_۲۱_۱∶۱-۱۰)

دوره‌ای در معجزات | ۱۴ مرداد ۱۴۰۳

۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
نگذار شکل اشتباهاتش تو را از او که قداستش از آن تو است دور کند.نگذار رؤیت قداستش، که بینایی‌اش می‌خواهد بخشایشت را به تو نشان دهد، توسط آنچه که چشمان بدن می‌توانند ببینند از تو دور نگه داشته شود.نگذار که آگاهی تو از برادرت توسط ادراک تو از گناهانش و بدنش مسدود شود.چه چیزی در او وجود دارد که بخواهی به آن حمله کنی جز آنچه که با بدن او مرتبط می‌سازی، آنچه که معتقدی می‌تواند گناه کند؟فراتر از خطاهایش قداست او و رستگاری تو نهفته است.تو قداستش را به او ندادی، بلکه سعی کردی گناهان خود را در او ببینی تا خودت را نجات دهی.و با این حال، قداست او بخشایش تو است.آیا با گناهکار ساختن کسی که قداستش رستگاری تو است می‌توانی نجات پیدا کنی؟
(م_۲۲_۳_۸∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۱۲ مرداد ۱۴۰۳

۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
احساسات گناه حافظان زمان هستند.آن‌ها ترس از انتقام یا ترک شدن را برمی‌انگیزند، و بنابراین تضمین می‌کنند که آینده مانند گذشته خواهد بود.این تداوم نفس است.آن به نفس یک احساس امنیت کاذب می‌بخشد با باور کردن این که نمی‌توانی از آن بگریزی.اما تو می‌توانی و باید بگریزی.خداوند در عوض تداوم ابدیت را به تو تقدیم می‌کند.هنگامی که انتخاب می‌کنی این مبادله را انجام دهی، به طور همزمان احساس گناه را با سرور، شرارت را با عشق، و درد را با صلح مبادله خواهی کرد.نقش من تنها گشودن زنجیر ارادهٔ تو و آزاد کردن آن است.نفس تو نمی‌تواند این آزادی را بپذیرد، و در هر لحظهٔ ممکن و به هر طریق ممکن با آن مخالفت خواهد کرد.و تو به عنوان سازندهٔ آن، تشخیص می‌دهی که چه کارهایی می‌تواند انجام دهد، زیرا به آن قدرتِ انجام دادنشان را داده‌ای.
(م_۵_۶_۲∶۱-۱۰)

دوره‌ای در معجزات | ۱۰ مرداد ۱۴۰۳

۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دوره‌ای در معجزات
خداوند در معرفت خود منتظر نیست، اما ملکوت او در حالی که تو منتظر هستی بی‌بهره است.همه فرزندان خداوند منتظر بازگشت تو هستند، همانطور که تو منتظر بازگشت آن‌ها هستی.تأخیر در ابدیت اهمیت ندارد، اما در زمان غم‌انگیز است.تو انتخاب کرده‌ای که در زمان باشی به جای اینکه در ابدیت باشی، و بنابراین باور داری که در زمان هستی.با این حال انتخاب تو هم آزاد و هم قابل تغییر است.جای تو در زمان نیست.جای تو تنها در ابدیت است، جایی که خود خداوند تو را برای همیشه قرار داد.
(م_۵_۶_۱∶۱-۷)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.